ORIGINAL_ARTICLE
نقش توانمندسازی در توسعه کشاورزی مطالعه موردی: استان اردبیل
اگرچه توسعه کشاورزی تابعی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی است اما بهنظر میرسد توسعه کشاورزی میتواند به میزان درخور توجهی تابعی از تغییر و تکامل دانش و مهارت کشاورزان بهمنظور افزایش کارایی، اثربخشی و پایداری در این بخش باشد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند ارتقای ظرفیتهای شناختی (آگاهی، دانش) میتواند هستههای لازم را برای دستیابی به توانمندسازی کشاورزان ـ که از عناصر توسعه پایدار ـ بهشمار میآیند فراهم آورد و توسعه کشاورزی را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل در مقاله حاضر به این پرسش اساسی پرداخته میشود که آیا بین توانمندسازی و توسعه کشاورزی رابطه معنیداری وجود دارد. بهمنظور پاسخگویی به پرسش مذکور، شاخصهای تبیینکنندة توسعه کشاورزی و توانمندسازی براساس نوشتارهای موجود و منطقة مورد مطالعه، تدوین گردید و پرسشنامهای در دو سطح کارکنان جهاد کشاورزی و کشاورزان طراحی شد. بدین ترتیب از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی به شیوة پیمایشی استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که میزان P محاسبه شده بین متغیرهای خودتعیینی، شایستگی و تأثیر با متغیر توسعه کشاورزی، سطح معناداریِ کمتر از 01/0 دارند. بنابراین میتوان گفت که رابطهای بسیار قوی با جهت مثبت میان سطح توسعه کشاورزی روستاهای نمونه با ابعاد خودتعیینی، شایستگی و تأثیر وجود دارد، اما در سایر ابعاد رابطة معناداری مشاهده نمیشود. بنابراین، در کل تحلیل آماری، توانمندسازی کشاورزان در توسعه کشاورزی استان اردبیل تأثیرگذار بوده است، بهطوریکه همبستگی توسعه کشاورزی در اکثریت ابعادِ توانمندسازی در قالب پرسش تحقیق به تأیید رسیده است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24423_857b43c7b63bdea3442c231da27711ae.pdf
2009-12-22
استان اردبیل.
توسعه کشاورزی
دانش توانمندسازی
کارکنان جهاد کشاورزی
کشاورزان روستایی
عبدالرضا رکن الدین
افتخاری
eftekhaa@modares.ac.ir
1
دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
مهدی
پورطاهری
2
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
منوچهر
فرج زاده
3
دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
وکیل
حیدری ساربان
4
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل سطح پایداری شهری در سکونتگاههای غیررسمی (مورد: شهر سنندج)
با مطرح شدن توسعه پایدار شهری و لزوم توجه به همة ابعاد وجودی شهر ـ اعم از زیستمحیطی، اقتصادی و فرهنگی ـ بهعنوان پایههای توسعه پایدار شهری، مشکل سکونتگاههای غیررسمی وارد فاز مطالعاتی جدیدی شده است و محققان علوم انسانی با دیدی کلی و نگاهی جغرافیایی، پدیدة اسکان غیررسمی در شهرها را مورد مطالعه قرار میدهند. این پدیده که در سالهای گذشته و تا قبل از دهه 70 در ایران فقط از لحاظ توصیفی ـ تعریفی مورد توجه بود؛ از دهه 70 به بعد با گسترش ابعاد آن، نه تنها خود محدودة سکونتگاههای غیررسمی، بلکه در برخی از موارد یک ناحیه و حتی منطقهای را تحت تأثیر خود قرار میداد. در مقاله حاضر برای دستیابی به هدف تحقیق، که همانا تحلیل میزان پایداری سکونتگاههای غیررسمی شهر سنندج است، از روش تحلیلی ـ توصیفی با استفاده از تعیین متغیرهایی در هریک از ابعاد سهگانة اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی پایداری شهری مانند شیب، سرانهها، نوع مصالح ساختمانی، درصد باسوادی، نوع شغل، درصد بیکاری و درآمد خانوار استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیان میدارد که میزان پایداری در تمامی متغیرهای انتخاب شده بسیار پایین است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24424_c228ec3319cb758e452e0ca9bd42b974.pdf
2009-12-22
1
16
اسکان غیررسمی
پایداری اجتماعی ـ فرهنگی
پایداری زیستمحیطی
توسعه پایدار شهری
سنندج.
مهدی
قرخلو
1
دانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ناصح
عبدی ینگی کند
2
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
AUTHOR
سعید
زنگنه شهرکی
saeed.zanganeh@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی کمّی میزان تمرکز توسعه اراضی شهری با استفاده از تابع Ripley’s K در GIS منطقه مورد مطالعه: محدوده شهرهای اسلامشهر، رباطکریم، نسیمشهر
فرایند توسعة شهرها همواره یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی پژوهشگران مسائل شهری بوده است. افزون بر میزان رشد شهرها در زمانهای مختلف، شکل و الگوی توسعه نیز مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر از یکی از توابع تحلیلی سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) به نام تابع Ripley’s K استفاده گردید. براساس این تابع میتوان وضعیت تمرکز (خوشهای بودن) نقاط نمونه را نسبت به حالت تصادفی براساس شمارش تعداد نقاط در فواصل مختلف مورد مقایسه قرار داد. در تحقیق حاضر، براساس تابع Ripley’s K میزان تمرکز فرایند توسعه شهری بهصورت کمّی برای سه محدوده شهری حومه جنوب غرب تهران شامل اسلامشهر، رباطکریم، نسیمشهر و برای دو دورة سالهای 1371 تا 1375 و 1375 تا 1381 محاسبه و نتایج آن ارائه گردیده است. دادههای مورد نیاز این تحقیق از تصاویر ماهوارهای SPOT استخراج شد. نتایج تحقیق نشان داد که درمجموع تمرکز فرایند توسعه در دوره زمانی سالهای 1375 تا 1381 در محدودة شهرستان اسلامشهر، افزایش و در محدودة شهرستانهای رباطکریم و نسیمشهر کاهش یافته است. از مزیتهای روش بهکار گرفته شده در این تحقیق، امکان بهکارگیری آن در مناطق مختلف و برای دورههای زمانی متفاوت و در فواصل (مقیاسهای) مختلف است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24425_3c38ccb01c872877d194c643a432ee14.pdf
2009-12-22
51
66
تابع Ripley’s K
شبیهسازی مونت کارلو
فرایند خودبهخودی
فرایند خودسازمانده
بابک
میرباقری
b_mirbagheri@sbu.ac.ir
1
مربی گروه سنجش از دور و GIS، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
علی اکبر
متکان
matkan@milinator.com
2
دانشیار گروه سنجش از دور و GIS، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل عوامل مؤثر بر الگوی مشارکتی توسعه روستایی، مطالعه موردی: حوضه آبخیز حبلهرود
امروزه توسعه روستایی بدون نهادینه شدن مشارکت، امری دور از دسترس تلقی میشود. بهنظر میرسد سه پیششرط یا زمینة اساسی برای مشارکت اجتماعهای محلی در برنامههای توسعه روستایی باید فراهم شود: اجتماعی، اداری ـ مدیریتی، و ساختاری. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر این عوامل بر مشارکت روستاییان، سازمانهای غیردولتی و اجتماعمحور در توسعه روستایی در حوضه آبخیز حبلهرود است. دادههای مورد نیاز با استفاده از مصاحبه با آگاهان محلی گردآوری و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که در بین عوامل اجتماعی، «مهارتهای رهبری و سازماندهی در میان روستاییان»، بیشترین تأثیر را داشته است. در این زمینه شایسته است مدیران و کارشناسان و طراحان داخلی پروژههای مشارکتی در هرگونه فعالیت مشارکتی، انعطافپذیری بیشتری در مورد روستاییان از خود نشان دهند و نقاط ضعف موجود را برطرف سازند. برنامهریزان نیز باید توجه داشته باشند که یکی از عوامل مهم، برای بیشینهسازی اثربخشی پروژههای مشارکتی «فرایند تخصیص منابع و دانش و اطلاعات به روستاییان» است تا «آگاهی روستاییان نسبت به حقوق قانونی و توانمندیهایشان برای تغییر» افزایش یابد.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24426_9dc2a53621ee045ff5a809fa532a6b7c.pdf
2009-12-22
67
86
اداری ـ مدیریتی و ساختاری
الگوی مشارکتی توسعه روستایی
تحلیل محتوا
حوضه حبلهرود.
عوامل اجتماعی
محمد رضا
رضوانی
rrezvani@ut.ac.ir
1
دانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
سیدعلی
بدری
sabadri@ut.ac.ir
2
استادیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد
سلمانی
salmani@milinator.com
3
استادیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
بهروز
قرنی آرانی
gharani@milinator.com
4
دانشجوی دوره دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین فرایند شکلگیری، تکوین و دگرگونی مناطق کلانشهری
«مناطق کلانشهری» از پدیدههای نوظهور قرن بیستماند که در آغاز هزاره سوم میلادی به الگوی غالب شهرنشینی تبدیل شدهاند. این مناطق کلانشهری که با مشخصههایی چون دگرگونی در نقش و عملکرد، تحول در شکل و ساختار و تغییر معنا و مفهوم مواجه شدهاند، تحت تأثیر نیروها و عوامل مختلف در طول زمان و بنا به مقتضیات مکانی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، سازوکار و فرایند خاصی را در شکلگیری و تکوین و دگرگونیشان طی کردهاند. مطالعة حاضر با استفاده از روش اسنادی و بهکارگیری منابع و متون مختلف و با هدف شناخت فرایند شکلگیری و تکوین و دگرگونی مناطق کلانشهری صورت گرفته است. یافتههای مطالعه نشان میدهد که این امر (شکلگیری، تکوین و دگرگونی) در مناطق کلانشهری محصول اندرکنش همزمان دو فرایند تمرکزگرایی و تمرکززدایی است. گرایش تمرکزگرایی و تمرکززدایی به پویشی در سازماندهی فضایی کلانشهرها و مناطق کلانشهری منجر گردیده است که میتوان آن را پویش همزمان پیوستگی و گسیختگی نام نهاد. در فرایند تمرکزگرایی، اساساً عملکردها و خدمات سطح برتر و جهانی در شهر مرکزی و هستهها و مراکز اقتصادی شهر متمرکز میشوند؛ و در مقابل، طی فرایندی تمرکززدا، بخشی از فعالیتها و خدمات و جمعیت وابسته به آنها به مراکز دیگر شهری در منطقهای کلانشهری منتقل میگردند.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24427_bc391858fec8768d75ab1cc277da0788.pdf
2009-12-22
105
121
پراکندهرویی
تمرکززدایی.
تمرکزگرایی
فرایند کلانشهری شدن
مناطق کلانشهری
اسفندیار
زبردست
1
استاد دانشکده شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
AUTHOR
خلیل
حاجی پور
hajipour@mailinator.com
2
استادیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی ـ فضایی شهر مرودشت با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن و ارائه الگوی گسترش مطلوب آتی آن
در دهههای اخیر، شهرنشینی بر شهرسازی مقدم شده و رشد شهری را با مشکلات جدی روبهرو کرده است. شهر مرودشت نیز در طول دوران حیات بیش از 70 سالهاش بهطور نامتوازنی رشد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی ـ تطبیقی بوده و با بهرهگیری از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته شده است. بررسی دادهها، نشان میدهد که در مرودشت تا سال 1375 شهر بهصورت فشرده رشد کرده؛ اما از این سال به بعد رشد بدقواره شهری (امپرال) رخ نموده که میزان آن براساس این مدلها 33 درصد بوده است. هدف تحقیق حاضر، ساماندهی الگوی فیزیکی گسترش شهر مرودشت است. براساس نتایج حاصل از تحلیل یافتههای تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، که خود متأثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی ـ متمرکز بهعنوان الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. برای تحقق این امر مهم بایستی با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درونبافتی و در عین حال الگوی پیوستة قطاعی با توسعة سیستم شبکة ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24428_911aaab60ac9d7583c5e59d077a69efd.pdf
2009-12-22
123
138
الگوی رشد شهری
گسترش فیزیکی
مدل شانون
مدل هلدرن
مرودشت
عیسی
ابراهیم زاده
1
دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه سیستان و بلوچستان
AUTHOR
قاسم
رفیعی
rafiei@milinator.com
2
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری، مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدیریت فضای سبز شهری منطقه 9 شهرداری تهران
منطقه 9 تهران، با جمعیت 165649 نفر، منطقهای حاشیهای است که در منتهیالیه غرب تهران قرار دارد. این منطقه، 7/2 درصد از کل مساحت تهران را تشکیل میدهد. منطقه 9 از شمال با مناطق 2 و 5، از جنوب با مناطق 17 و 18، از غرب با منطقه 21 و کرج و از شرق با منطقه 10 همجوار است. این منطقه دارای 2 ناحیه و 8 محله است. میزان فضای سبز منطقه (67/3 مترمربع برای هر نفر)، اختلاف فاحشی با شاخصهای تعیینشدة جهانی (20 تا 25 مترمربع برای هر نفر) دارد. پس از مطالعة وسعت، شعاع عملکرد و حد مطلوبیت پارکهای شهری، مشخص گردید که کمبود فضای سبز در زمینة پارکهای شهریِ بزرگتر و در مقیاس ناحیهای و منطقهای است. همانطور که از نتایج پرسشنامه برمیآید، درصد بالایی از پاسخدهندگان (7/28 درصد) برای رفع نیازهایشان در زمینة فضای سبز، به خارج از منطقه مراجعه میکنند. البته وجود پارک المهدی با امکانات کافی و خاصیت منطقهای، جوابگوی بسیاری از نیازهای مردم ساکن منطقه 9 است، که خود نقطة قوتی بهشمار میآید. وجود کاربریهای ناسازگار شهری در منطقه 9، نکته بسیار مهمی است که در نوشتار حاضر به آن توجه شده است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24429_7a58ec5deab7d0f61a1575914187649c.pdf
2009-12-22
29
50
پارک
سبز
مدیریت فضای سبز
منطقه 9 شهرداری تهران
احمد
پور احمد
1
استاد گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد
اکبرپور سراسکانرود
2
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
AUTHOR
سمانه
ستوده
sotudeh@milinator.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل سیاستهای آمایش سرزمینی ایران و ترکیه در مناطق مرزی همجوار
سازماندهی سیاسی فضا یا سیاستهای آمایش سرزمینی، از موضوعات مطرح در حوزة مطالعات جغرافیای سیاسی بهشمار میآید. نمود عینی سیاستهای آمایش سرزمینیِ حکومتهای مرکزی را در مناطق مرزی با اعمال راهبردهای هدفمند، بهمنظور هدایت متوازن دو الگوی امنیت و توسعه، میتوان مشاهده کرد. در نوشتار حاضر، آزمون فرضیة وجود رابطه بین سیاستهای آمایش سرزمینی ایران و ترکیه در مناطق مرزی همجوار، با شرایط و مناسبات حاکم بر سیاست داخلی و خارجی هر یک از این دو کشور، از طریق تحلیل یافتههای نویسندگان و دادههای آماری قابل استناد دو کشور، موردنظر بوده است. تحلیل یافتهها ما را بدین نتیجه رهنمون ساخت که در بیشتر مواقع، تنظیم سیاستگذاریهای مناطق مرزی بدون توجه به مقتضیّات داخلی و با توجه به شرایط کشور مقابل، پیگیری و اجرا شده است. این امر، تداعیگر حاکمیت الگوی ایدئولوژیمحور بر الگوی عدالتمحور در اجرای سیاستهای آمایشی دو کشور در مناطق مرزی همجوار بوده است؛ که نتایج چندان امیدوارکنندهای را برای بهبود شرایط حاکم در مناطق مرزی، آشکار نمیسازد.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24430_5a31ec3fc77858f50530d1962864d6c6.pdf
2009-12-22
17
27
آمایش سرزمین
ایران
ترکیه
مناطق مرزی
زهرا
پیشگاهی فرد
1
دانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ناصر
سلطانی خلیفانی
soltanikhalifani@milinator.com
2
دانشجوی دوره دکترای جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
AUTHOR