ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل مکانی و کارکردی خدمات پیشرفته پشتیبان تولید در راستای پیوند تهران با شبکه شهرهای جهانی (مطالعۀ موردی: شرکت های کارگزاری خدمات بیمه آسیا)
بازساخت شهری در عصر جهانیشدن اقتصادی تا حد زیادی متأثر از ویژگیها، رفتار و کارکرد شرکتهای خدمات پیشرفته است که در اقتصاد پسا- فوردیستی بهوجود آمدهاند. آنها گرههای کلیدی در اقتصاد شبکهای و اتصال شهرها به یکدیگر هستند؛ بهگفتۀ دیگر، اقتصاد جهانی از طریق روابط افقی و عمودی شبکهای و فعالیتهای همپیوند شرکتی، تا حد زیادی توانسته است خدمات را جهانی کند و در این رابطه، شهرها با یکدیگر پیوندهای کارکردی برقرار کردهاند. یکی از این خدمات پیشرفته، خدمات بیمه است. خدمات بیمه ضمن آفرینش فضاهای خدماتی، عامل کلیدی در سازماندهی فعالیتها و جریانهای اقتصادی بهشمار میروند. در این نوشتار، جغرافیای مکانی شرکتهای کارگزاری خدمات بیمه و کارکرد آنها در رابطه با پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی نشان داده شده است. هدف پژوهش تحلیل مکانی و کارکردی خدمات بیمه در راستای پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی از طریق شاخص حضور و پیوند شرکتهای کارگزاری بیمه بوده است. از حدود 150 شرکت کارگزاری بیمة آسیا، از 45 نمونه پرسشگری و مصاحبۀ حضوری بهعمل آمده است. یافتههای این پژوهش عبارتند از: 1. کلانشهر تهران، مرکز فرماندهی و مدیریت خدمات شرکتی بیمه در ایران است؛ 2. از نظر فضایی، خدمات بیمه الگویی مشتریمحور داشته و به سمت مناطق شمالی و کانون خدمات شرکتی کلانشهر تهران حرکت میکنند؛ 3. از نظر خدمات شرکتهای بیمه، تهران پیوند بسیار ضعیفی با شبکة شهرهای جهانی دارد. نتیجه اینکه، تهران در این بخش شهری جهانی شمرده نمیشود.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51562_62e83ff68bcc5778b7157c6710da47aa.pdf
2014-06-22
237
254
10.22059/jhgr.2014.51562
خدمات پیشرفتۀ پشتیبان تولید (ای.پی.اس)
رفتار مکانی
شبکه شهری جهانی
شرکتهای کارگزاری خدمات بیمه
کارکرد فراملی
کلانشهر تهران
حسین
حاتمی نژاد
1
دانشیار گروه جغرافیا، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
محمدی
a.mohammadi@ut.ac.ir
2
استادیار جغرافیا، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
الهه
پیشگر
pishgarelahe@yahoo.com
3
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنجش و ارزیابی الگوی گسترش فیزیکی شهر یزد
الگوی رشد شهر از موضوعات حیاتی قرن حاضر است؛ بهطوری که شناخت الگوی توسعۀ کالبدی شهر بهمنظور هدایت آن در راستای پایدار شهری، امری اساسی است. در این زمینه، شهر یزد در دهههای اخیر رشد زیادی را تجربهکرده که بررسی و ارزیابی الگوی گسترش آن، برای نیل به توسعۀ پایدار و تدوین سیاستهای مناسب، ضروری است. بر این اساس، با رویکردی به نظریۀ توسعۀ پایدار و رشد هوشمند شهری، چگونگی الگوی گسترش کالبدی شهر یزد در قالب سه فرضیة پژوهشی مطرح شد و در چارچوب روش توصیفی ـ تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این چارچوب، برای آزمون فرضیۀ اول از روش هلدرن، برای آزمون فرضیۀ دوم از ضرایب آنتروپی و جینی و برای آزمون فرضیۀ سوم از ضرایب موران، گری و G عمومی استفاده شد. دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع و سازمانهای مربوطه گردآوری شده است. نتایج در تأیید فرضیة اول نشان داد که با وجود رشد با قواره و فشرده طی سالهای 1335 تا 1345، شهر یزد در سالهای 1345 تا 1375 و 1365 تا 1375، بهترتیب رشد فضایی پراکندهای را به میزان 35 درصد و 63 درصد داشته است. تحلیل الگوی توزیع جمعیت و اشتغال نیز بهترتیب با مقادیر آنتروپی 975/0 و 959/0 و جینی 168/0 و 165/0 با رد فرضیة دوم نشان داد که نابرابری در توزیع جمعیت و اشتغال ناچیز است و تعادل نسبی وجود دارد. تحلیل تجمع و پراکندگی جمعیت و اشتغال نیز، بهترتیب با مقادیر 211/0- و 21/0 برای ضریب موران و 175/0- و 135/0- برای ضریب گری تعدیلی، ضمن تأیید فرضیة سوم نشان داد که شهر یزد الگوی تصادفی متمایل به پراکنده داشته و دارای تمرکز پایین جمعیت و اشتغال (نقطۀ سرد) است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51563_21c93e3d9e9a25cc622534f82f210b1e.pdf
2014-06-22
255
272
10.22059/jhgr.2014.51563
الگوی اسپرال
شهر فشرده
شهر یزد
گسترش فیزیکی
کرامت اله
زیاری
zayyari@ut.ac.ir
1
استاد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
محمود
قدیری
zayyari@yahoo.com
2
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور
AUTHOR
فرزانه
دستا
dasta_f@yahoo.com
3
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور، رضوانشهر
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
الگوی توسعۀ کارآفرینی اکوتوریسم در مناطق روستایی (مطالعۀ موردی: روددره های گردشگری استان تهران)
امروزه تنوعبخشی به اقتصاد روستایی از طریق توسعۀ کارآفرینی، بیش از پیش توجه محققان و برنامهریزان را به خود جلب کرده است. براین اساس یکی از فرصتهای جدید اقتصادی، صنعت گردشگری روستایی بهویژه اکوتوریسم در روستاهای مناطق حاشیۀ شهرهای بزرگ، از جمله تهران بوده که برای اوقات فراغت و نیاز شهروندان به مناطق طبیعی با چشمانداز زیبا و دور از آلودگیها، اهمیت یافته است. در این راستا، سؤال اساسی این است که توسعۀ کارآفرینی اکوتوریستی بر اساس کدام الگو امکانپذیر است؟ لذا هدف مطالعه، ارائۀ الگوی توسعۀ کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی با پتانسیل گردشگری درهای است. بر این اساس، در پژوهش پیش رو هفده روستا در هفت مسیر رود ـ درهای نمونههای مطالعه انتخاب شدند و با استفاده از روش کمی ـ پیمایشی، در سطح صاحبان کسبوکارهای گردشگری که کارآفرینان اکوتوریستی در روستاهای منتخب بهشمار میروند، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سهگانۀ (شرایط محیطی، سیاستها و رویههای قانونی) ویژگیهای کارآفرینانه پرداخته شد. نتایج نشان میدهد که بر حسب شاخصهای انتخابی و بر اساس آزمون همبستگی پیرسن، ارتباط معناداری بین عوامل سهگانۀ تأثیرگذار بر توسعۀ کارآفرینی برقرار است. همچنین براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به عمل آمده، پس از مشخصشدن میزان تأثیرات غیر مستقیم متغیرها، به محاسبۀ کل تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم پرداخته شد که درنتیجۀ آن، ویژگیهای کارآفرینانه با بیشترین تأثیر در کارآفرینی اکوتوریستی قرار دارد. درنهایت مشخص شد الگوی توسعۀ کارآفرینی اکوتوریستی ارائه شدۀ این پژوهش، 2/35 درصد تبیینکنندۀ توسعۀ کارآفرینی اکوتوریستی در منطقه است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51564_b4e724fd010452b8f0f18af4e4fe8a49.pdf
2014-06-22
273
292
10.22059/jhgr.2014.51564
الگو
روستاهای تهران
اکوتوریسم
کارآفرینی
گردشگری
حمدالله
سجاسی قیداری
ssojasi@yahoo.com
1
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
عبدالرضا
رکن الدین افتخاری
eftekhaa@modares.ac.ir
2
استاد گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
مهدی
پورطاهری
mahdit@modares.ac.ir
3
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
عادل
آذر
4
استاد گروه مدیریت، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهینهسازی حمل و نقل درونشهری یزد و علل وقوع تصادفات رانندگی
حمل و نقل پیشنیاز و زیربنای توسعۀ پایدار است و نقش اساسی و کارآمدی در باروری امکانات و استعدادهای بالقوه دارد که این نقش و اهمیت را بهمنزلۀ یکی از مؤثرترین شاخصهای رشد و توسعه، نمایان میکند. امروزه تعداد تصادفات در شهرهای کشور ما رو به افزایش است و درنتیجه خسارتهای مالی ناشی از آنها که بر خانوادهها و دولت تحمیل میشود، بسیار بالا بوده و با توجه به اینکه خسارتهای مالی، جانی، روانی و اجتماعی در مواردی جبرانپذیر نیست، ضرورت دارد بهمنظور جلوگیری از خسارت تصادفات رانندگی راهکارهای مؤثری بهاجرا گذارده شود. هدف از این مقاله بهینهسازی حمل و نقل درونشهری یزد با رویکرد توسعۀ پایدار است. نوع پژوهش بنیادی ـ توسعهای و روش بررسی توصیفی ـ تحلیلی است که از مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره برای بهینهسازی حمل و نقل استفاده شده است. یافتههای پژوهش مبین آن است که سالانه حدود ١١٠٠٠ تصادف در نواحی مختلف یزد رخ میدهد که کمابیش ٥ درصد از این تعداد مربوط به عابران پیاده است. تحلیل این آمار حاکی از آن است که در هر کیلومتر از راههای درجه 1، درجه 2 و خیابانهای جمع و پخشکنندۀ این شهر، بهترتیب ٦٠، ٤٠ و ٥ تصادف در سال رخ میدهد. نتایج این پژوهش همچنین دلالت بر آن دارد که گزینههای مرتبط با تغییر جهت معابر و یکطرفهسازی برخی معابر منطقۀ مورد مطالعه، مؤثرترین شیوه برای بهینهسازی حمل و نقل در محدودۀ مرکزی شهر یزد است. گفتنی است، نسبت تعداد تصادفات بهازای هر ١٠٠٠٠ وسیلۀ نقلیه، کمابیش حدود 400 کیلومتر طی مسیر است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51565_3e171fb1e75078465858934b2fbff6dd.pdf
2014-06-22
293
310
10.22059/jhgr.2014.51565
بهینهسازی
حمل و نقل
شهر یزد
علل تصادف
مدلهای چندمعیاره
حسن
حکمت نیا
ehsanhekmatnia@gmail.com
1
استادیار دانشگاه پیام نور، رضوانشهر (صدوق)
LEAD_AUTHOR
ژینوس
انصاری
ansari@milinator.com
2
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور مرکز یزد
AUTHOR
سعید
گیوه چی
givehchi@mailinator.com
3
استادیار دانشکدۀ محیط زیست، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
موقعیت راهبردی ژئواکونومیک خلیج فارس و رقابت قدرت ها در قرن بیستویکم
یکی از مفاهیم نوینی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در عرصۀ روابط بینالملل و ژئوپلیتیک، برای تحلیل مسائل راهبردی و بینالمللی و رقابت قدرتها از آن بهره میبرند، رویکرد ژئواکونومیک است. این رویکرد از ترکیب سه عامل جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکلگرفته و روابط جغرافیا، قدرت و اقتصاد و تعامل این سه عنصر را برای کسب قدرت دولتها مطالعه میکند. در آغاز قرن بیستویکم، قدرتهای بزرگ با رویکردی نوین و با توجه بیشتر به منافع اقتصادی، در مناطق استراتژیک جهان به رقابت میپردازند. در قرن حاضر انرژی، بهویژه نفت و گاز، روح ژئواکونومیک محسوب شده و در فرآیند توسعه، تعیین امنیت و ایجاد کشمکشهای منطقهای و بینالمللی نقشآفرینی میکند. در عصر حاکمیت گفتمان ژئواکونومیک، اقتصاد نقش برجستهتری از هر زمان دیگر یافته و ژئواکونومی انرژی، فصل نوینی را در روابط بینالملل گشوده است. به نظر میرسد منابع انرژی به یکی از مهمترین متغیرهای ژئوپلیتیکی در نظام سیاسی کنونی جهان در تعاملات بینالمللی، برای حفظ سیادت جهانی و منطقهای و به چالش کشیدن رقبا در عرصۀ بینالمللی تبدیل شده است. خلیج فارس بهلحاظ نظریههای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، بینالمللیترین منطقۀ دنیاست که بهلحاظ منابع انرژی، فضای ژئواکونومیکی مهمی را برای ایفای نقش بازیگران (منطقهای و فرامنطقهای) در قالب همکاری، رقابت و منازعه فراهم میکند. اگرچه با توجه به وابستگی متقابل منافع این کشورها، به نظر میرسد روابط آنها در راستای نوعی رقابت همراه با همکاری، در آینده بیشتر قابل پیشبینی است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51566_f18f29d81692774c17587c964b67dc29.pdf
2014-06-22
311
336
10.22059/jhgr.2014.51566
آمریکا
خلیج فارس
ژئواکونومی
قدرتهای بزرگ
نفت و گاز
بهادر
زارعی
b.zarei@ut.ac.ir
1
استادیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علی
زینی وند
zinivand@milinator.com
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
AUTHOR
علی
ماندگار
taghinejhad@milinator.com
3
کارشناس ارشد روابط بینالملل، دانشگاه شیراز
AUTHOR
جلیل
دلشادزاد
4
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جغرافیای سیاسی و حقوق بینالملل دریاها
از زمان آغاز تدوین حقوق بینالملل دریاها، عامل جغرافیا نقش مهمی را ایفا کرده است. امروزه نیز مسائلی مانند وقایع قطب شمال و منازعات میان کشورها در بسیاری از نقاط دنیا بر سر قلمروهای دریایی، بیانگر این واقعیت است که عامل مکان، نقش اساسی در بحثهای میان کشورها دربارۀ ادعاهای حقوقی آنها بازی میکند. این پژوهش بر اساس دیدگاه نئورئالیستی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این مسئله میپردازد که عوامل جغرافیایی، چه نقشی در تدوین حقوق بینالملل دریاها و منازعات میان کشورها بر سر قلمروهای دریایی داشته است. در این راستا نقش عوامل موقعیت جغرافیایی، جزر و مد، شکل سواحل و وضع ناهمواریهای ساحلی، خلیج، عمق، جریانهای دریایی، دلتا، آبسنگ، برآمدگی جزری، تنگه، دهانۀ رودخانه، بسته یا نیمهبستهبودن دریا، مجمعالجزایر و منابع اقتصادی بستر دریا، در تدوین حقوق بینالملل دریاها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشاندهندۀ آن است که جغرافیای سیاسی دریاها هویتی میانرشتهای دارد؛ یعنی نقش جغرافیا، حقوق بینالملل، دیپلماسی، فناوری و قدرت را در چگونگی تعیین قلمروهای دریایی و بهرهبرداری دولتهای ساحلی از آنها مورد بررسی قرار میدهد. در این میان جغرافیا بستر تمام این مسائل است؛ چراکه جغرافیای کشورهایی که در روند تدوین حقوق بینالملل دریاها حضور فعال داشتهاند، بهخصوص خصیصههای فیزیکی و ژئومورفولوژیکی سواحل آنها، نقش مهمی در تعیین وضعیت حقوقی قلمروهای دریایی داشته است. از سوی دیگر قوانینی که بر اساس منافع و با اعمال زور قدرتهای بزرگ تصویب شدهاند نیز، بر جغرافیای کشورها تأثیر گذاشته است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51567_801ed66685a0f1a1f77ceb305afe0fdb.pdf
2014-06-22
337
360
10.22059/jhgr.2014.51567
جغرافیا
حقوق بینالملل دریاها
قلمرو
قلمروگستری
موقعیت جغرافیایی
دره
میرحیدر
1
استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
بهادر
غلامی
gbehador@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
فاطمه سادات
میراحمدی
smirahmadi@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گرمایش جهانی و جایگاه آن در تحولات ژئوپلیتیک نظام جهانی
گرمایش جهانی یکی از اساسی ترین مسائلی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این پدیده، به عاملی مهم در ایجاد فضای رقابت بر سر افزایش و کاهش گازهای گلخانهای تبدیل شده است. از این رو، کارشناسان گرمشدن زمین را یکی از مهمترین مشکلات محیطی، اقتصادی و سیاسی در قرن بیستویکم قلمداد میکنند. این نوشتار تلاش دارد، پدیدۀ گرمایش جهانی و چالشهای بین المللی ناشی از آن را در چارچوب نظام ژئوپلیتیک تجزیه و تحلیل کند. در این راستا، موقعیت ژئوپلیتیک کشورها و نیز نگرش و موضعگیری آنها در مواجهه با پیامدهای این پدیده مد نظر بوده است. به همین منظور، ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدلهای گردش عمومی جو، تحت سناریوی انتشار 50 و با استفاده از مدل ریزمقیاسنمایی MAGICC-SCENGEN شبیهسازی شد. سپس با استناد به خروجیهای مدل به کار رفته، دیدگاهها و درنهایت تحولات ژئوپلیتیک در نظام بینالملل، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که بر اساس خروجی سناریوی بدبینانۀ انتشار 50P، دمای جهان در سال 2100 به میزان 2/3 درجۀ سلسیوس نسبت به دورۀ 1990-1961 افزایش خواهد داشت و در مجموع مناطق مختلف جهان بهطور یکسان از شرایط ناشی از گرمایش جهانی برخوردار نخواهند بود. از سویی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپلیتیک کشورها دارد؛ زیرا موضعگیری و دیدگاههای مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل کرده و به مثابه فرصت یا تنگنا، صحنۀ رقابت برخی از دولتها شده است. از این رو گرمایش جهانی پدیدهای است که در آینده نقش برجستهای را در منازعات ژئوپلیتیک ایفا خواهد کرد. در این راستا، تعیین بهترین استراتژی، شامل تدوین طرحهای ملی و مدیریت محلی، یکی از راهکارهای ایجاد توازن در تحولات ژئوپلیتیک جهانی خواهد بود.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51568_364c9141ec4bb68ab9fded46eb596956.pdf
2014-06-22
361
378
10.22059/jhgr.2014.51568
تحولات ژئوپلیتیک
رقابت قدرتها
ژئوپلیتیک
گرمایش جهانی
نظام جهانی
سید عباس
احمدی
abbas_ahmadi@ut.ac.ir
1
استادیار دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
سعید
رحیمی هرآبادی
rahimi@mailinator.com
2
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی و مدیریت محیط، دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
محمد سعید
نجفی
m.s.najafi@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکتری اقلیمشناسی، دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وضعیت اشتغال در مناطق روستایی ایران طی سال های 1385 ـ 1335 (مطالعۀ موردی: مناطق روستایی استان اصفهان)
از گذشتۀ دور تا کنون، اشتغال در ترقی و توسعۀ جامعۀ بشری نقش بسزایی داشته است و در سالهای اخیر، اهمیت اشتغال در همۀ ابعاد زندگی افراد بهوضوح دیده میشود. پژوهش پیش رو که از نوع توصیفی ـ تحلیلی است با هدف بررسی روند اشتغال در مناطق روستایی کشور طی دورههای گذشته (1385-1335)، بهصورت موردی در مناطق روستایی استان اصفهان انجام گرفته است. بهمنظور دستیابی بهاهداف پژوهش، اطلاعات مورد نیاز را با تکیه بر مستنندات مرکز آمار طی سالهای 1335 تا 1385، جمعآوریکرده و بهکمک نرمافزارهای GIS و Excel اقدام به ترسیم نمودارها و نقشههای مورد نیاز شد. نتایج پژوهش نشان داد، شاخصهای جمعیت در سن فعالیت و میزان بیکاری در مناطق روستایی استان افزایش داشته و شاخصهای جمعیت فعال، نرخ عمومی فعالیت، نرخ واقعی فعالیت و نرخ اشتغال، از روند کاهندهای پیروی کرده است؛ به این صورت که نرخ اشتغال در سال 1385 نسبت به سال 1335 در مناطق روستایی استان اصفهان حدود 5/8 درصد کاهش داشته است. همچنین نتایج پژوهش گویای آن است که طی دورههای مورد بررسی، اکثر شاغلان روستاهای استان اصفهان از بخش کشاورزی به سمت فعالیت در بخشهای دیگر، بهویژه خدمات تمایل دارند. درمجموع در ناحیۀ دشتی تعداد شاغلان در بخشهای صنعت و خدمات افزایش داشته و در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در ناحیۀ خشک و بیابانی تعداد شاغلان بخشهای کشاورزی و صنعت کاهش و تعداد شاغلان بخش خدمات افزایش یافته و در ناحیۀ کوهستانی معتدل، همانند دو ناحیۀ دیگر، شاغلان بخش کشاورزی کاهشیافته و شاغلان بخشهای صنعت و خدماتی نسبتاً تغییر نکرده است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51569_56dc18ac0450437a79a16cd9484500cf.pdf
2014-06-22
379
398
10.22059/jhgr.2014.51569
استان اصفهان
اشتغال
خدمات
صنعت
کشاورزی
نواحی روستایی
مجتبی
قدیری معصوم
1
استاد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشکدۀ جغرافیا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
حمید
برقی
h.barghi@geo.ui.ac.ir
2
استادیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
داود
جمینی
davood.jamini@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
علیرضا
جمشیدی
alireza472003@yahoo.com
4
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین نسبت و همبستگی توسعه و امنیت عمومی در چارچوب تقسیمات کشوری ایران مطالعۀ موردی: شکلگیری استان قزوین
تبیین ارتباط دو مؤلفۀ توسعه و امنیت عمومی در بستر تقسیمات کشوری، موضوع اصلی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. توسعه امری چندبعدی است که مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، طرز تلقی عامۀ مردم، تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابریها و ریشهکنکردن محرومیت است. محرومیت از دید بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران، فقط در معنای اقتصادی و مادی آن فهمیده نمیشود و تمام جنبههای زندگی اجتماعی را شامل میشود. رویکرد اصلی در این پژوهش، محرومیت نسبی است. محرومیت نسبی یکی از ابعاد اساسی توسعه بوده و یک احساس است. یکی از نمودهای اصلی احساس محرومیت نسبی، احساس تبعیض است. احساس تبعیض زمینهساز بروز نارضایتی و آشوبهای اجتماعی بوده و ممکن است امنیت عمومی یک کشور را با مشکل مواجه کند. این پژوهش با استفاده از روش مطالعات میدانی و کتابخانهای در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط توسعه و امنیت عمومی، نظام تقسیمات کشوری ایران را متأثر کرده است؟ فرضیۀ در نظر گرفته شده آن است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، توانایی تأثیرگذاری بر نظام تقسیمات کشوری ایران (و منطقۀ مورد مطالعه) را دارد. همۀ بررسیهای تاریخی و رویدادهای جاری حاصل از این پژوهش در منطقۀ مورد مطالعه (استان قزوین)، گویای این واقعیت است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، بر تقسیمات کشوری ایران تأثیرگذار بوده است.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51570_ec732fc2219334998cc3021e9d8a37aa.pdf
2014-06-22
399
414
10.22059/jhgr.2014.51570
ایران
استان قزوین
امنیت عمومی
تقسیمات کشوری
توسعه
حمید رضا
محمدی
khyva31@yahoo.com
1
استادیار دانشکدۀ علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
محمد
اقتدار نژاد
m.eghtedar@mihanmail.ir
2
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسۀ تطبیقی توسعۀ فضاهای زیرزمینی حمل و نقل عمومی بهمنزلۀ ابزاری برای کاهش آلودگی هوا (مورد مطالعه: تهران و توکیو)
اختصاص بیشتر معابر رو زمینی در شهر تهران به حمل و نقل خصوصی و عمومی با مصرف حجم بالای سوختهای فسیلی، موجب انتشار آلایندههایی همچون مونواکسید و ذرات معلقشده که پیامد آن، آلودگی خطرناک هوایی است که در تهران حکمفرما شده و مشکلات عدیدهای مانند بیماریها و مرگومیر شهروندان را از خود برجای گذاشته است، درحالیکه شهرهای بزرگی همچون توکیو کمتر با این مشکل روبهرو هستند. هدف پژوهش کاربردی پیش رو، بررسی فواید استفاده از فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در راستای کمک به کاهش آلودگی هوای شهر تهران است. چگونگی تأثیر توسعۀ فضاهای حمل و نقل زیرزمینی بر کاهش آلودگی هوا در سطح شهر تهران، سؤال اصلی پژوهش را تشکیل میدهد. در این راستا با مطالعات توصیفی ـ تحلیلی و با مقایسۀ تطبیقی اقدامات انجام شده در زمینۀ توسعۀ فضاهای زیرزمینی برای کاهش آلودگی هوا در شهر تهران و توکیو، به پرسش مورد نظر پاسخ داده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کاهش زمان سفرها، مسافت جابهجاییهای درونشهری، امکان بهبود وضعیت هوای موجود و در نتیجۀ کاهش منواکسیدکربن، اکسیدهای ازت، هیدروکربنهای نسوخته و ذرات معلق در هوا و تغییر نوع مصرف سوخت با هدف تأثیر مثبت بر کاهش آلودگی هوای شهر تهران، ازجمله محاسن توسعۀ فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در این شهر شمرده میشوند. در پایان برای شهر بزرگ تهران با شرایط کنونی، معابر همسطح و قیمت بالای اراضی و توسعۀ حمل و نقل عمومی در سطوح زیرین با استفاده از سوختهای غیر فسیلی توصیه میشود.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51571_d02cc20c60c092f6de8c7d50f3bf57d2.pdf
2014-06-22
415
426
10.22059/jhgr.2014.51571
آلودگی هوا
توکیو
تهران
حمل و نقل زیرزمینی
فضای شهری
علی
پورجعفر
a.pourjafar@modares.ac.ir
1
دانشجوی کارشناس ارشد طراحی شهری، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
محمدرضا
بمانیان
bemanian@modares.ac.ir
2
دانشیار دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
احسان
رنجبر
e_ranjbar@modares.ac.ir
3
استادیار گروه شهرسازی، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
محمد رضا
پورجعفر
pourja_m@modares.ac.ir
4
استاد دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسۀ کارآیی فنون تحلیل چندمعیاری در بررسی تناسب ارضی (مطالعۀ موردی: مکانیابی محل دفن پسماندهای شهری شیراز)
امروزه، تعدد معیارهای دخیل در امر تصمیمگیری باعث شده است که استفاده از فنون تحلیل چندمعیاری، اجتنابناپذیر تلقی شود. با وجود این، هنگام بهکارگیری فنون تحلیل چندمعیاری، لازم است استفادۀ اصولی از آنها در زمینههای کاربردی مختلف، ارزیابی شود. بر همین اساس در این نوشتار قابلیتهای استفادۀ عملیاتی از فنون TOPSIS و WLC، در یک زمینۀ تجربی (مکانیابی محل دفن زبالههای شهر شیراز) به آزمون گذاشته شده و در ادامه، الگویی در اولویتبندی استفاده از این روشها در زمینۀ تجربی ارائه شده است. در الگوی ارائهشده، فرض بر این است که بالارفتن میزان غربالزنی پیکسلها در نقشۀ خروجی حاصل از هر یک از مدلهای معرفیشده که در سطوح مختلف از آستانههای مطلوبیت قابل رهگیری است، میتواند نقطۀ مثبتی در بهکارگیری مدل مربوطه تلقی شود. برای مثال با توجه به نمایۀ آماری مربوط به خروجی WLC، تعداد پیکسلهایی که تا آستانۀ مطلوبیت فرضی 214 غربال میشوند، 2262355 پیکسل است، ولی در همان سطح آستانۀ مطلوبیت فرضی، تعداد پیکسلهای غربالشده در خروجی حاصل از TOPSIS، بیش از 2443499 پیکسل است. بنابراین در سطح مطلوبیت بیانشده، کاربرد روش TOPSISاز ارجحیت برخوردار است. بررسی موردی چند نمونه از پیکسلهای اولویتدار در خروجی حاصل از روش TOPSIS نیز نشان میدهد که این پیکسلها بهلحاظ معیارهای تعیینشده در مکانیابی محل دفن زبالهها شرایط مطلوبی دارند. این امر میتواند اعتبار نتایج حاصل از بهکارگیری مدل را تأیید کند.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51572_62a01285f3af9c92eb08088a15733f2a.pdf
2014-06-22
427
448
10.22059/jhgr.2014.51572
تحلیل چندمعیاری
شیراز
قواعد تصمیمگیری
محل دفن پسماندهای شهری
مکانیابی
عطا
غفاری گیلانده
atagafari@gmail.com
1
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه محقق اردبیلی
LEAD_AUTHOR
عبدالوهاب
غلامی
yazdani.m51@gmail.com
2
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش جغرافیا و فرهنگ در شکلگیری بام در واحدهای مسکونی
در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن بهصورت چشمگیری تحتتأثیر عوامل و پدیدههای جغرافیایی و محیط طبیعی شکل میگرفتند و در مواردی نیز پدیدههای فرهنگی، بهویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش مؤثری در شکلگیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیدههای فرهنگی در شکلگیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. اینکه جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشتهاند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیۀ آن مشخص میکند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمانها در گذشته بیشتر تحتتأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکلها و صورتهای آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز مییافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری دادهها بیشتر بهصورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسیهای میدانی نیز در توسعۀ کیفی پژوهش مؤثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحتتأثیر پدیدههای جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیدههای فرهنگی تأثیر میپذیرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که شکل بام ساختمانها در وهلۀ نخست، تحت تأثیر پدیدههای جغرافیایی و محیط شکل میگرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بامها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا میکردند. احتمال میرود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص بهدلیل نمادپردازی باشد.
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51573_8b9a0bf8fafa58ca2a7eff2ff2a02dd6.pdf
2014-06-22
449
464
10.22059/jhgr.2014.51573
بام
فرهنگ و معماری
تاق
جغرافیا و معماری
شکل ساختمان
حسین
سلطانزاده
h72soltanzadeh@gmail.com
1
دانشیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چکیده های انگلیسی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_52125_69e9d39c0b47ef8b1a234c44914f189d.pdf
2014-06-22
1
37
10.22059/jhgr.2014.52125