دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تبیین زیست پذیری محیطی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهر رشت
1
22
FA
مریم
علینقی پور
دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
m.alinaghipour@chmail.ir
عیسی
پوررمضان
0000-0002-5716-7077
استادیار گروه جغرافیا، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
pourramzan@iaurasht.ac.ir
نصرلله
مولایی هشجین
0000-0002-5716-7077
استاد گروه جغرافیا، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
nmolaeih@iaurasht.ac.ir
10.22059/jhgr.2018.255494.1007676
از آنجا که زیستپذیری مقدمهای لازم برای دستیابی به توسعة پایدار است، امروزه، ارزیابی و سنجش آن در حوزة برنامهریزی و سیاستگذاری برای سکونتگاههای روستایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیستپذیری شامل ابعاد مختلفی مانند محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی، و کالبدی است که ارزیابی و بهبود هر بُعد در دستیابی به سکونتگاه زیستپذیر لازم و ضروری است. هدف از پژوهش حاضر تبیین زیستپذیری محیطی روستاهای پیرامون کلانشهر رشت است. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفادةآن توصیفی- تحلیلی،و دادهها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. جامعة آماری این پژوهش روستاهای پیرامون کلانشهر رشت است. برای ارزیابی زیستپذیری محیطی، پنج مؤلفة فضای سبز، آلودگیها (کیفیت محیط)، کیفیت بصری، چشمانداز و منظر روستایی، و تابآوری (28 گویه) شناسایی شد. سپس،با کمک روستاییان، مدیران روستایی، و شناخت محدودة مورد مطالعه اطلاعات مورد نیاز جمعآوری شد. در این پژوهش از آزمون T تکنمونه برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش استفاده شد. در نهایت، به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد شاخصهای محیطی بر زیستپذیری سکونتگاههای روستایی مؤثر بوده که در این میان بیشترین تاثیر مربوط به شاخص تابآوری و کمترین آن مربوط به شاخص فضای سبز بوده است. همچنین، در نهایت، روستاهای مورد مطالعه در پنج سطح خیلی مطلوب، مطلوب، مطلوبیت متوسط، نامطلوب، و خیلی نامطلوب سطحبندی شد که در این میان روستای آلمان در بالاترین و روستای کرچوندان در پایینترین سطح از نظر زیستپذیری محیطی قرار دارند.
تبیین,زیست پذیری,زیست پذیری محیطی,سکونتگاه های روستایی,کلانشهر رشت
https://jhgr.ut.ac.ir/article_66826.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_66826_e07cb3e4cc976c364fbfc56bf295f8f2.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیل فضایی خوشههای آسیبپذیر بافت کالبدی شهر گرگان در برابر زلزله (با استفاده از آمار فضایی )
23
34
FA
علی
زنگی آبادی
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه اصفهان
dr_adelz@yahoo.com
عبدالرضا
دادبود
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان
adadbood@gmail.com
10.22059/jhgr.2019.281028.1007924
زلزله یکی از خطرناکترین، مخربترین، و غیرقابل پیشبینیترین مخاطرات طبیعی شهری بهشمار میآید. طبق اعلام سازمان مدیریت بحران کشور، 78درصداز مساحت کشور در محدودة خطر لرزهخیزی بالا قرار دارد و 10درصداز تلفات انسانی ناشی از بلایا در نتیجة زلزله است. استان گلستان جزو استانهای رده دوم خطر زلزله و در ردة خود اولین استان پُرخطر است. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل مکانی خوشههای آسیبپذیر بافت کالبدی شهر گرگان در شرایط بحرانی بهمنظور تعیین نقاط نیازمند مداخلة فوری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل مرزهای جغرافیایی شهر گرگان براساس سرشماری سال 1395 است. برای تعیین پهنههای آسیبپذیر از مدلهایی نظیر ANP و VIKOR استفاده شده است. برای تحلیل فضایی خوشههای آسیبپذیر بافت کالبدی نیز از آمارة فضایی Getis-Ord بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشاندهندة آن است که شاخص مصالح ساختمانی با وزن 452<sub>/</sub>0 و شاخص ریزدانگی (مساحت قطعات) با وزن 126<sub>/</sub>0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را در ارزیابی آسیبپذیری بلوکهای شهر گرگان دارند. همچنین، بیشترین میزان آسیبپذیری از لحاظ کالبدی مربوط به مناطق مرکزی و جنوبی و حاشیههای شرقی و تا حدودی غربی شهر گرگان است. تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و جنوب را با سایر مناطق شهر گرگان نشان میدهد. درواقع، پهنههای آسیبپذیر شهر گرگان عمدتاً بر بافتهای تاریخی و مناطق حاشیهنشین منطبق است.
آسیب پذیری,بافت کالبدی,خوشه های آسیب پذیر,زلزله,شهر گرگان
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72229.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72229_5161559d6ba352d131916cf45cd530ee.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
نقش مشارکتهای مردمی در سامان دهی بافت فرسوده شهر جهرم
35
46
FA
کرامت الله
زیاری
0000-0001-9135-4768
استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران
zayyari@ut.ac.ir
مجتبی
روستا
دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه سیستان و بلوچستان
mojroosta@yahoo.com
سجاد
رفیعیان
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه سیستان و بلوچستان
s.rafieyan@iran.ir
مرجان
دلوی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه پیام نور، واحد رضوانشهر یزد
marjan_da21@yahoo.com
10.22059/jhgr.2020.104307.1006780
بافت مرکزی و قدیمی شهرها،که روزگاری مهمترین و بهترین محلههای مسکونی شهرها بـودهانـد و بـه دلیـل حضـور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و بهیادمـانی بـاارزش متعـددی هسـتند، در حـال حاضـر،دچـار فرسـودگی ناکارآمدی شده است. هدف از تحقیق حاضر نقش مشارکتهای مردمی در ساماندهی بافت فرسودة شهر جهرم است. از اینرو، چهار شاخصـ شامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطیـ بررسی شده است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش بافت قدیم شهر با وسعت 104 هکتار و جمعیت 22375 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر محاسبه شده است. در این پژوهش، فرایند محاسبات بر اساس روش تحلیل عاملی انجام گرفته است. بدین منظور، شاخصهایی در ابعاد مختلف بافت فرسودهـ شامل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، و زیستمحیطیـ انتخاب شدند. با توجه به نتایج، عامل کالبدی بهتنهایی 287<sub>/</sub>16درصد از واریانس را به خود اختصاص میدهد و بیشترین تأثیر را در بین عوامل چهارگانه دارد. عامل اجتماعی با 044<sub>/</sub>11درصد از واریانس دومین عامل شناخته میشود. عامل اقتصادی 972<sub>/</sub>8درصد و عامل زیستمحیطی 574<sub>/</sub>7درصد از واریانس را به خود اختصاص داده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (168<sub>/</sub>.) رابطة آماری معنیداری بین دو متغیر میزان مشارکت مردمی و میزان اعتماد وجود دارد.
بافت فرسوده,تحلیل عاملی,شهر جهرم,مشارکت مردمی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80180.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80180_9062437107beb3c8ab4267e362c7ea99.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
ارزیابی آثار طرح ویژة بهسازی مسکن در تغییر ساختار کالبدی و عملکرد اقتصادی مساکن روستایی (مورد مطالعه: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)
47
63
FA
مجتبی
قدیری معصوم
0000-0002-1699-2855
استاد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mghadiri@ut.ac.ir
افشین
بهمنی
دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران، تهران، ایران
afshin.bahmani@ut.ac.ir
حامد
قادرمرزی
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
ghadermarzi61@yahoo.com
محمد رضا
رضوانی
استاد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
rrezvani@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2019.272204.1007835
مسکن روستایی با معماری ویژه و ساختار کارکردی خاص خود نیازمند بهسازی و مقاومسازی است. در این راستا، دولتها با اعمال سیاستهای حمایتی نقش بسزایی در ارتقای سطح استانداردهای کمی و کیفی مسکن دارند. اما برخی مداخلات آنها در حوز توسعة مسکن روستایی ممکن است به تحولاتی منجر شود که جنبههای کالبدی و کارکردی مسکن روستایی را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرهای طرح بهسازی مسکن روستایی بر ابعاد اقتصادی و کالبدی مسکن روستایی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. شیوة گردآوری دادهها به روش اسنادی و مشاهدة میدانی بوده که در مطالعة میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل روستاهای دهستان ئیلاق جنوبی است که به طور نمونه سه روستای قادرمرز، باشماق، و بکرآباد ارزیابی شدهاند. با استفاده از فرمول اصلاحشدة کوکران، 60 واحد مسکونی بهعنوان نمونه انتخاب شد و شاخصهای اقتصادی و کالبدی مسکن روستایی در قالب 29 گویه ارزیابی شد. برای آزمون فرضیات از روشهای آماری T تکنمونهای، کای اسکوئر، و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان میدهد نوسازی مسکن موجب افزایش سطح رضایتمندی ساکنان از ابعاد کالبدی مسکن از جمله افزایش استحکام بنا و نوع مصالح مورد استفاده شده است؛ اما از بُعد اقتصادی بهدلیل حذف فضاهای معیشتی و کاهش سطح زیربنای واحد مسکونی اقتصاد خانوار تحت تأثیر قرار گرفته و سطح رضایتمندی ساکنان را کاهش داده است.
دهستان ئیلاق جنوبی,طرح ویژة بهسازی مسکن,عملکرد کالبدی و اقتصادی,مسکن,مسکن روستایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72342.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72342_0fddd1ddd9ff35201d50ef1a2d4f0bd8.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تعیین مسیر بهینه شبکه راه ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: مسیر رود سر- قزوین)
65
84
FA
اسماعیل
نصیری هنده خاله
0000-0001-9673-2887
دانشیار رشتة جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
esmaeil.nasiri@pnu.ac.ir
نسرین
گنجی
کارشناس ارشد رشتة جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه پیام نور تهران -ایران
gangi.nasrin@yahoo.com
10.22059/jhgr.2019.278135.1007888
مسیریابی از جمله اقدامات اولیة عملیات طراحی یک مسیر بهشمار میرود و بهعلت نقش بسزایی که در چگونگی قرارگیری مسیر در ارتباط با سایر تأسیسات، محیط، و عوارض مجاور خود از یک طرف و تأثیر قابل توجهی که در هزینههای اجرایی مسیر از طرف دیگر دارد بایستی بررسی دقیق شود. همزمان با رشد و توسعة پایدار و تحولات اساسی در امور اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، نقش شبکة راهها بهعنوان یکی از بخشهای مهم و زیربنایی در توسعه بیشتر نمایان میشود؛ علاوه بر اینکه منابع و استعدادهای بالقوة سرزمین را بارور و زمینة رشد و شکوفایی را فراهم میکند. لحاظکردن معیارهای صحیح و جامع در مرحلة تعیین مسیر میتواند نقش عمدهای در کاهش هزینههای اقتصادی، افزایش ایمنی، و دسترسی جادهها و حفظ محیط زیست ایفا کند. بدین منظور، در تحقیق حاضر، عوامل متعددی مانند شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمینشناسی، زمینلغزش، فاصله از گسل، فاصله از مراکز شهری برای مسیریابی بهینه در مسیر رودسر در نظر گرفته شده است. لذا،در پژوهش حاضر به تعیین کوتاهترین مسیر در شهر رودسر-قزوین پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای تحلیل دادهها از نرمافزار ArcGIS و از مدل AHP استفاده شده است.با توجه به مسیر بهینه، با استفاده از این روش بهعلت قرارگیری در شیب مناسب و نزدیکی به مراکز اقتصادی و دوری از گسل انتخاب شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد مسیر بهدستآمده از لحاظ مدت زمان و رسیدن به بهینةاین مسیر نسبت به مسیر قبلی کوتاهتر است و این موضوع سبب کاهش هزینة سوخت و کاهش ترافیک میشود.
سیستم اطلاعات جغرافیایی,کوتاهترین مسیر,مسیر بهینه
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72865.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72865_8bb2999a59f4b9bdc35b969316a6f5db.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیل نیروهای موثر در شهری شدن رانت در قالب طرح های آماده سازی زمین مسکونی شهری (مطالعۀ موردی: شهر زنجان)
85
103
FA
شهریور
روستایی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
srostaei@tabrizu.ac.ir
رحیم
حیدری چیانه
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
rheydari@tabrizu.ac.ir
اکبر
اصغری زمانی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
azamani621@gmail.com
رحیم
توسلیان
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
rtavasolian@gmail.com
10.22059/jhgr.2019.282830.1007949
تولید فضای شهری برآیند تعاملی فرایندهای محیطی، اقتصادی، اجتماعی،و سیاسی است. وجه اشتراک میان نظامهای اقتصادی متفاوت هر کشوری حضور عامل تولید زمین بهعنوان مهمترین رکن توسعة شهری در برقراری رابطةیادشده است. هر چقدر قدرت نهادها و مدیران محلی در مدیریت جریانات اقتصادی-اجتماعی و کالبدی شهر ضعیف باشد، کنشگران فعال در بازار زمین و مستغلات شهری به عاملان اصلی در توسعة شهری و تولید فضای رانتی تبدیل میشوند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی نقش عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار بر تولید فضای رانتی شهر زنجان در درون صورتبندی نظام اقتصادی رانتیر کشور بهواسطة طرحهای آمادهسازی زمین مسکونی بررسی میشود. گردآوری دادهها با مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شد. تحلیل دادهها نیز با روش دلفی، مدل TODIM، تحلیل مسیر و مدل DPSIRبا کمک نرمافزار SPSSانجام شد. نتایج برآمده از آزمون تحلیل مسیر نشان میدهد شاخصهای کنترل محدودة شهری با اثر مستقیم 527<sub>/</sub>0بیشترین ارتباط را با ساخت شهری مبتنی بر رانت دارد و شاخص سهم قیمت زمین در قیمت تمامشدة مسکن با ضریب 794<sub>/</sub>0 و سهم ارزش افزودة نفت در تولید ناخالص داخلی با ضریب 792<sub>/</sub>0 بیشترین تأثیر را در تولید فضای رانتی از نظر رتبهبندی مدل تودیم دارد. در این رابطه برای مقابله با تولید فضای رانتی،جلوگیری از تبدیل زمین به اوراق بهادار ملکی و مستغلاتی برای بروز کنش رانتجویی بازتوزیعی و چرخش به سیاستهای بازآفرینی شهری ضروری است.
تولید فضای شهری,رانتجویی بازتوزیعی,شهر زنجان,شهریشدن رانت,طرح آمادهسازی زمین مسکونی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_73339.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_73339_fd8d0408bcd93c8f0a1f01e10d37a61c.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های تابآوری اجتماعی و اقتصادی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعۀ موردی: ناحیه 6 منطقه 4 شهرداری تهران با تمرکز محله خاک سفید)
105
118
FA
سید اسحاق
جلالیان
استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
jalaliyan_e@yahoo.com
10.22059/jhgr.2019.288440.1008002
عمدتاً شهرها و سکونتگاهها در مکانهای در معرض وقوع انواع سوانح و مخاطرات طبیعی ایجاد شدهاند و نگاه مدیران و برنامهریزان شهری نگاه مقابلهای و کاهش مخاطرات بوده است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و طبقهبندی مؤلفههای تابآوری در سکونتگاه غیررسمی در سطح محلة خاکسفید است. این پژوهش در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. معیارها و عوامل مؤثر بر تابآوری با مرور منابع تهیه شد و برای تهیةفهرست نهایی معیارها و اولویتبندی آنها از پرسشنامه استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامهها توسط 20 نفر از کارشناسان متخصص، معیارها با روش FANP وزن داده شد. پوششزمین استخراجشدهازرویتصاویرماهوارهایلندستسال 2017، در نرمافزار ENVI 4.8 طبقهبندی شد. سپس، لایههای طبقهبندیشده در محیط IDRISI فازی و در ARC MAP روی هم گذاری شد. با تأثیر وزنهرکدامازمعیارهایمؤثردرمیزانتابآوریلایههاوترکیب نقشهها، میزانتابآوریمشخصشد و بر اساس مدل TOPSIS منطقة مورد مطالعه با توجه به میزان تابآوری رتبهبندی شد. نتایج پژوهش نشان میدهدتابآوری محلة خاکسفید و بافتهای اسکان غیررسمی در برابر بحرانهای محیطی در سطح ضعیفی است. وقتی وضعیت فضایی هر یک از شاخصهای تابآوری را در سطح محله بررسی میکنیم شاهد شرایط متفاوت تابآوری آنها هستیم که معلول وضعیت متفاوت در ویژگی های کالبدی، اجتماعی، و اقتصادی است.
تابآوری اجتماعی- اقتصادی,تهران,خاکسفید,سکونتگاه غیررسمی,مؤلفههای تابآوری
https://jhgr.ut.ac.ir/article_73639.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_73639_6a1017144a5030443394fed5f42184c3.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیل آسیبپذیری کاربری اراضی شهری جوانرود در برابر زلزله با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)
119
137
FA
محمد رئوف
حیدری فر
استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه پیام نور
amirhidry123@pnu.ac.ir
عبدالله
محمودی
کارشناس ارشد جی. آی. اس، دانشگاه تبریز
mohsenmahmoudi1392@gmail.com
10.22059/jhgr.2019.279271.1007898
مخاطرات طبیعی و انسانی همواره تهدیدی برای زندگی انسانهاست. در دهههای اخیر،بهرغم پیشرفتهای علمی در پیشبینی حوادث و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینههای سنگینی به جوامع انسانی وارد میسازند. از آنجا که ایران در میان ده کشور بلاخیز جهان قرار دارد و از میان بلایای طبیعی زمینلرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود، از اهمیت و توجه بیشتری برخوردار استـزیرا نسبت به سایر بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر استـ تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. شهر جوانرود از شرایط ویژهای در رابطه با مخاطراتی همانند زلزله برخوردار است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکهای (ANP) و با بهرهگیری از نرمافزارهای Super Decisionو ARC GIS و با استفاده از دادههای مربوط به کاربری اراضی شهر جوانرود، DEM 30×30 متری و نقشة زمینشناسی 1:100000 پس از تبیین اصول، اهداف نقشههای آسیبپذیری مورد نیاز برای مشخصکردن پهنههای خطر بهدست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 20<sub>/</sub>0 از فضاهای ساختهشدة شهری جوانرود در برابر این نوع از مخاطرات آسیبپذیری متوسط به بالایی دارد و ساختار کالبدی مطلوبی در چارچوب بحث مدیریت زلزله ارائه نمیکند؛ محلات حاشیهنشین در پهنة آسیبپذیری بالا و نیز مسکن مهرهای شهر به علت قرارگرفتن در حاشیة مرتفع شهر و سنگ بستر نامناسب و ارتفاع و شیب زیاد و تعداد طبقات بیشتر نسبت به سایر واحدها دارای آسیبپذیری بیشتری میباشند. فضای مسکونی و کاربری اراضی جوانرود نشان میدهد، درصورت بیتوجهی و برنامهریزی نامناسب، رویکرد مقابله با زلزله میتواند به فاجعة انسانی و مصیبتی بزرگ منتهی شود.
آسیب پذیری,تحلیل شبکه ای,زلزله,سیستم اطلاعات جغرافیایی,مخاطرات
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74181.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74181_992ae1b50960f02bac92b48a2c2c823c.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
بررسی و تحلیل فضایی - مکانی عوامل چالشزای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر
139
156
FA
علیرضا
تکلو
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
atakallue@yahoo.com
علی
شمس الدینی
0000-0001-9757-4331
استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
ali.shamsoddini@yahoo.com
بیژن
رحمانی
دانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
b_rahmani@yahoo.com
مجید ولی
شریعت پناهی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، واحد یادگار امام، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر ری، ایران
m_valishahriatt@yahoo.com
10.22059/jhgr.2019.282216.1007940
در کشورهای درحال توسعه منابع انسانیِ بخش کشاورزی در نواحی روستایی با چالش پیر سنی و مهاجرت جوانان مواجه شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل چالشزای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر انجام شده است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری به شیوة کتابخانهای و در بخش دادهها به صورت میدانی از شیوههایی همچون مشاهده، مصاحبه، و انجامدادن پرسشنامه و حضور در نقاط سکونتگاهی بهره گرفته شده است. جامعة آماری 73 روستای بخش مرکزی شهرستان ملایر است. با توجه به حجم بالای جامعة آماری، به نمونهبرداری از روستاها اقدام شده است که100 خانوار از 5 روستای مرکز دهستان بهعنوان نمونة تحقیق انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محققساخته بوده که روایی و پایایی آن با کسب نظر ااستادان محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و سایر روشها تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل از نرمافزار spss استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که با توجه به آزمون فریدمن عوامل اقتصادی از جمله کمبود اشتغال، درآمدکم، محدودیت زمین، تضمین ناکافی خرید محصولات، مشکلات بیمه با میانگین رتبة 3<sub>/</sub>2 در رتبة نخست، سپس عوامل فرهنگی و اجتماعی از قبیل عوامل جاذب جمعیت در شهر، چالش جوانان با اعضای خانواده و محیط روستا، وجود بستگان در شهر، ازدواج، و رشد بالای جمعیت روستاها با میانگین رتبة 08<sub>/</sub>2 در مرحله دوم و عوامل خدماتی و زیرساختی همچون کمبود امکانات آموزشی، درمانی، تفریحی، و عمرانی با میانگین رتبة 63<sub>/</sub>1 در مرحله سوم ایجاد چالش منابع انسانی نواحی روستایی مؤثر بودهاند.
بخش کشاورزی,توسعه منابع انسانی,شهرستان ملایر,نواحی روستایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74262.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74262_ec1836cbe5fd91f7721e0781637b7db4.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیل فضایی حس تعلق مکانی در احیای بافت ناکارامد با استفاده از رگرسیون وزن دار جغرافیایی: در منطقة سه تبریز
157
171
FA
حسن
محمودزاده
0000-0001-5465-1114
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز
hassan.mahmoudzadeh@gmail.com
عثمان
صوفی بوبکران
دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تبریز، تبریز
osmansoufi@gmail.com
سهیلا
نورمحمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تبریز، تبریز
nsoheila14@gmail.com
10.22059/jhgr.2019.281752.1007935
بافتهایناکارامدشهریبهدلیلارزشهایتاریخی-فرهنگینیازمنددخالت و ساماندهیاند. امروزه، احیایاینبافتها بااصلقراردادننیازساکناندربرقراریارتباطبافضایکالبدی ومباحثیچونحس تعلقبهمکانموردتوجهبسیاریازطراحان قرارمیگیرد. حس تعلق به مکان نشاندهندة علاقه و دلبستگی افراد به آن مکان است و به بازگشت فرد به آن مکان منجر میشود. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی حس تعلق به مکان در احیای بافت ناکارامد با استفاده از روش رگرسیون وزندار جغرافیایی (GWR) است. محدودةموردمطالعه منطقة سه شهرداری تبریز شامل چهار ناحیه با 96/2707 هکتار مساحت و دویستوپنجاه هزار نفر جمعیت است. جمعآوری دادهها بهصورتکتابخانهایومیدانیو با استفادهازابزارپرسشنامه انجامگرفتهاست. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS وLISRELو برای بررسی نتایج و تحلیل فضایی حس تعلق مکانی از روش رگرسیون وزندار جغرافیایی (GWR) در محیط نرمافزار Arc GIS استفادهشده است. نتایج رگرسیون وزندار جغرافیایی نشان میدهد که در بین سه شاخص مورداستفاده (اجتماعی، کالبدی، و زیستمحیطی) بیشترین تأثیر را شاخص اجتماعی دارد و دو شاخص کالبدی و زیستمحیطی به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار دارند. همچنین، نتایج تحلیل فضایی نشان میدهد که ناحیههای یک و دو (خیابانهای چرنداب، لیلآباد، باغشمال، حافظ، و همچنین ناحیةمنظریه) ازنظر احیای بافت ناکارامد در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارند.
بافت ناکارامد,تحلیل فضایی,حس تعلق مکانی,رگرسیون وزن دار جغرافیایی,منطقة سه تبریز
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74305.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74305_88ae84b3af16a9308cbdaaf162939a0d.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تبارشناسی به مثابه روشی برای تحلیل تحولات نقشِ شهر (مطالعۀ موردی: شهر مشهد)
173
193
FA
محمد علی
فیروزی
استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.alifiroozi@scu.ac.ir
جعفر
جوان
استاد جغرافیا و برنامه ریزی ناحیه ای دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی
jafar.javan@yahoo.com
معصومه
توانگر
دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران و عضو هیات علمی پژوهشکدة گردشگری جهاد
masoomeh_tavangar@yahoo.com
10.22059/jhgr.2019.275646.1007858
این پژوهش با هدف توصیف و تشریح چگونگی و چرایی کاربرد روش تبارشناسی برای تحلیل تحولات نقش شهرها در طول زمان تدوین شده است. برای تحلیل تحولات نقش شهرها رویکردهای متعددی نظریهپردازان اقتصادی و جغرافیای شهری ارائه کردهاند. شهر و نقش آن از منظر تبارشناسی فوکو تحت تأثیر قدرت و روابط قدرت در فضاست. تحلیل چگونگی ایجاد نقشهای مسلط کنونی شهر به کمک ابزار و محصولات دانش وابسته به قدرت امکانپذیر میشود. تبارشناسی نقش شهر مشهد با هدف بررسی نقشهای مسلط کنونی، گفتمان پدیدآورندة این نقشها و قدرت و ظرفیت نهفته در شهر برای تنوعبخشی به نقشهای جدید تدوین شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد نقش مسلط شهری مشهد در مقاطع تاریخی مختلف و در میانه گسستهای تاریخی در نتیجة روابط فضایی بین عناصر کلان و خُرد قدرت و دانش در فضای شهری بهوجود آمده است. شبکة درهمتنیدة دانش- قدرت در شهر متأثر از فلسفههای سیاسی حاکم در طول دورههای تاریخی پهنههای گفتمانی متفاوتی را با اثرهای متنوع در طول زمان خلق کرده است و روند توسعة شهری و تحولات کالبدی-انسانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. این شهر به دلیل موقعیت ویژة خود در ساختار نظام شهری ایران و پذیرش نقش سیاسی- مدیریتی دارای کارکردهای مرتبط با این نقش است و همچنین از نقش و کارکرد منحصربهفرد زیارتی و گردشگری برخوردار بوده که این نقش چشمانداز توسعة شهر مشهد از گذشته(زمان پیدایش نقش) تا کنون را رقم زده است.
تبارشناسی,دانش,قدرت,نقش شهر,مشهد
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74320.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74320_eaf56414d6f43564b27842385295c8a1.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
پایش نظریه حق به شهر در بازتولید فضای شهر دوستدار سالمند (مطالعه موردی: بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان)
195
212
FA
محمد تقی
حیدری
0000-0003-4359-8850
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه زنجان
mt.heydari@znu.ac.ir
شهرام
محمدی
دانشجوی دکترای شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان
sh.mohamadi@aui.ac.ir
مریم
رحمانی
دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی و مدرس دانشگاه زنجان
raheno.mr@gmail.com
10.22059/jhgr.2019.278353.1007891
شهر بهمثابة حق اجتماعی است و نقش فضای شهری در تولید آهنگ روزمرة زندگی و بازتولید روابط اجتماعی رویکردی به حقوق شهروندی را پدید میآورد که در آن ساکنان شهر باید نقشآفرینان و ذینفعان اصلی در تولید فضای شهری باشند. در این میان افزایش طول عمر انسانها و اضافهشدن جمعیت سالمندان از پیامدهای قابلتوجه قرن بیستویکم است. بهنظر میرسد با مطرحکردن فضای شهر دوستدار سالمند،ایدة حق به شهر لوفِور میتواند معیاری سودمند برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهرها به نفع این قشر آسیبپذیر تلقی شود. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی و استخراج نمودهای فضایی ایدة حق به شهر بهعنوان مدل مفهومی پژوهش، به بررسی وضعیت حاکم بر سالمندان ساکن در بافت فرسودة بخش مرکزی شهر زنجان(حجم نمونه برابر 170 نفر) پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است و پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. روش نمونهگیری پژوهش خوشهای است و خوشهها به طور سیستماتیک انتخاب شدهاند. محققان وضعیت سالمندان ساکن در بافت مذکور را از طریق پرسشنامة استاندارد SF-36 و با روش مصاحبة چهره به چهره انجام دادهاند. برای تحلیل دادهها از جدولها و نمودارهای توصیفی، آزمون کروسکال والیس[1]، و آزمون تحلیل مسیر به کمک نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد وضعیت دوستداری شهری سالمندان در محدودة مور مطالعه از منظر شاخص حق به شهر با امتیاز 94<sub>/</sub>2 دارای وضعیتی پایینتر از سطح متوسط است و سالمندان با ویژگیهای متفاوت جنسیتی، اجتماعی- اقتصادی، و مدت زمان اقامت در شهر آرای مشترکی در این ارتباط داشتهاند. برای بهبود وضعیت حق به شهر سالمندان، تقویت شاخصهای مستقل حق استفادة مناسب از فضای شهری و حق مشارکت تأثیر مطلوبی در این زمینه خواهد داشت.<br />
حق به شهر,شهر دوستدار سالمند,شهر زنجان,فضای شهری
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74374.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74374_a1fbc3291bc1fd4af22107d8e907fa62.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
بررسی رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک چین و هند در اورآسیا: کریدورهای ارتباطی و ژئوپلیتیک بنادر چابهار و گوادر
213
226
FA
هادی
ویسی
0000-0001-6465-903X
دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه پیام نور، ایران
hadiveicy@yahoo.com
10.22059/jhgr.2020.287558.1007998
در دو دهة اخیر دو کشور چین و هند با رشد اقتصادی بالا و حجم بزرگ اقتصادی و تجارت گسترده بهعنوان دو قدرت آسیایی و حتی جهانی مطرح شدهاند. دو کشور آرمانهای بزرگ منطقهای و جهانی دارند؛ به گونهای که چین با طرح ابرپروژة ابتکاری کمربند و جاده به دنبال نظام جدیدی از روابط قدرت و مناسبات بینالملل است و هند میکوشد با سیاست اورآسیایی، ضمن گسترش حوزة نفوذ خود، همگرایی جدیدی از مناسبات قدرت را ایجاد کند. هر دو کشور با اتخاذ استراتژی ژئواکونومیک سیاست اتصال و دسترسی به حوزههای ژئوپلیتیکی اورآسیا را دنبال میکنند. در این چارچوب، فضای پاکستان و ایران گزینههای مناسبی برای ایجاد کریدورهای ارتباطی در اورآسیا از سوی چین و هند انتخاب شدهاند که نقطة محوری آنها دو بندر گوادر و چابهار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک میان چین و هند در کریدور اقتصادی چین- پاکستان و کریدور بینالمللی حمل و نقل شمالی- جنوبی و بررسی نقش دو بندر چابهار و گوادر در این رقابت است. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام شده و دادههای مورد نیاز تحقیق به شیوة کتابخانهای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد هند در تلاش است تا از طریق بندر چابهار و کریدور ایران وزن ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک خود را در برابر چین و پاکستان بهبود بخشد و از طریق آن نوعی توازن و تعادل قدرت منطقهای با چین برقرار کند.
اورآسیا,بندر چابهار,بندر گوادر,چین,ژئواکونومی,ژئوپلیتیک,هند
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74503.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74503_8a0fc80d85c741c87eb4eae2bd3d430b.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیلی بر چالش های حقوق شهروندی در شهرهای ایران (مطالعۀ موردی: شهر قزوین)
227
241
FA
ولی اله
نظری
0000-0002-2729-7073
استادیار گروه علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه فرهنگیان، کرج، ایران
ghale.shohada826@gmail.com
محمد
غلامی
0000-0002-1780-8669
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، ایران
gholami556@gmail.com
علی
صادقی
0000-0001-7732-5709
استادیار گروه علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه فرهنگیان، کرج، ایران
sadeghi173@yahoo.com
فاطمه
طرلان
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، مؤسسة آموزش عالی علامه دهخدا، قزوین، ایران
tolan@mailinator.com
10.22059/jhgr.2020.284895.1007994
امروزه، شهرها مهمترین اجتماعات انسانیاند که در آن تعاملات و ارتباطات مختلف انسانها، طبیعت، صنایع، کالا، و خدمات به شکل پیچیدهای به هم پیوند خورده و زندگی اجتماعی نیازمند مناسبات حقوقی نظاممند در میان افراد و گروههای مختلف جامعه شده است. از اینرو، در اجتماعات شـهری شاخهای علمی به نام «حقوق شهروندی» شکلگرفته است که به بررسی روابط میان مردم شهر، وظـایف، و مسـئولیتهای شـهروندان در قبـال یکدیگر، محیط شـهری و دولـت یـا قـوای حـاکم و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفة آن بر عهدة مدیران شهری و قوای حاکم است میپردازد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مختلف اسنادی- پیمایشی سعی شده است وضعیت حقوق شهروندی در شهر قزوین بررسی شود. یافتههای پژوهش پس از مصاحبه با کارشناسان حقوق شهروندی و اشباع نظری، با استفاده از ابزار پرسشنامة محققساخته از 384 نفر از ساکنان شهر قزوین، جمعآوری و با استفاده از آزمون فریدمن و پیرسون تحلیلشده است. پرسشنامة پژوهش شامل 41 گویه در چهار بُعد از ابعاد حقوق شهروندی و شامل حقوق اجتماعی- فرهنگی، حقوق کالبدی و زیستمحیطی، حقوق اقتصادی، و حق دسترسی به امکانات و خدمات است . نتایج پژوهش حاکی از آن است که سن افراد، میزان تحصیلات، و پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه دارد و تجربة زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران و همچنین پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد که زمینه را برای گسترش تعاملات اجتماعی فراهم میکند با افزایش آگاهی از حقوق شهروندی رابطة مستقیم دارد.
پایگاه اجتماعی,حقوق اجتماعی,حقوق شهروندی,شهر قزوین
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74556.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74556_eb9d2a9858b5cfa2e271e91338698516.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تأثیر رقابت منطقهای آمریکا و چین بر معادلات و نظم منطقهای در شرق آسیا
243
264
FA
حمید
درج
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه گیلان
hamid.dorj@gmail.com
محمدعلی
بصیری
دانشیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
basiri360@yahoo.com
10.22059/jhgr.2020.279750.1007905
خیزش چین و ظهور آن بهعنوان بازیگر تأثیرگذار بینالمللی به واقعیتی انکارناپذیر در چند دهۀ اخیر تبدیل شده است. این مسئله برای ایالاتمتحده، که خود را تنها هژمون نظام بینالمللی میداند و دارای منافع امنیتی فراوانی در منطقة شرقآسیا است، تهدیدی امنیتی محسوب میشود. از اینرو، این مسئله امریکا را بر آن داشته است تا با پیگیری سیاست ائتلافسازی با کشورهای منطقه درصدد پاسخگویی و ایجاد موازنه در برابر قدرت روبه رشد چین برآید. در این راستا، مقالة پیشرو به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که رقابت امریکا و چین در شرق آسیا چه تأثیری در معادلات و نظم این منطقه داشته است؟ فرضیۀ پژوهش حاکی از آن است که از آنجا که امریکا خود را تنها قدرت هژمونی جهان فعلی میداند، خیزش چین را آشکارا چالش و تهدیدی اساسی برای جایگاه جهانی خود برمیشمارد. بنابراین، امریکا با ایجاد روابط گستردۀ امنیتی و نظامی با کشورهای شرق آسیا، در تلاش برای مهار و انزوای پکن برآمده تا از این طریق محاسبات قدرت و ترتیبات امنیتی منطقه را در راستای اهداف و منافع واشنگتن و همپیمانان آن در منطقه شکل بخشد. امضای پیمان دفاعی- امنیتی اخیر بین امریکا و متحدان منطقهای خود، جنگ اقتصادی و افزایش تعرفههای تجاری ترامپ علیه پکن، دخالتهای مستمر در مسائل داخلی چین، برگزاری مستمر مانورهای نظامی در آبهای مورد مناقشة این کشور و… همگی در این راستا قابل ذکر است. نتیجۀ ملموس این اقدامات امریکا در سالهای اخیر به کاهش رشد اقتصادی چین از حدود 9درصد به 6درصد منجر شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریۀ موازنة تهدید شکل میگیرد.
امریکا,چین,شرق آسیا,نظم منطقه ای,موازنۀ تهدید
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74645.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74645_9ff429dca9ff4e8f9e87a95db6350ba7.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
نقش ژئوپلیتیک کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا در امنیت منطقهای (مطالعه موردی: ایران و اعراب)
265
282
FA
کیومرث
یزدان پناه درو
0000-0000-0000-0000
دانشیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران
kyazdanpanah@ut.ac.ir
رضا
دولتی
0000-0001-7626-0763
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
r.dolati@mail.sbu.ac.ir
10.22059/jhgr.2020.301651.1008111
در طول تاریخ، اغلب حضور مؤلفههای «قدرت» و «ثروت» در کنار «ایدئولوژی» و «رقابت» به شکلگیری روابط خصمانه بین کشورها منجر شده است. در بین مناطق جهان، خاورمیانه و شمال افریقا بهعلت دارابودن همة مؤلفههای ذکرشده دارای روابط پیچیدهتری برای دستیابی به امنیتاند؛ از جملة این کشورها میتوان به ایران اشاره کرد که با وزن ژئوپلیتیک خاص خود بر کشورهای دیگر خواه در سطح منطقه خواه در سطح بینالملل اثر میگذارد. ایران، همراه سایر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا، از کشورهای تأثیرگذار بر جهان هستند و در هر تغییر سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی تأثیر عمیقی داشته یا از آن متاثر شدهاند. این مطالعه به دنبال پاسخ به این سؤال است: «نقش ژئوپلیتیکی ایران و اعراب در امنیت منطقهای منا چیست؟» توضیح داده خواهدشد که چه اتفاقی افتاده و چرا این اتفاق رخ داده است. این تحقیق از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای آزمون پایایی مدل پژوهش از روش دلفی با رویکرد شبهگمنامی استفاده شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا از مدلهای گرافیکی برای درک بهتر مفاهیم استفاده شود. نتایج حاکی از آن است که کشورهای عربی از جمله عربستان به موقعیت و وزن ژئوپلیتیک ایران توجه نمیکنند و، بدون توجه به جایگاه ایران، آنها نمیتوانند بحرانهای منطقهای را کنترل کنند. سرانجام، با بررسی وضعیت فعلی ایران و کشورهای عربی در منطقه، به الگوی مفهومی در روابط امنیتی بین ایران و کشورهای عربی رسیدیم.
اعراب,امنیت منطقه ای,ایران,ژئوپلیتیک,منا
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78268.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78268_57b9d976e791e9f132b1a2c811e10a0c.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تبیین نقش عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست خارجی عمان
283
305
FA
محسن
بیوک
دکترای تخصصی جغرافیای سیاسی، استادیار دانشگاه پدافند هوایی خاتم الانبیای ارتش
mohsen.b.t89@gmail.com
محمد
اکرمی نیا
دکترای تخصصی مدیریت استراتژیک، استادیار دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش
m.akraminia@iran.ir
10.22059/jhgr.2020.288612.1008004
دولتها،بهتبع نیازهای داخلی، موقعیت ژئوپلیتیکی، و نیز تحت تأثیر ساختار و عملکرد نظام بینالمللی، جهتگیریها و استراتژیهای خاصی را بهمنظور تأمین هدفها و منافع ملی خویش برمیگزینند. کشور عمان ازنظر ژئوپلیتیکی در منطقهای متشنج همراه با خصومتهای سیاسی و تنشهای خونین احاطهشده و سیاست خارجی آن متفاوتتر از سایر کشورهاست. این کشور در چارچوب سیاست بیطرفی مثبت با حفظ روابط حسنه باقدرتهای منطقهای و بینالمللی در کاهش تنش بین کشورهای عربی و غیرعربی مؤثر بوده و در تعاملات خود توانسته بین منافع متعارض همسایگان و قدرتهای تأثیرگذار توازن ایجاد کند. سؤال اصلی مقاله این است که چه عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست خارجی عمان تأثیرگذارند؟ هدف آن است که با ارائة چارچوبی از الگوی رفتاری عمان در سطح منطقه و بینالملل نقش عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر سیاست خارجی عمان تبیین شود. در پاسخ به پرسش اصلی مفروض نویسندگان این است که موقعیت جغرافیایی و واقعشدن عمان در جنوب تنگة هرمز، قرارگرفتن در کانون استراتژی قدرتهای بحری و بری، سواحل طولانی و بنادر استراتژیک؛ میانهروی، اعتدال، دوری از افراطگرایی مذهبی، رابطة مسالمتآمیز همراه با تسامح و تساهل برگرفته از مذهب اباضیه؛ ژئوپلیتیک مرز، دوپارگی قلمرو عمان و تنگناهای امنیتی ناشی از آن؛ کمبود انرژی، منابع نفتی محدود و رو به اتمام و هزینة بالای استخراج آن؛ کمبود جمعیت و ضعف قدرت نظامی و نیاز به کارشناسان و مستشاران نظامی خارجی و متکی به قدرت های غربی بر الگوی رفتاری و نوع سیاست خارجی عمان تأثیرگذار است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیهبر منابع کتابخانهای انجامشده و برای تبیین سیاست خارجی عمان از نظریة بیطرفی مثبت استفادهشده است.
بیطرفی مثبت,خاورمیانه,ژئوپلیتیک,سیاست خارجی,عمان
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74709.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74709_bf1bfa5206fd1fbfb0ae8c3f141d8101.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تعیین مکانی پهنه های فقر شهری (موردپژوهی: منطقة 12 کلان شهر تهران)
307
321
FA
حافظ
مهدنژاد
0000-0001-7548-9355
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه سیدجمال الدین اسدآبادی، اسدآباد، ایران
h.mahdnejad@gmail.com
فریاد
پرهیز
دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
faryad1364@gmail.com
10.22059/jhgr.2020.286492.1007986
در هزارۀ سوم، شهریشدن فقر اتفاق افتاده است. در همین راستا، فاصلۀ طبقاتی و دوگانگی به ویژگی مسلط بیشتر شهرهای کشور تبدیل شده است. بر همین مبنا، هدف از پژوهش حاضر، تعیین پهنههای فقر در منطقۀ 12 کلانشهر تهران بهمنظور برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی، و ارتقای کیفیت زندگی و مکانی آن است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل Factor Analysis و برای تهیه و تولید نقشهها از نرمافزار GISاستفاده شده است. با استفاده از نرمافزار GISو مدل تحلیل عاملی به تعیین مکانی پهنههای فقر در منطقۀ 12 اقدام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد تعداد 53 بلوک معادل 5 درصد خیلی مرفّه، 277 بلوک معادل 26 درصد مرفّه، 401 بلوک معادل 38 درصد متوسط، 257 بلوک معادل 24 درصد فقیر، و 73 بلوک معادل 7 درصد خیلی فقیرند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که 31 درصد جمعیت منطقۀ 12 کلانشهر تهران فقیرند؛ در حالی که 38 درصد آنها متعلق به طبقۀ متوسطاند. فقر با شدت و ضعف در محلههای منطقة 12 عینیت جغرافیایی پیدا کرده است. به این معنا که فقر در محلههای مرکزی، جنوبی، و شمالی نظیر سیروس، دروازه غار شوش، پامنار ارک، بهارستان سعدی، و فردوسی- لالهزار بیشترین نمود را دارد. در محلههای دیگر نظیر امین حضور، کوثر، آبشار دردار، مختاری تختی، قیام، سنگلج، و دروازهشمیران نیز با شدت کمتری فقر ریشه دوانده است. کاملاً بین فقر و شاخصهای بافت فرسوده (ریزدانگی، نفوذناپذیری، و ناپایداری) رابطة مستقیمی وجود دارد؛ بهطوریکه بیشترین تمرکز بافتهای فرسوده در محلههایی نظیر دروازه غار شوش، سیروس، مختاری تختی، سنگلج، پامنار، امینحضور، بهارستان، و بخشهایی از لبههای دروازهشمیران وجود دارد. بنابراین، پهنههای فقیرنشین بر پهنههای بافت فرسوده منطبقاند.
پهنه های فقر,فقر شهری,قطبش اجتماعی,منطقة
https://jhgr.ut.ac.ir/article_76191.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_76191_9bf54759c2382a39d6dd9eada3e0fb2a.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
تحلیل ذینفعان توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر اصفهان)
323
341
FA
مصطفی
دهقانی
دانشجوی دکتری شهرسازی، دانشکدة معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر تهران، تهران، ایران
mostafa2936@gmail.com
غلامرضا
حقیقت نایینی
دانشیار شهرسازی، دانشکدة معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر تهران، تهران، ایران
haghighatreza@yahoo.com
اسفندیار
زبردست
استاد شهرسازی، دانشکدة شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
zebardst2@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2020.280961.1007921
تحقق توسعة شهری دانشبنیان (KBUD) بهعنوان رهیافت توسعهای مبتنی بر استفاده از ابزارهای نوآورانه برای جذب دانشگران و توسعة فعالیتهای دانشبنیان مستلزم توجه به ابعاد نهادی توسعه بهویژهتحلیل ذینفعان کلیدی و بهکارگیری ابزارهای ظرفیتسازی و شبکهسازی از طریق گسترش تعامل ذینفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری و انسجام شبکة روابط بین آنها برای ایجاد تغییرات نهادی است. در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ذینفعان کلیدی برای گسترش تعامل ذینفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری شبکة روابط بین آنها برای ایجاد تغییرات نهادی پاسخگوی KBUD اصفهان است. راهبرد کلی پژوهش، مطالعة موردی و با جهتگیری پارادایمی پراگماتیستی است و از نظر هدف کلی کاربردی و از نظر هدف عملیاتی توصیفی- اکتشافی است. از سویی، رویکرد روششناختی پژوهش از نظر ماهیت دادهها ترکیبی و با استفاده از ابزارهایی کمّی (آمار پارامتریک) و کیفی همچون مصاحبة نیمهساختاریافته است. همچنین، با استفاده از ماتریس قدرت- منفعت، درکی از میزان و نوع قدرت و منفعت ذینفعان و چگونگی اعمال قدرت آنها با توجه به نوع منافعشان ارائه شده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که تحقق KBUD اصفهان منوط به پیگیری منافع مشترک و اجرای اقدامات مشترک بین ذینفعان مختلف است. بدین ترتیب، دستهبندی ارائهشده برای تحلیل ذینفعان کلیدی KBUD اصفهان، به دلیل فراهمکردن امکان مقایسه نوع قدرت و منافع ذینفعان و امکان تعریف راهبردهای مشترک و اقدامات همافزایانة ذینفعان بر اساس منافع مشترکشان، ابزار مناسبی برای ظرفیتسازی، شبکهسازی، و ارتقای مشارکت و تعامل بین آنها در فرایند سیاستگذاری KBUD اصفهان بهدست میدهد.
اصفهان,تحلیل ذینفعان,توسعة شهری دانشبنیان,شهر دانش,مدل ماتریس قدرت- منفعت
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74836.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_74836_ad3fe46f0803ab3e075b612db597fc0e.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
53
1
2021
03
21
گسترش قلمرو ناتو در مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
343
364
FA
محمود
واثق
0000-0003-0283-3607
استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
mahmoodvasegh@ut.ac.ir
محمدباقر
قالیباف
0031-9475-3284-6002
دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
mghalibaf@ut.ac.ir
مجید
غلامی
0000-0003-4027-712X
دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
majidgholami@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2020.279402.1007901
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اکنون شانزدهمین همسایة مرزهای آبی و خاکی جمهوری اسلامی ایران است. این سازمان با تأکید بر راهبرد تأمین امنیت منطقة جغرافیایی یوروآتلانتیک با حضور پویا در خارج از منطقه به قلمروسازی در مناطق مختلف جهان از جمله در مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. حضور فراجغرافیایی ناتو در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی موضوع اصلی پژوهش حاضر است. نویسندگان تلاش دارند به این پرسش اصلی پاسخ دهند که ناتو چگونه در حال قلمروسازی در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران است؟ با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای، اینترنتی، و رسانهای، فرضیة اصلی مقاله عبارت است از اینکه «ناتو تلاش دارد برای حفظ و گسترش حاکمیت ارزشهای لیبرال- دموکراسی و بازار آزاد بهعنوان موتور محرک نظام جهانی معاصر با بهرهبردن از راهبردهای گسترش مرزهای سیاسی رسمی، گسترش مرزهای سیاسی غیررسمی، مأموریتهای بشردوستانه، همکاریهای دفاعی و امنیتی و گسترش دفاتر سازمانی و اداری، قلمرو خود را با حضور در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد». یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد افزایش همکاریهای ناتو با همسایگان جمهوری اسلامی ایران در منطقههای ژئوپلیتیکی شمالِ دور امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با پیامدهای مختلف یک، نظامی و امنیتی، دو، سیاسی، سه، اقتصادی و تجاری، و چهار، فرهنگی و اجتماعی مواجه میکند. بنابراین، ضروری است مسئولان ذیربط در جمهوری اسلامی ایران توجه به فعالیتهای این سازمان در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور کشور را مورد توجه جدی قرار دهند.
ایران,بالتیک,دریای سیاه و اروپای شرقی,روسیه,قلمروسازی,ناتو
https://jhgr.ut.ac.ir/article_77237.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_77237_296727b5adc928dc5946290f217af5c8.pdf