دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
ارزیابی تحقق سیاست کلی نظام (چشم انداز) در بخش مسکن نمونه: حفظ حرمت و ارزش های فرهنگی مسکن شهری
415
435
FA
ابوالفضل
مشکینی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تربیت مدرس
abolfazl.meshkini@gmail.com
موسی
پهلوان درینی
دانش آموخته ی مقطع کارشناسی ارشد رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تربیت مدرس
moosapahlavandarini@gmail.com
10.22059/jhgr.2018.255170.1007672
<strong>از نخستین مراحل زندگی بشر تا به امروز، مسکن همواره یکی از نیازهای اساسی انسان بوده است</strong><strong>. </strong><strong>تأمین مسکن مطلوب نیازمند اتخاذ سیاستهای مناسب بوده که در ایران سیاستهای کلی نظام در بخش مسکن چشم انداز توسعة بخش مسکن محسوب می شود. سیاست رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت خانواده در ساخت مسکن </strong><strong>به عنوان راهنمای دستگاه های اجرایی، تقنینی، و نظارتی یکی از سیاستهای کلی نظام در بخش مسکن محسوب می شود.</strong><strong> هدف از این پژوهش ارزیابی میزان تحقق سیاست کلی نظام در زمینة ارزش های فرهنگی مسکن در ابعاد تدوین قوانین و مقررات، اجرای قوانین، و نظارت بر اجرای قوانین و مقررات است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و از طریق اطلاعات کتابخانه ای (کتب، پایاننامه، و مقالات) و همچنین اطلاعات و آمارهای رسمی شهرداری، وزارت راه و شهرسازی، و شورای عالی شهرسازی و معماری جمع آوری شده است. در </strong><strong>بخش</strong><strong> دوم، برای پشتیبانی از تحلیل اسنادی، آرای سی نفر از متخصصان امر</strong> <strong>به کمک ابزار پرسشنامه اخذ شد. برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی شاخص ارزشهای فرهنگی مسکن شهری از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون </strong>t<strong> تکنمونهای </strong>(<strong>one sample T test</strong>)<strong> </strong><strong>استفاده شد.</strong><br /><strong>نتایج آزمون حاکی از آن است که بُعد تدوین قوانین سیاست ارزشهای فرهنگی مسکن شهری از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ اما وضعیت بُعد اجرایی سیاست کلی ارزشهای فرهنگی مسکن نامطلوب ارزیابی شد. در زمینة بُعد نظارت بر اجرای قوانین سیاست ارزشهای فرهنگی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که این بُعد نیز وضعیت مطلوبی ندارد و به صورت جدی موردتوجه دستگاه های ناظر قرار نگرفته است.</strong>
ارزشهای فرهنگی,تحقق پذیری,مسکن شهری
https://jhgr.ut.ac.ir/article_87186.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_87186_f86a18a8b0e9f9b77ad831a70fb74e7b.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
تبیین جدایی گزینی گروه های شغلی- اجتماعی در سازمان فضایی کلان شهر تهران (از منظر بازساخت نئولیبرالیستی فضا)
437
456
FA
جواد
ایمانی شاملو
0000-0003-2408-4467
استادیار گروه شهرسازی، دانشکدة معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
j.imani@tabriziau.ac.ir
مجتبی
رفیعیان
0000-0001-7371-7617
استاد دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
mrafiyan@gmail.com
ابوالقاسم
اژدری
دانش آموختة کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه تربیت مدرس
abolghasem.azhdari@modares.ac.ir
10.22059/jhgr.2020.258095.1007703
<strong>تحولات فضاهای شهری تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه هایی نظیر سیاست (قدرت)، اقتصاد، و اجتماع قرار دارد. وجود مکاتبی نظیر مکتب اقتصاد سیاسی فضا و جهانی شدن به عنوان خوانش خاصی از مکتب اقتصاد سیاسی فضا مؤید این مطلب است. جهانی شدن معتقد بر تسلط سیاست</strong> <strong>بازاریابی</strong> <strong>نئولیبرالیسم</strong> <strong>بر</strong> <strong>ابعاد وسیعی</strong> <strong>از</strong> <strong>جهان</strong> <strong>است که آثار آن قابل پیگیری در سازمان</strong> <strong>فضایی</strong> <strong>شهرهاست و می تواند آن را دستخوش</strong> <strong>تحولاتی کند؛ وجود روابط نابرابر و تقسیم</strong> <strong>شهر</strong> <strong>به دو</strong> <strong>قطب</strong> <strong>فقیرنشین</strong> <strong>و</strong> <strong>ثروتمندنشین</strong> <strong>و افزایش فاصلة روزافزون آنها بخشی از آثار نئولیبرالیسم در قامت شهر است که این امر در فضاهای شهری کشورهای جنوب (تأمین کنندة مواد خام از جمله نفت) شدت بیشتری دارد. حال با توجه به اینکه کشور ایران با اتکا به اقتصاد نفت ارتباط تنگاتنگی با نظام سرمایه داری جهانی پیدا کرده است، بررسی میزان جدایی گزینی فضایی کلانشهر تهران هدف اصلی پژوهش حاضر است و این موضوع از طریق بررسی پراکنش گروه های مختلف شغلی در سطح کلانشهر تهران انجام پذیرفته است و سؤال این است که الگوی توزیع گروههای اجتماعی- شغلی در جریان بازساخت نئولیبرالیستی فضا در سطح کلانشهر تهران چگونه است؟ فرض آن است که توزیع طبقات بالا و پایین شغلی-اجتماعی در سطح کلانشهر تهران به صورت قطبی اتفاق افتاده است. بدین منظور، از رویکرد کمی و تحلیل توصیفی</strong><strong>–</strong><strong>تبیینی بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که در نظام بازساخت فضایی کلانشهر تهران تمرکز طبقه های بالا و پایین اجتماعی- شغلی به میزان معناداری به ترتیب در شمال و جنوب تهران شکل گرفته است که از این موضوع می توان با نام «شکاف فضایی کلانشهر تهران» یاد کرد.</strong>
اقتصاد نفتی,جدایی گزینی فضایی,جهانی شدن,کلانشهر تهران,مناسبات سرمایه داری
https://jhgr.ut.ac.ir/article_75052.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_75052_83a4d9c572527f4d079895c6d1b2f7e8.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
چرخش روابط ایران و عربستان در دو بُعد تعامل و تقابل ژئوپلیتیکی و زمینه های شکل گیری آن ها
457
478
FA
سید مهدی
موسوی شهیدی
0000-0001-9851-6600
دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
s.m.mousavi1990@ut.ac.ir
بهادر
زارعی
null
دانشیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
b.zarei@ut.ac.ir
زهرا
پیشگاهی فرد
0000-0000-0000-0000
استاد گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
zfard@ut.ac.ir
مرجان
بدیعی ازنداهی
0000-0003-0712-8835
استادیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
mbadiee@ut.ac.ir
محمود
واثق
0000-0003-0283-3607
استادیار گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
mahmoodvasegh@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2020.280690.1007917
<strong>بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقة خلیج فارس به دلیل جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی این منطقه در ساختار قدرت جهانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور مهم و تعیین کننده در منطقة خاورمیانه و</strong> <strong>خلیج فارس اند و روابط پُرفراز و نشیبی را تجربه کرده اند. روابط کشورها در طول زمان و تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون جنگ ها، انقلاب ها، تحولات نظام منطقه ای و نظام جهانی و تغییر در موازنه های قدرت همواره در حال تغییر و تحول بوده است. ایران و عربستان از کشورهایی بوده اند که روابط آنها در طول چهار دهة گذشته (پس از انقلاب اسلامی) دچار تغییر و تحولات زیادی شده است که علل آن را می توان در طیف مختلفی از عوامل ژئوپلیتیکی جست وجو کرد. این مقاله با شیوة توصیفی- تحلیلی درصدد بررسی الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی ایران تا سال 1397 است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی تاکنون از تقابل به تعامل و برعکس از تعامل به تقابل ژئوپلیتیکی در چرخش بوده است. مهم ترین عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور نیز در این بازة زمانی شامل شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران، پایان جنگ تحمیلی، حادثة 11 سپتامبر، بیداری اسلامی، ژئواکونومیک و منابع انرژی، ژئوپلیتیک شیعه، دستیابی ایران به انرژی هسته ای، رویکرد امنیتی دو کشور، تحولات منطقه ای و بین المللی مثل روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان و دونالد ترامپ در امریکا و نقش قدرت های فرامنطقه ای در روابط دو کشور بوده است.</strong>
ایران,تعامل,تقابل,روابط ژئوپلیتیکی,عربستان سعودی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78218.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78218_45b5efb21274afea0efeb569681ef618.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
توسعة زیست سازگار در جغرافیای دارای میراث طبیعی؛ نمونة مطالعاتی: روستای گردشگری ابیانه
479
498
FA
مهدیه
ذوالفقاری طهرانی
دانشجوی دکتری معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mahdieh.zt@gmail.com
محمدجواد
مهدوی نژاد
0000-0002-6454-6518
استاد گروه معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
mahdavinejad@modares.ac.ir
بهروز
منصوری
دانشیار گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
beh.mansouri@iauctb.ac.ir
مجتبی
انصاری
دانشیار گروه معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
ansari_m@modares.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.311420.1008187
<strong>یکی از مهم ترین موضوعات بحث برانگیز در روستاهایی که با میراثی ارزشمند در بستر طبیعی قرار گرفته اند چالش حفاظت و توسعه است؛ از یک سو، با توسعه باید به اقتصاد محلی رونق داد؛ از سوی دیگر، بایست مراقب طبیعت و محیط زیست بود. یکی از مهم ترین راه حل های مطرح شده برای حفظ جغرافیای انسانی و قانع کردن مردم محلی به ادامة سکونت رونق صنعت گردشگری است؛ موضوعی که نیاز به ساخت مکان های جدید و احداث زیرساخت ها را جدیتر می کند. معماری و شهرسازی زیست سازگار را پاسخی هوشمندانه به تأثیر اجرای طرح های توسعه در بستر جغرافیای انسانی و طبیعی دانسته اند. هدف از تحقیق حاضر تبیین تأثیر گرایش به معماری زیست سازگار در رونق گردشگری طبیعی و درنتیجه توسعة شاخص های اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی است؛ مفهومی که در چارچوب نظریة معماری سرآمد در نمونه روستای تاریخی ابیانه به بحث گذاشته می شود. در</strong> <strong>پژوهش از روش</strong> <strong>پیمایشی</strong><strong>، </strong><strong>توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از مطالعات</strong> <strong>میدانی، و بر اساس مدل تحلیلی سوات</strong> (<strong>SWOT</strong>) <strong>و فرایند تحلیل شبکه ای </strong>(<strong>ANP</strong>) <strong>استفاده شده است. جامعة</strong> <strong>آماری</strong> <strong>مورد</strong> <strong>مطالعه</strong> <strong>در</strong> <strong>این</strong> <strong>پژوهش</strong> <strong>را</strong> <strong>سه گروه</strong> <strong>اصلی</strong> <strong>تشکیل</strong> <strong>می دهند: مردم،</strong> <strong>گردشگران</strong> <strong>و</strong> <strong>مسئولان. برای تعیین جامعه و حجم نمونه،</strong> <strong>از</strong> <strong>روش کوکران</strong> <strong>استفاده شده</strong> <strong>است. دستاوردهای پژوهش نشان دهندة آن است که تأکید بر پتانسیل های طبیعی و قابلیت های اکوتوریستی روستای ابیانه به گونه ای علمی، همراه با رعایت مسائل زیست محیطی و مبانی توسعة زیست سازگار بهترین گزینه برای هدایت طرح های توسعة شهری در این محدوده است. </strong><strong>نتایج پژوهش</strong><strong> توسعة زیست سازگار همراه با بهره وری در مصرف انرژی، آب و انرژی پنهان، توجه اقتصاد سبز و فناوری های نرم برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصاد جهانی را مورد تأکید قرار می دهد.</strong>
اقتصاد سبز,برنامه ریزی انرژی کارا,توسعة زیست سازگار,طراحی یکپارچه برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی,معماری زیست سازگار
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79844.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79844_89e333940eabfc06fc1398d84a338e63.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعة منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین)
499
524
FA
مریم
مافی
دانشجوی گروه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mafi.meri@gmail.com
مصطفی
ازکیا
استاد گروه توسعة روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mostafa_azkia@yahoo.com
غلامرضا
لطیفی
دانشیار گروه برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
latifi@atu.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.314099.1008207
<strong>درجة توان گردشگری در ایجاد توسعه در یک منطقه به مقدار زیادی به همسویی فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی تصمیم گیری های مدیریتی حکومت محلی بستگی دارد. قزوین یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران است که دارای بیشترین تعداد آثار باستانی ثبتشده در کل کشور است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعة منطقه ای استان قزوین (مورد مطالعه: شهرستان قزوین) است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. برای تدوین راهبردها با استفاده از تکنیک </strong><strong>SWOT</strong><strong> </strong><strong>از دو گروه گردشگران 140 نفر و ذینفعان (مشاغل مرتبط با گردشگری) 120 نفر دادهها جمعآوری انجام شد. سپس، برای پیشبینی آیندة گردشگری قزوین </strong><strong>اتفاق نظر 41 نفر از</strong><strong> مسئولان و متخصصان در طی سه راند</strong><strong> تکنیک دلفی بهدست آمد. نتایج یافتهها نشان میدهد نیاز به استراتژی بازنگری و نگاه جامع و مثبت به گردشگری منطقه است.</strong><strong> تفاوت فرهنگ ضمنی و فرهنگ عینی برآمده از اهداف و ارزشهای همة ذینفعان منطقه تعارض منافع متعددی را به وجود آورده است که ارتباط تنگاتنگی با آیندة صنعت گردشگری قزوین دارد.</strong><strong> بنابراین، مدیران تصمیم گیرنده از حیث توان تعیین هدف و وصول به آن در سیاستگذاری ها عاجز میشوند و با قدرت بسیار اندک کار می کنند. توسعة اقتصادی گردشگری در گرو هماهنگ نمودن منافع متعارض است. </strong><strong>تنظیم </strong><strong>اصول سیاستگذاری گردشگری قزوین می تواند در جهت توانمندسازی حکومت محلی با استفاده از رویکرد انطباق تکرارشونده مسئله محور و همچنین گردشگری اجتماع محور از مؤلفه های مهم توسعة منطقه ای در سایة صنایع خلاق و صنایع فرهنگی امکان پذیر شود.</strong>
جامعه شناختی,توسعة منطقه ای,شهرستان قزوین,صنعت گردشگری,SWOT
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79932.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79932_af06e2f60760e6e4c48dbf6dbdb38d97.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
حزب التحریر و حوزة نفوذ آن در آسیای مرکزی
525
543
FA
جواد
اطاعت
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
detaat@yahoo.com
حسن
کریمی
دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
hasankarimi62@gmail.com
10.22059/jhgr.2021.307056.1008148
<strong>حزب التحریر نام یک جنبش اسلامی است که در سال 1952 تقیالدین النبهانی، عالم فلسطینی، آن را تأسیس کرد. وی که از اعضای فعال اخوان المسلمین مصر بود، پس از جدایی از اخوان به تأسیس حزب التحریر اقدام نمود. این جنبش اسلامی، که با پیروی از آموزههای مؤسس خود درصدد برقراری حکومت اسلامی (خلافت) است، بهسرعت در جهان اسلام بازتاب فضایی یافت. یکی از کانونهای نفوذ این حزب آسیای مرکزی است. پیشینة فعالیت التحریر در آسیای مرکزی به پایان دهة 1980 و آغاز دهة 1990میلادی برمیگردد. در این پژوهش، که روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای جمعآوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، سؤال این است: قلمروخواهی حزب التحریر در آسیای مرکزی ناشی از چه چیزی بود؟ در پاسخ میتوان آن را ناشی از ایدئولوژی حزب برای برقراری حکومت اسلامی (خلافت) در آسیای مرکزی قلمداد کرد.</strong>
<strong>یافتههای پژوهش نشان میدهد سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، ایجاد فضای لازم برای فعالیت گروههای اسلامگرا در آسیای مرکزی، اقبال گستردة مسلمانان به اسلامگرایی، و شرایط سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی منطقه در زمرة عوامل مهمی بودند که زمینة لازم را برای قلمروخواهی التحریر در آسیای مرکزی فراهم نمودند. بنابراین، میتوان گفت حضور این حزب در منطقه مبارزه بهمنظور بیداری اسلامی، جارینمودن شریعت اسلامی، و نهایتاً برقراری حکومت اسلامی (خلافت) است.</strong>
آسیای مرکزی,النبهانی,جنبش اسلامی,حزب التحریر,حکومت اسلامی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79960.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79960_d362fc62d4a3aab95b741c1d5eba74f2.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
بررسی تطبیقی نظام حکمرانی مراتع در ایران قبل و بعد از مصوبة ملی شدن مراتع: کاربستی از قواعد حقوق مالکیت در مدل تحلیل نهادی الینور آسترم
545
561
FA
محسن
باقری نصرآبادی
دانشجوی دورة دکتری معارف اسلامی و مدیریت دولتی (گرایش تصمیم گیری و خط مشی گذاری عمومی)، دانشگاه امام صادق، عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق، تهران
mbagherinasr@gmail.com
علیرضا
چیت سازیان
استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدة معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق، تهران
chitsazian@isu.ac.ir
وحید
یاوری
استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدة معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق، تهران
v.yavari@isu.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.310995.1008180
<strong>مراتع، با وسعت بیش از 80 میلیون هکتار، یکی از منابع بسیار ارزشمند در کشور است و بستر کسب و کارهای مختلفی است. آنچه در رونق بهره برداری پایدار از مراتع و صیانت و احیای آن نقش دارد نوع قواعد حکمرانی و بهره برداری است. تصویب قانون «ملی شدن جنگل ها و مراتع» در دهة 1340 نقطة عطفی بود که قواعد بهره برداری را متأثر کرد و آثار و پیامدهایی به جای گذاشت. در این مقاله با مقایسة تطبیقی قواعد در نظام حکمرانی مراتع به بررسی علت شکل گیری پیامدها پرداخته می شود.</strong>
<strong>روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل مضمون داده هایی است که در نتیجة مصاحبه ها و مطالعة اسناد و منابع مردم شناختی گردآوری شده است. رویکرد استفاده شده در این تحلیل مبتنی بر مدل مفهومی </strong> <strong>IAD</strong><strong>است که در سه سطح قواعدی را که ناشی از شرایط فیزیکی و اجتماعی است تشریح می کند. پس از کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار </strong><strong>Maxqda</strong><strong>، 472 کد باز در 157 مضمون پایه دسته بندی شده است. این مضامین در سه سطح «قواعد اساسی»، «قواعد انتخاب جمعی»، و «قواعد عملیاتی» به توصیفی از قواعد حکمرانی و ادارة مراتع در نظام سنتی و نظام موجود مرتع داری پرداخته است.</strong>
<strong>در نتیجه مشخص شد که نقش مردم در نظام سنتی مراتع حیاتی بوده است. سیاست ملی شدن مراتع یکی از مداخله هایی بود که باعث تغییر قواعد در نظام مرتع داری شد و پیامدهای نامطلوبی به جا گذاشت. به نظر می رسد عمده آثار نامطلوب ناشی از سلب حق مالکیت و مدیریتِ بهره برداران بوده است. برای اصلاح و بهبود نظام مرتع داری ضروری است قواعد سطوح مختلف در نظام مرتع داری و در ادامه ساختار اجتماعی و اقتصادی تغییر کند که لازمة آن اصلاح قانون است.</strong>
تحلیل نهادی,حکمرانی,حق مالکیت,مراتع,منابع طبیعی,منابع مشترک
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79961.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79961_9309dcf0394aeb5602a8d68222d9469e.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
تحلیل تصادفات جاده ای با تأکید بر خصوصیات محیط و جاده در سیستم اطلاعات مکانی مطالعة موردی: محور کرج– کندوان
563
582
FA
علی
کلانتری
دانشجوی کارشناسی ارشد سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشگاه آزاد اسلامی رامسر
alikalantari2036@gmail.com
سحر
علیان
استادیار گروه عمران مؤسسة آموزش عالی رحمان رامسر
alian@rahman.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.314926.1008216
<strong>در این مقاله به تحلیل توزیع مکانی و احتمال وقوع تصادفات جاده ای و عوامل مؤثر بر آنها به ویژه دو عامل محیط و جاده در سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. منطقة مورد مطالعه محور کرج- کندوان از محورهای کوهستانی ارتباطی تهران- شمال است. با استفاده از روش سلسله مراتبی درخت تصمیم گیری این</strong> <strong>پژوهش</strong> <strong>در</strong> <strong>چند</strong> <strong>مرحله</strong> <strong>انجام گرفت. در</strong> <strong>مرحلة اول</strong> <strong>منابع</strong> <strong>موجود مطالعه و نقاط تصادف جمع آوری شد. در مرحلة دوم اصلاح نقاط صورت</strong> <strong>پذیرفت و نقاط نسبت به مبدأ جمع آوری اطلاعات توجیه و به صورت کیلومتر اجرا شد.</strong><strong> </strong><strong>در مرحلة سوم اطلاعات</strong> <strong>مربوط به شیب جاده، درجة انحنا، نقاط تقاطع، درصد تراکم، اقلیم، و کاربری اطراف منطقة مورد مطالعه جمع آوری و سپس لایه های اطلاعاتی ایجاد،</strong> <strong>آماده سازی،</strong> <strong>و</strong> <strong>استاندارد</strong> <strong>شد. در مرحلة بعد، لایه های</strong> <strong>استانداردشده</strong> <strong>توسط</strong> <strong>مدل درخت تصمیم و درخت تصمیم وزن دار پردازش و ترسیم شد. سپس، با</strong> <strong>تلفیق لایه ها</strong> <strong>نقشة</strong> <strong>احتمال وقوع تصادف</strong> <strong>در</strong> <strong>محدودة</strong> <strong>مطالعاتی</strong> <strong>تهیه شد. نتایج مطالعات نشان داد که مهمترین عامل مؤثر در وقوع تصادف با توجه به تحلیل انجام شده متغیر انحناست و متغیرهای تقاطع، اقلیم، تراکم، و شیب در اولویت های بعدی قرار دارند.</strong>
تصادفات جاده ای,درخت تصمیم,سیستم اطلاعات جغرافیایی,کندوان
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79953.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79953_538a569e29e1cbcd7300f0a78f2cbeaf.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
ارزیابی و تحلیل اثرات مشاغل خانگی در ساختار اجتماعی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعة موردی: مناطق روستایی استان اصفهان)
583
597
FA
احمد
حجاریان
0000-0003-4487-3586
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
a.hajarian@ltr.ui.ac.ir
احمد
تقدیسی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
a.taghdisi@geo.ui.ac.ir
حمید
برقی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
h.barghi@geo.ui.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.314637.1008212
<strong>مشاغل خانگی در مناطق روستایی در راستای ماندگاری آنها و عدم مهاجرت بسیار بااهمیت است و بررسی آن می تواند در راستای اشتغال پایدار باارزش باشد. این امر در مناطقی که دارای تعداد زیاد روستا با جمعیت زیاد و اغلب بدون درآمد ثابت اند، از جمله مناطق روستایی استان اصفهان، از اهمیت بسزایی برخوردار است که موجب توسعة پایدار می شود.</strong>
<strong>هدف از این مقاله ارزیابی و تحلیل اثرات مشاغل خانگی در ساختار اجتماعی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی</strong><strong>–</strong> <strong>علّی است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیۀ روستاییان شاغل در مشاغل خانگی استان اصفهان است که بر طبق اعلام مرکز آمار ایران در آبان سال 1395 برابر با 78704 نفر بوده اند. از فرمول کوکران برای محاسبة حجم نمونة آماری استفاده شد؛ بر این اساس، حجم نمونه برابر با 268 خانوار برآورد شد. در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی، پرسشنامه ها در میان 112 روستای استان اصفهان (برای هر شهرستان استان اصفهان (24 شهرستان) 4 روستا انتخاب شده است)ـ که به صورت تصادفی در سال 1398 انتخاب شده اندـ توزیع شد. نتایج نشان می دهد اعتبار اندازه گیری شدة هر پنج مدل اندازه گیری و نیز مدل پنج عاملی مرتبة دوم برای بررسی مشاغل خانگی قابل قبول است. درنهایت، آسیب های اجتماعی (31<sub>/</sub>0)، مشارکت و ارتباطات اجتماعی (28<sub>/</sub>0)، نظام بهداشت و سلامت (63<sub>/</sub>0)، ساختار جمعیتی (43<sub>/</sub>0)، و کاهش مهاجرت (21<sub>/</sub>0) بارهای عاملی را تبیین می نمایند. </strong>
استان اصفهان,اشتغال,مشاغل خانگی,معادلات ساختاری,نواحی روستایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80075.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80075_cc42675a34c159e32bd4c111027948b1.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
بررسی شاخصهای شکوفایی شهری در شهر خرمآباد
599
615
FA
حامد
عباسی
0000-0002-6391-6169
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه لرستان
abbasi.h@lu.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.312513.1008196
<strong>در سالهای اخیر تلاشهای جامعه جهانی برای دستیابی به الگویی بهینه از زندگی شهری منتج به ارائه مدل شکوفایی شهری </strong><strong>[1]</strong><strong>شده است.</strong><strong> </strong><strong>شکوفایی نمادی از توسعه یافتگی و حرکت هوشمندانهای است که زوایای مختلف سیستم شهری را تحت تأثیر قرار میدهد. شکوفایی دارای شاخصهایی است که به نظر بسیاری از محققان بر پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار تاثیرگذار است. این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت شکوفایی شهری و پایداری اجتماعی و شناسایی اثرات شکوفایی در پایداری اجتماعی است. جامعه آماری نواحی24 گانه شهر خرمآباد است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران </strong><strong>[2]</strong><strong>384 نفر تعیین شد. پس از تکمیل پرسشنامهها با استفاده از آزمون تی</strong><strong>[3]</strong><strong> تک نمونهای و رگرسیون چند متغیره به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد که شاخصهای شکوفایی در سطح شهر خرمآباد در حد متوسط است. از طرفی نتایج سنجش شاخصهای پایداری شهری نیز تقریبا در سطح متوسط ارزیابی شد. با این وجود تغییرات در زمینه شاخصهای اندازه گیری شده در سطح نواحی ملموس است. از طرفی توزیع فضایی امتیازات شکوفایی شهری و پایداری اجتماعی در سطح نواحی بیانگر همبستگی (873/0</strong><strong>r</strong>=<strong>) بین این دو مفهوم است. چنانکه به ترتیب نواحی که دارای امتیاز بالاتری و یا پایینتری از حد متوسط در زمینه شکوفایی بودهاند عمدتا</strong><strong></strong><strong> در زمینه پایداری اجتماعی نیز چنین رویهای داشتهاند. همچنین بر اساس نتایج رگرسیون خطی شاخصهای بهرهوری با 383/0، کیفیت زندگی با352/0، زیر ساخت297/0، پایداری زیست محیطی 204/0، و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی با 186/0 به ترتیب بیشترین اثر را در پایداری اجتماعی داشتهاند.</strong>
<sup>*</sup>نویسنده مسئول، تلفن: 09188183025 Email: Abbasi.h@lu.ac.ir
[1].CPI
[2] .Cochran
[3] .T
پایداری اجتماعی,شکوفایی شهری,آزمون رگرسیون چند متغیره,شهر خرمآباد
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80206.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80206_8f8788045352fec84729aadb42f616bc.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
نقش توسعه سیاسی بر کارآمدی نظام جامع اداری
617
631
FA
بهروز
آقامحمدی
دانشجوی دوره دکتری علوم سیاسی , گروه علوم سیاسی, واحد کرج, دانشگاه ازاد اسلامی, کرج , ایران
behrouz.a220@gmail.com
میر ابراهیم
صدیق
استادیار گروه علوم سیاسی , واحدکرج , دانشگاه ازاد اسلامی , کرج , ایران
رضا
شیرزادی
استادیار گروه علوم سیاسی , واحدکرج , دانشگاه ازاد اسلامی , کرج , ایران
reza.shirzad@kiau.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.317072.1008231
<br /><strong>چنانچه آسیب ها و معضلات سیاسی، اداری، اجتماعی، اقتصادی و... هر کشوری به حد غیر قابل حل و فشار آور بر مردم برسد، دو حالت پیش می آید: اول، بستر را برای ورود یک تهدید فراهم می نماید، دوم، خود به تهدید امنیتی تبدیل خواهد شد. عواملی نظیر عدم تناسب فرصت های شغلی، بحران های اقتصادی، خطر امحاء فرصت های موجود در نظام جامع اداری، عدم تناسب بین هزینه ها و درآمد، جامعه را در تشویش و دغدغه های مداوم قرار داده است. از سوی دیگر، نظم گریزی، عدم جامعهپذیری، ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع ملی در بین نخبگان سیاسی موجب تنش و بیثباتی سیاسی جامعه می شود که در صورت بی توجهی به حل و فصل آن با ساز و کارهای قانونی، امنیت اداری و ملی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ساختار نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیت ها برای نیل به هدف هایی است که از پیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی ایران، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت. بنابراین با توجه به تاثیر مؤلفه های پیش گفته، بهخصوص نظام سیاسی و توسعة نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، مقاله<sup>ء</sup> حاضر به بررسی تأثیر توسعة نهادهای سیاسی- مدنی بر کارآمدی نظام جامعة اداری پرداخته شده است.</strong>
توسعة سیاسی,نظام اداری,نهادهای سیاسی مدنی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80584.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80584_3d6777d941dd6afa6675357ae9d21458.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
واکاوی قابلیت پیاده مداری؛ جنبشی در تقویت هویت بخشی و انسجام اجتماعی شهرها مطالعة موردی: تحلیل تطبیقی بافت مرکزی شهرهای نقده و قروه
633
652
FA
میثم
ساکت حسنلوئی
0000-0003-4366-7836
دانش آموختة کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه ارومیه
saketmeysam@gmail.com
فریدون
نقیبی
استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه ارومیه
f.naghibi@urmia.ac.ir
هیوا
اسدی
دانش آموختة کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری، دانشگاه ارومیه
hiva.asadi68@gmail.com
10.22059/jhgr.2021.313584.1008201
<strong>در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویة کالبدی شهرها و نقش پُررنگ عامل اتومبیل، جوامع شهری به تدریج شاهد تنزل کیفیات محیطی و فضایی در امر تعاملات، همبستگی، و انسجام اجتماعی شده است. انسجام اجتماعی موردقبول واقع شدن تفاوت های فرهنگی و هویت بومی است که درنهایت به یک سرمایة فرهنگی قوی می انجامد. امروزه، جنبش پیاده راه سازی به دنبال تقویت حیات اجتماعی، هویت بومی، و تحقق شهری انسان محور در کانون توجه برنامه ریزان و طراحان شهری جای گرفته است. تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل تطبیقی امکان سنجی ایجاد پیاده راه در معابر موجود در بافت مرکزی شهرهای نقده و قروه با هدف تقویت هویت بخشی، انسجام، و همبستگی اجتماعی دارد. شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روشهای اسنادی- کتابخانه ای و بهره گیری از روش های مشاهده، مصاحبه، و وارسی میدانی است. جامعة آماری و حجم نمونة تحقیق مشتمل بر دو گروه متخصصان حوزة علوم شهری و شهروندان بومی است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، آنتروپی شانون، و کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون حاکی از آن است که بین دو مؤلفة پیاده راه سازی و تقویت انسجام و هویت شهری ارتباط همبستگی مثبت و قوی وجود دارد. همچنین، طبق روش آنتروپی شانون، مؤلفه های ارتقای فضاهای جمعی و شرایط توپوگرافی به ترتیب با وزنهای 3985<sub>/</sub>0 و 002<sub>/</sub>0 بیشترین و کمترین سطح اهمیت و اولویت را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده اند. طبق نتایج روش کوکوسو نیز بافت مرکزی شهر نقده با ضریب نهایی 252<sub>/</sub>4 در وضعیت مطلوب تری نسبت به بافت مرکزی شهر قروه با ضریب نهایی 83<sub>/</sub>1 در امر امکان سنجی پیاده راه سازی جای گرفته است.</strong>
پیاده راه,بافت مرکزی,قروه,نقده,هویت و انسجام اجتماعی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80587.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80587_1f9a965f6209c914eb58f0d03760f52b.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس مؤلفه های طبیعی سرزمین ایران
653
673
FA
فاطمه
نعمت اللهی
پژوهشگر پسادکتری ژئومورفولوژی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
f.nematollahi@geo.ui.ac.ir
محمدحسین
رامشت
استاد ژئومورفولوژی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
m.h.ramesht@geo.ui.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.312372.1008195
<strong>ادراک و تحلیل فضایی سکونتگاه های پهنة سرزمینی ایران در ایجاد و توسعة کانون های جمعیتی مؤثر است. ولیکن می توان از آن در کشف روابط فضایی و تهیة سند آمایش بنیادین سرزمینی و نقشة چشم انداز ژئو- دموگرافیک ایران استفاده کرد. در این پژوهش با هدف ادراک الگوی چینش فضایی به بررسی و آنالیز فضایی سکونتگاه های شهری با روش کمی- تحلیلی و مدل سازی، با استفاده از محیط برنامه نویسی و سامانة اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری ایران در این پژوهش با نگاه به مؤلفه های طبیعی از جمله ارتفاع، شیب، سطوح محدب و مقعر (انحنای زمین)، دمای سطح زمین، بارش، رطوبت نسبی، و همچنین فضای دموگرافیک شهری مورد توجه قرار گرفته و با تلفیق این مؤلفه ها مدل داده های رستری و مفاهیم جدیدی ابداع و تبیین شده است. پس از آستانه گذاری و کدگذاری مدل داده های رستری و پردازش داده ها، سیستم های شکل زای ترکیبی پهنة سرزمینی ایران استخراج و سپس چینش فضایی سکونتگاه های شهری در هر یک از سیستم ها و زیرسیستم های شکل زا تحلیل و بررسی شده است. نتایج نشان داده است که الگوها، نگاره ها، و چینش فضایی سکونتگاه های شهری در ایران در تعامل با سیستم های شکل زا بوده و آنالیز فضایی سرزمینی می تواند</strong> <strong>راهبردهای کلان نظام سکونتی در ایران را بر اساس شالوده های آمایش بنیادین بیان کند.</strong>
آمایش بنیادین,تحلیل فضایی,سرزمین ایران,سکونتگاه شهری,مؤلفه های طبیعی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80816.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80816_1e8f03f24f50093ddf5b4181d0b04101.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
بررسی تطبیقی شدت جزایر حرارتی بر اساس هندسة شهری (مطالعة موردی: محلات کوی ولیعصر و شنب غازان شهر تبریز)
675
697
FA
حسن
محمودزاده
0000-0001-5465-1114
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة برنامه ریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز
hassan.mahmoudzadeh@gmail.com
فاطمه
امان زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، گرایش مطالعات شهری و روستایی، دانشگاه تبریز
famanzadeh313@gmail.com
10.22059/jhgr.2021.311999.1008192
<strong>این پژوهش با هدف شبیه سازی و محاسبه حداکثر شدت جزایر حرارت شهری </strong>(<strong>UHI<sub>max</sub></strong>) <strong>با توجه به شرایط هندسة شهری در مناطق کوی ولیعصر و شنب غازان تبریز با استفاده از معادلة عددی- نظری </strong>Oke<strong> انجام شده است. برای اجرای این کار، نخست هندسة محلات مورد نظر با توجه به شعاع 20متری در کوی ولیعصر و 15متری در شنب غازان از محور معابر به بلوکهای مجزایی تقسیم بندی شد و سپس نسبت عرض معابر و ارتفاع بناها </strong>(<strong>H<sub>/</sub>W</strong>)<strong> در نرمافزار </strong><strong>GIS</strong><strong> محاسبه و در پایان بر اساس معادلة </strong><strong>Oke</strong>، <strong>UHI<sub>max</sub></strong> <strong>محاسبه و شبیه سازی شد. نتایج حاصل از این شبیه سازی نشان داد که در محلات مورد مطالعه هر چه بناها بلندمرتبه تر و عرض معابر کمتر باشد میزان </strong><strong>UHI<sub>max</sub></strong> <strong>بیشتر است و هر قدر عکس این شرایط حاکم باشد مقدار </strong><strong>UHI<sub>max</sub></strong><strong> </strong><strong>نیز کمتر خواهد بود. همچنین، مشخص شد که </strong><strong>در کوی ولیعصر، از میان 10 بلوک، بلوک </strong><strong>D</strong> <strong>با</strong><strong>c</strong> °<strong> 9<sub>/</sub>1</strong> <strong>و بلوک </strong><strong>H</strong><strong> </strong><strong>با</strong><strong>°</strong><strong>c</strong> <strong> 2<sub>/</sub>8 دارای</strong> <strong>کمترین و بیشترین مقدار </strong><strong>UHI<sub>max</sub></strong> <strong>است. در منطقة شنب غازان نیز بلوک </strong><strong>G</strong><strong> با</strong><strong>°</strong><strong>c</strong> <strong> 8<sub>/</sub>0 کمترین و بلوک </strong><strong>B</strong><strong> با</strong><strong>°</strong><strong>c </strong> <strong>8<sub>/</sub>6</strong> <strong> بیشترین </strong><strong>UHI<sub>max</sub></strong><strong> </strong><strong>را به خود اختصاص داده اند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر در محلات مورد نظر نسبت به ارتفاع ساختمان ها اثر بیشتری در تغییرات </strong><strong>UHI<sub>max</sub></strong> <strong>دارد. همچنین، </strong><strong>نتایج حاصل از دمای سطح زمین نیز نشان داد که کوی ولیعصر در دو فصل زمستان و تابستان به ترتیب بیشترین و کمترین دما را دارد؛ </strong><strong>در حالی که در منطقة شنب غازان </strong><strong>تفاوت چندانی نداشته و دما در سطح پایینی قرار دارد.</strong>
تبریز,جزایر حرارتی,کوی ولیعصر,محلة شنب غازان,مدل عددی- نظری Oke,هندسة شهری
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80831.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80831_8008ff43d704a34485fbeb6d0cb6ffc7.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
ارزیابی کمی توانمندی ها و اولویت های توریستی باغ های ایرانی در نواحی خشک
699
712
FA
بهنام
مغانی رحیمی
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران
behnam_m1955@yahoo.com
حمید
سلطانی نژاد
دانش آموختة کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
hamidsoltanikerman1372@gmail.com
سروش
خلیلی
0000-0002-0410-1058
دانش آموختة کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
s.khalili901@gmail.com
10.22059/jhgr.2021.314529.1008211
<strong>جاذبه های طبیعی و از جمله باغ ها از پتانسیل های بالایی در جذب گردشگر برخوردارند. ارتباط و نزدیکی این جاذبه ها با جاذبه های تاریخی، که عمدتاً درون باغ ها نیز هستند، اهمیت آنها را دوچندان می کند. استان کرمان، که یکی از استان های واقع شده در نواحی خشک ایران است، دارای باغ های زیادی است. هدف از این پژوهش ارزیابی توانمندی باغ های شهرستان کرمان در جذب گردشگر با استفاده از مدل پرالونگ است و عیار گردشگری هر باغ از میانگین چهار شاخص «زیبایی ظاهری»، «علمی»، «تاریخی- فرهنگی»، و «اجتماعی- اقتصادی»، که در پنج سطح متفاوت نمره دهی می شوند، به دست می آید. در جمع آوری اطلاعات نیز از روش های کتابخانه ای، اسنادی، و پیمایشی استفاده شده است. به منظور بررسی دقیق و امتیازدهی در طی مراحل پژوهش، ضمن بررسی منطقه، از فعالان حوزة گردشگری در استان و همچنین استادان گروه برنامه ریزی و مدیریت گردشگری استفاده و چهار باغ شازده ماهان، بیرمآباد، باغموزة هرندی، و فتحآباد برای این تحقیق انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که از نظر عیار گردشگری باغ شازده با امتیاز 7<sub>/</sub>0 رتبة اول را به خود اختصاص داده است. با توجه به آمار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری، و صنایع دستی و یافته های مدل پرالونگ، در جذب گردشگر، باغ شازده در رتبة اول و باغ های فتح آباد، هرندی و بیرم آباد در رتبه های بعدی قرار دارند. از نظر زیبایی، بیشترین امتیاز را باغ شازده به دلیل وجود درختان کهنسال، جریان آب، و ساختمان زیبا کسب کرده است. از لحاظ ارزش علمی باغ موزة هرندی با امتیاز 69<sub>/</sub>0 رتبة اول را در اولویت بندی کسب کرده است که از دلایل آن می توان به وجود موزة باستان شناسی (آثار ارزشمندی در آن نگهداری می شود) اشاره کرد. به طور کلی بر اساس مدل تحقیق در چهار باغ مورد مطالعه، امتیاز ارزش تاریخی- فرهنگی (75<sub>/</sub>0) و ارزش زیبایی ظاهری (74<sub>/</sub>0) بسیار بالاتر از امتیاز ارزش های اجتماعی- اقتصادی (52<sub>/</sub>0) و علمی (55<sub>/</sub>0) است که نشان از زیبایی باغهای مورد مطالعه و همچنین ارزش تاریخی آنها دارد.</strong>
باغ ایرانی,روش پرالونگ,کرمان,گردشگری,منطقة بیابانی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80862.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80862_d1d491c7a9bd225b581900aa52631c3c.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه در فضای شهری از منظر کاربران (نمونة موردی: فضاهای شهری در شهر همدان)
713
733
FA
حسن
سجادزاده
دانشیار گروه شهرسازی، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
h.sajadzadeh@gmail.com
عادل
بهادر
دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، گروه شهرسازی، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
a.bahador@art.basu.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.318079.1008246
<strong>امروزه جامعه شناسان و شهرسازان بر آناند که، با توجه به تغییر ساختار زندگی، قابلیت حیات شبانه نقش مهمی در ارتقای زندگی شهری خواهد داشت. بنابراین، فضاهای شهری به عنوان بستر فعالیت های اجتماعی باید پتانسیل های لازم را برای زیست شبانة مناسب داشته باشند تا به جریان ارتقای کیفیت زندگی شهری کمک کنند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه از منظر شهروندان در فضاهای جاذب حیات شبانه در شهر همدان است. به همین منظور، مطابق فرمول کوکران، 384 پرسشنامه در ده سایت مطالعاتی، که از طریق داده های سنجش از دور شناسایی شدند، توزیع شد. برای اطمینان از کفایت حجم نمونه، از تکنیک کفایت نمونه برداری </strong>(<strong>KMO</strong>)<strong> و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد امکان برگزاری مراسم ها (730<sub>/</sub>0)، وجود اماکن تفریحی- ورزشی (741<sub>/</sub>0)، وجود بازارهای شبانة متنوع (751<sub>/</sub>0)، وجود سرویس های بهداشتی در فضاهای شهری (896<sub>/</sub>0)، شرایط آب و هوایی مناسب (716<sub>/</sub>0)، مطلوبیت محیطی (752<sub>/</sub>0)، پاکیزگی محیطی (811<sub>/</sub>0)، فاصلة مناسب تا مسکن (857<sub>/</sub>0)، پارکینگ ها (743<sub>/</sub>0)، حضور عوامل نظارتی (713<sub>/</sub>0)، مدیریت پاسخگو و دائمی در فضا (726<sub>/</sub>0)، محیط و مناظر شهری (728<sub>/</sub>0)، سطح فرهنگی فضا (757<sub>/</sub>0)، و درنهایت همه شمولی (772<sub>/</sub>0) بیشترین اهمیت را برای شهروندان دارند. نکتة حائز اهمیت که یافته های این تحقیق را قدری از یافته های تحقیقات دیگر متمایز می کند این است که، با توجه به ویژگی های اقلیمی و فرهنگی در شهر همدان، زیست و حضور شبانه بیشتر در قالب دورهمی های خانوادگی یا گروه های دوستان در فضاهای شهری است.</strong>
حیات شبانه,شهر شب,همدان
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80900.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80900_d8ebf9c87f0921b1b24e08bb06da32dd.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
نقش سازمان های مردم نهاد (NGOs) در توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان رشتخوار، استان خراسان رضوی)
735
751
FA
خدیجه
بوزرجمهری
00000000160271898
گروه آموزشی جغرافیا، دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
azar1334@gmail.com
خدیجه
جوانی
دانش اموخته گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد
kh_javani2000@yahoo.com
10.22059/jhgr.2021.306861.1008147
<strong>ایران از جمله کشورهای در حال توسعه است و دارای پیشینه و خاستگاه سازمان های مردمی سنتی؛ برخی از این سازمان های مردمی همچنان وجود دارند. دولت های اخیر نیز به نقش سمن ها در توانمندسازی جوامع محلی پی برده و مجوز تأسیس اینگونه سازمانها را داده اند. </strong><strong>سازمان های مردم نهاد در حیطة فعالیت زنان به عنوان سازمان های غیررسمی در هر نظام اجتماعی با هدف جلب مشارکت زنان در تعیین سرنوشت خود از طریق توانمندسازی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی آنان توانسته اند نقش مؤثری ایفا کنند، ولی توانمندسازی با گذشت زمان توسعه می یابد، زیرا یک فرایند است و به تدریج اعضا کنترل بیشتری بر زندگی خود پیدا می کنند. در همین راستا هدف از این پژوهش ارزیابی اثرهای سازمان مردم نهاد «باشگاه کشاورزان جوان» بر توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی زنان روستایی شهرستان رشتخوار است. روش تحقیق علی- مقایسه ای و توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری شامل ده روستای این سمن در شهرستان رشتخوار است. از هشتصد نفر زن عضو سمن، با فرمول کوکران و ضریب خطای 06<sub>/</sub>0، دویست نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و دویست نفر غیرعضو نیز به عنوان شاهد تعیین حجم شدند تا به صورت مقایسه ای تأثیر سمن ارزیابی شود؛ بدین منظور از پانزده شاخص اقتصادی و 25 شاخص اجتماعی استفاده شد. نتایج آزمون تی دو نمونة مستقل نشان داد اختلاف معناداری بین دو گروه وجود دارد که نشانة تأثیر سمن بر توانمندسازی زنان روستایی عضو است و توانسته میزان آگاهی، اعتماد به نفس، و تمایل آنان به فعالیت های اجتماعی و اقتصادی را افزایش دهد.</strong> <strong>اما در برخی شاخص ها سمن به موفقیت کامل نائل نشده است و زنان به آگاهی های اجتماعی و حقوقی، آگاهی از بازارها، مهارت های تولیدی، و دسترسی به تسهیلات و منابع مالی بیشتری نیاز دارند. </strong>
توانمندسازی اجتماعی- اقتصادی,زنان روستایی,سازمان مردم نهاد,شهرستان رشتخوار
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81176.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81176_f84f8f2d44ac7fb665f0e99643cc4aa9.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
پتانسیل سنجی توسعة ژئوتوریسم در مناطق پیرامونی شهرهای مناطق خشک (مطالعة موردی: شهر جدید ایوانکی)
753
767
FA
راحله
تهمک
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران، پردیس کیش
r_tohmak@yahoo.com
مجتبی
یمانی
استاد ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران
myamani@ut.ac.ir
مهران
مقصودی
دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران
maghsoud@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2021.317726.1008242
<strong>ژئوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که بر چشم اندازها، فرم ها، و فرایندهای به وجودآورندة آنها تأکید دارد.</strong><strong> بدیهی است هر منطقه ای با توجه به محیط جغرافیایی خود از استعدادها و جذابیت های متفاوتی برخوردار است. شهر جدید ایوانکی در غرب استان سمنان جزو مناطقی است که از یک سو در حاشیة منطقة خشک ایران و از سوی دیگر در پای کوه های البرز قرار گرفته و بهنظر می رسد پتانسیل زیادی برای توسعة صنعت ژئوتوریسم داشته باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از انجام این پژوهش پتانسیل سنجی ژئوسایت های پیرامون شهر جدید ایوانکی است. برای دستیابی به این هدف، دادههای اصلی پژوهش را اطلاعات اسنادی، مصاحبه، و مشاهدات میدانی تشکیل داده اند. همچنین، برای تحلیل داده ها نرمافزارهای </strong><strong>ARCGIS</strong><strong> و </strong><strong>SPSS</strong><strong> ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. در این راستا، ضمن انجام بررسی های کتابخانه ای و مصاحبه، ژئوسایت های منطقه شناسایی شده است. سپس، با به کارگیری روش های کامنسکو، کوبالیکوا، و روش بومی به عنوان ابزارهای مفهومی، به ارزیابی ژئوسایت های مورد اشاره در پیرامون منطقة مورد بررسی پرداخته شده است. هدف از بهکارگیری سه روش یادشده آزمون سنجی و ارزیابی این مدل ها و انتخاب بهترین مدل سازگار با شرایط منطقه بوده است. بنابراین، به منظور تعیین ارزش نهایی ژئوسایت ها، امتیاز نهایی هر ژئوسایت در هر روش به صورت درصد از مجموع به دست آمده است و درنهایت با به دست آوردن میانگین درصد هر سه روش، ارزش نهایی هر ژئوسایت محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در بین ژئوسایت های منطقه، ژئوسایت تنگه واشی با میانگین ۶<sub>/</sub>۷۹ امتیاز دارای بالاترین امتیاز است و بعد از این ژئوسایت نیز ژئوسایت های تونل نمکی و معادن نمکی بهترتیب با ۱<sub>/</sub>۷۸ و ۶<sub>/</sub>۷۲ امتیاز دارای بالاترین میانگین امتیازند. مجموع نتایج به دست آمده بیانگر این است که قرارگیری شهر جدید ایوانکی در حدفاصل ژئوسایت های مناطق کوهستانی و کویری سبب شده است تا این شهر پتانسیل بالایی به عنوان یکی از مراکز گردشگری داشته باشد.</strong>
ژئوتوریسم,شهر جدید ایوانکی,مدل بومی,مدل کامنسکو,مدل کوبالیکوا
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81598.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81598_75dab41be39bbece51c659779b62ca2e.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
واکاوی اثرات رویکرد مدیریت محلی بر بهبود سرمایة اجتماعی در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: بخش اسفندقه، شهرستان جیرفت)
769
787
FA
ناصر
شفیعی ثابت
0000-0003-3444-6652
دانشیارگروه جغرافیای انسانی و آمایش، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، ایران
n_shafiei@sbu.ac.ir
فائزه
ابراهیمی پور
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه شهید بهشتی، ایران
abrahimipoor@gmail.com
10.22059/jhgr.2021.315016.1008220
<strong>تاکنون دو «رویکرد عقلایی گرایی فن محور و ارتباطی» در چارچوب برنامه ریزی توسعه و تحول مطرح بوده است. اما، در نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعه و تحول سکونتگاه های روستایی در ایران چیرگی رویکرد عقلایی گرایی با اصالت متخصص چالش های پُرشماری در این فراگرد ایجاد کرده است</strong><strong>.</strong><strong> بنابراین</strong><strong>، در </strong><strong>پژوهش حاضر برای تبیین این چالش ها به شیوة کمی و میدانی و توصیفی- تحلیلی این موضوع در سی روستای نمونه از مجموع 42 روستای ناحیة موردمطالعه با بهره گیری از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک وارسی شده است. یافته های پژوهش ناکارآمدبودن رویکرد حاکم بر مدیریت محلی در راستای بهبود سرمایة اجتماعی و تحولات فضای سکونتگاه های روستایی را آشکار ساخت. همچنین</strong><strong>،</strong><strong> یافته های مدل ارتباطی استاندارد آشکار ساخت که </strong><strong>برازش ضرایب مسیر متغیر سرمایة اجتماعی و تحولات فضایی و ارتباطشان مطلوب است، اما برازش سرمایة اجتماعی متأثر از رویکرد حاکم بر مدیریت در ارتباط با تحولات فضایی نامطلوب است. زیرا </strong><strong>نامولدبودن آموزش به وسیلة مدیریت محلی موجب شده تا آگاهی اجتماعی گیرندگان و بروزدهندگان این آموزشها به گونه ای نامولد و منفعلانه چیرگی داشته باشد</strong><strong>.</strong><strong> درمجموع</strong><strong>،</strong><strong> یافته های پژوهش زمینة لازم برای درک و فهم مشترکی از رویکرد ارتباطی فراهم می کند</strong><strong>.</strong><strong> از جنبههای ادراکی و معرفتی هم بر مبنای پیآیندها</strong><strong>،</strong><strong> نگارندگان در این پژوهش در پی آناند تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگارة نوین توسعه و تحول شکل بگیرد و به تعیین چارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رسانند؛ بدینسان پشتوانه های معرفتی و غنای لازم برای کمک به تحول فضای سکونتگاه های روستایی به گونه ای مناسب از راه مشارکت روستاییان در این فراگرد فراهم خواهد شد</strong><strong>.</strong>
انسجام و اعتماد اجتماعی,بخش اسفندقه,تحول فضایی,رویکردها,مدیریت محلی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81669.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_81669_344013d92e4328dd21e3625b7fb60a14.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
54
2
2022
04
21
تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی امپریالیسم و قلمروگستری آن
789
800
FA
حسن
کامران دستجردی
https://orcid.org/00
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
hkamran@ut.ac.ir
افشین
متقی
0000-0002-4406-3236
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه خوارزمی
afshin_mottaghi@yahoo.com
10.22059/jhgr.2022.342700.1008487
<strong>امپریالیسم، به مثابة یک نظریه و فرایند، تأثیرات شگرفی در تغییر فضاهای جغرافیایی و مکانیسم های ژئوپلیتیکی گذاشته است. این پدیده، بیش از هر چیزی با وقوع انقلاب صنعتی در بریتانیا و گسترش فضای سرمایه داری، پیوند خورده است؛ به گونه ای که کوشش فزایندة قدرت های اروپای غرب برای گسترش قلمرو خود و به دست آوردن منابع اولیة مورد نیاز برای اقتصاد و صنعت رو به رشد و نیز ایجاد محدودیت برای رقبا امپریالیسم را به مراحل گوناگونی وارد کرده که هر مرحله الگوهای قلمروگستری و ژئوپلیتیکی خاص خود را تولید کرده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین الگوهای گسترش قلمروی امپریالیسم با رویکرد رئالپلیتیک پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد امپریالیسم از منظر فضایی سه مرحله را پشت سر گذاشته است که در ادبیات ژئوپلیتیک از آن با نام «بازیهای بزرگ» یاد شده است. در مرحلة اول، دو قطب ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه نیروهای اصلی و هژمون بلامنازع شناخته می شوند که میدان منازعة آنان در قلمرو اورآسیا و جنوب آسیا قرار داشت. در مرحلة دوم، همگرایی چندجانبه علیه آلمان و سپس چندجانبه گرایی اروپای غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت و به تبع آن غرب آسیا و اورآسیا نیز بهعنوان میدان های ثانوی به فضایی برای رقابت های ژئوپلیتیکی تبدیل شدند. در مرحلة سوم که پس از فروپاشی شوروی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، یکجانبه گرایی ایالات متحدة امریکا وجه اصلی و بارز امپریالیسم را تولید کرده است. در این مرحله، غرب آسیا، اورآسیا، و حوزة آسیا- پاسیفیک میدان مهم قلمروگستری بهشمار میآیند که با آغاز تحولات اوکراین در زمستان 2022، بهنظر میرسد میدان بازی امپریالیسم از اورآسیا به حوزة آسیا- پاسیفیک و سپس غرب آسیا گسترش یافته و تحولات فضایی گستردهای را تولید خواهد کرد.</strong>
امپریالیسم,بازی های بزرگ,ژئوپلیتیک,قلمروگستری,میدان رقابت
https://jhgr.ut.ac.ir/article_87263.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_87263_57c51bfb165d3e049a6d290cbdce79da.pdf