دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
ارزیابی و پهنه بندی لرزهای شهر تبریز با استفاده از منطق Fuzzy با تلفیق AHP و TOPSIS در محیط ARCGIS
697
717
FA
حسین
حاتمی نژاد
0000-0000-0000-0000
دانشیار دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران
hataminejad@ut.ac.ir
ایوب
منوچهری میاندوآب
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
ayub.manochehri@gmail.com
حسین
آهار
دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی، دانشگاه آزاد قزوین
ahar@yahoo.com
محمد علی
سالکی
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تربیت معلم تهران
salaki@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51251
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق شهری، بهویژه در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزهخیزی، لزوم نگرشی همهجانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آنها، بیش از پیش جلوه کرده است. تمرکز بیش از اندازة جمعیت در محدودههای خاص شهری، نبود برنامهریزیهای پیشگیرانه و نبود آمادگی لازم برای مقابله با حوادثی نظیر زلزله، تهدیدی بسیار جدی و مهم برای شهروندان و تداوم حیات شهری به شمار میرود. در این پژوهش، شهر تبریز بهعنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. هدف این پژوهش، ارزیابی و پهنهبندی لرزهای تبریز، با توجه به معیارهای کیفی و ارائة مدل و الگوی مناسب برای ساختوساز در تبریز است، بدین منظور، از 9 معیار فاصله از گسل، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت سازهها، شبکة ارتباطی، دسترسی به مراکز امدادی و ضروری، دسترسی به فضاهای باز و سبز، اندازة قطعات و فاصله از مراکز خطرزا استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا دادههای آماری لازم جمعآوری شدند، سپس لایههای لازم برای پهنهبندی لرزهای آماده شد و وزندهی به لایهها، براساس استانداردهای پهنهبندی انجام گرفت. تحلیل نهایی با استفاده از تلفیق روشهای AHP و Fuzzy TOPSIS در محیط GIS (روش پیشنهادی) صورت گرفته است. در نهایت، میزان خطرپذیری کل مناطق شهر تبریز به دست آمده است. نتایج نشان میدهد که مناطق شمالی شهر، بیشترین پهنههای خطرپذیری و مناطق جنوبی، کمترین میزان آن را دارد. همچنین نتایج نشان میدهد که مدل ارائهشده برای پهنهبندی خطرپذیری قابل استفاده است.
پهنه بندی,تبریز,زلزله,مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره,منطق فازی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51251.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51251_0ed05a9d3b5b16be577824b1f0a64dc4.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
طراحی کمپهای تفریحی- گردشگری (مطالعة موردی: سیلوانا)
719
730
FA
حامد
مظاهریان
استادیار دانشکدة معماری، دانشگاه تهران
mazaheri@ut.ac.ir
رضا
زیاری
کارشناس ارشد معماری، پردیس بینالمللی کیش، دانشگاه تهران
abtin_0002002@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51261
هدف از ارائة این مقاله، بررسی، طراحی و ایجاد کمپ تفریحی- گردشگری در سیلوانا در غرب ارومیه است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات از طریق منابع و بررسیهای میدانی انجام شده است. کمپها استراحتگاههایی هستند که در مسیرها یا در مناطق دیدنی و خوشآبوهوا و بهعنوان یک سایت تفریحی- گردشگری و ارائة خدمات به مسافران احداث میشوند و کاربریها و فضاهای متعددی دارند. استان آذربایجان غربی، بهویژه ارومیه و ناحیة کردنشین سیلوانا بهلحاظ طبیعی، منطقهای ویژه و منحصربهفرد است. در نزدیکی شهر سیلوانا، فضایی وسیع و مشرف به رودخانه و در کنار سد سیلوانا، اراضی بسیار وسیعی وجود دارد که در روزهای تعطیل، هزاران گردشگر و مسافر را برای گردشگری و اقامت موقت و گذران اوقات فراغت به سوی خود جذب میکند. مکانیابی کمپینگ براساس ویژگیهای طبیعی، تاریخی، مذهبی، ورزشی و... صورت میگیرد. در اطراف سد رودشهر چای، هیچگونه استراحتگاه، فضای تفریحی و امکانات و خدمات وجود ندارد؛ بنابراین، وجود یک کمپ تفریحی- گردشگری و ورزشی بسیار ضروری است. در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری، تحلیل اقلیم و بررسی سایت، برنامهریزی فیزیکی و طراحی کمپ انجام شده است. محدوده، جزء اقلیمهای سرد و کوهستانی است و برای تفریحهای زمستانه و تابستانه بسیار مناسب است. سایت کمپ، به سمت دریاچه، سد و بهطور کلی به توپوگرافی زیبا دید دارد و به ارومیه و غرب کشور نیز دسترسی دارد. در برنامهریزی فیزیکی این سایت، پارکینگ، رستوران، فضاهای تجاری، فضاهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی مانند نمازخانه، شهر بازی، پیست اسبسواری، پینتبال، زمین گلف، زمین تنیس، زمین بسکتبال، استخر سرپوشیده، استخر سرباز، فضای سبز، زمین بازی کودکان، موزة حیات وحش، کمپ و واحدهای مسکونی، واحد درمانی، نگهبانی، فضای پذیرش و اطلاعات، آتشنشانی، ایستگاه تاکسی، ساختمان اداری و سالن بولینگ، زمین فوتبال، جایگاه اسکی، جایگاه ماهیگیری، محدودههای استقرار چادر و آلاچیق، حمام و سرویسهای بهداشتی، سالن اجتماعات، داروخانه و... در نظر گرفته شده است.
برنامهریزی فیزیکی,تحلیل سایت,سیلوانا,طراحی کمپ,کمپینگ
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51261.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51261_cd3936b3701d71f9fd4ee656c1634f23.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
فرصتها و چالشهای همگرایی منطقهای در خلیج فارس
731
755
FA
بهادر
زارعی
null
استادیار گروه جغرافیا، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران
b.zarei@ut.ac.ir
حسین
شاه دوستی
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی
shahdosti99@yahoo.com
علی
زینی وند
دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران
ali_zeinivand@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51268
خلیج فارس از رنسانس به اینسو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقهای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعاملهای بینالمللی بدل شد. به نظر میرسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بیبدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشورهای کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاشهایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچیک از این همکاریها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلافها و چالشهای بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاههای امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلافهای ارضی و مرزی، نبود دیدگاهها و هنجارهای مشترک و وجود اختلافهای قومی و فرهنگی در منطقه، زمینهساز واگرایی و از سازههای مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگراییها، باید قرن همگرایی مجدد منطقهای دولتها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعهای از امتیازها و مؤلفههای همسازة همگرایی منطقهای را دارد که در صورت توافق در مورد آنها میتوان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقهای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزشهای فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاستگذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامهریزی دربارة آن و موضوعهای مشترکی نظیر مسائل زیستمحیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر میرسد توجه و تمرکز بر موضوعها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها میتواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقهای را ایجاد کند.
ایران و کشورهای منطقه,کنشگران منطقهای و فرامنطقهای,خلیج فارس,واگرایی,همگرایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51268.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51268_9208e486c43fbf2412b5eedc713bb94f.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
تحلیلی بر چشماندازهای نظری دربارة جهانیشدن: نظریة مزیت ویژگی مکانی
757
770
FA
کیومرث
یزدان پناه درو
0000-0000-0000-0000
استادیار گروه جغرافیای سیاسی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران
kyazdanpanah@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2015.51233
جهانیشدن، فرایندی تاریخی است که با نخستین مهاجرتهای انسان در آفریقا آغاز شد و به دیگر نقاط جهان گسترش یافت. مهاجران، بازرگانان و دیگران، همواره در طول تاریخ، عقاید و کالاهای خود را به دیگر نقاط جهان منتقل کردهاند. این امر، ابتدا در مسافتهای کوتاه و بعد در مسافتهای بلندتر انجام شد. در واقع، جهانیشدن فرایندی است که از زمان آفرینش انسان وجود داشته و در دهههای اخیر، رشد چشمگیری داشته است. در حوزههای مختلف زندگی میتوان آثاری از آمیختن، اقتباس و انطباق تأثیرهای خارجی را مشاهده کرد. برخی از صاحبنظران، سال 1492 را زمان آغاز فرایند جهانیشدن اعلام کردهاند، اما بیشتر محققان و نظریهپردازان، این فرایند را دارای چنین قدمتی نمیدانند. بههرحال باید گفت جهانیشدن فرایندی است که از زمان آفرینش انسان وجود داشته، اما در سالهای اخیر، رشد چشمگیری داشته است. دربارة جهانیشدن، تا امروز مطالب و نظریههای متعددی ارائه شده است. این تنوع نظری و گفتمانی در این زمینه، ناشی از ماهیت و اهداف متفاوت آن است، اما مهمترین چالش در مفهوم نظری این واژه، تعارض در بیان دو واژة جهانیشدن و جهانیسازی است. تعارض و تفاوت نگاه به این دو واژه، ناشی از تفاوت نگاه به فرایندی است که در سه دهة اخیر، ابتدا در بعد سیاسی و امنیتی و سپس از بعد اقتصادی، با تغییر مفهوم مرزها و تغییر کارکرد فضا و مکان، بر تمام رفتار انسان تأثیر گذاشت. در این مقاله تلاش شده است تا به نقش و جایگاه مکان و ویژگیهای مکانی، متناسب با ارزشها و هنجارهای آن پرداخته و ابعاد و تأثیرهای آن در حوزههای مختلف، بررسی شود؛ زیرا پدید آمدن عناوینی همچون «شهروند جهانی» که محصول مستقیم فرایند جهانیشدن است، به تغییر یا تردید در پایههای ارزشی و هنجاری جوامع و ظهور پدیدههای جدید در این عرصه منجر شده است. این روند، نقش و اهمیت مکانهای جغرافیایی را نیز در سطوح مختلف (چه از نظر مفهومی، چه از نظر مبانی و چه در حوزة مصادیق کارکردی) تغییر داده است و جالب اینکه بسیاری از جوامع، در حال ایجاد سازگاری بین خود و این روندها هستند.
جهانیشدن,شهروند جهانی,فرایندهای جهانیشدن,مزیت مکانی,نظریة جهانیشدن
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51233.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51233_35e2ba633428ee44c5b57d6b4cba7e56.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی مدیران محلی از خدمات سازمانهای محلی مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شیروان و چرداول
771
789
FA
علیرضا
دربان آستانه
0000-0002-7977-7116
استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تهران
astaneali@ut.ac.ir
مرتضی
قنبری
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران
mortezaghanbari@ut.ac.ir
محدثه
صحرایی خانقاه
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران
mohadesehsahrai@ut.ac.ir
10.22059/jhgr.2015.51271
این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل رضایت مدیران محلی از عملکرد سازمانهای محلی فعال در نواحی روستایی شهرستان شیروان و چرداول (استان ایلام) انجام شده است. حوزة پژوهش، تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان است که در زمان پژوهش، شورای اسلامی داشتهاند و جامعة آماری تحقیق نیز تمامی اعضای شورای اسلامی این روستاهاست. بهدلیل ضرورت آگاهی از میزان رضایت روستاییان تمامی روستاها، مطالعه بهصورت تمامشماری انجام شد و در مجموع، 445 پرسشنامة بسته از 168 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. در این پژوهش، برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر مدیران محلی از آزمون کایاسکوئر تکنمونهای و برای مقایسه و سطحبندی رضایتمندی، از تحلیل خوشهای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد روستاییان، در مجموع از عملکرد سازمانهای محلی، رضایت اندکی دارند. در این میان، روستاییان دهستان زردلان با امتیاز 5/3 (در بازة یک تا پنج) کمترین و روستاییان دهستان کارزان با امتیاز 53/3 بیشترین رضایت را از خدمات عمومی اعلام کردند. خدمات رسانة جمعی (رادیو و تلویزیون)، آنتندهی موبایل، بیمة روستاییان و خدمات آموزش ابتدایی، بیشترین امتیاز رضایتمندی جامعة آماری را کسب کردند و در نهایت، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص عمومی برخورداری، و ارتباط معکوس و معناداری بین شاخص میانگین فاصلة دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
تحلیل خوشهای,رضایتمندی,سازمان محلی,شهرستان شیروان و چرداول,کیفیت خدمات
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51271.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51271_7d872471b35134ca3dd8e968306bb551.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
ارزیابی کالبد محلههای قدیمی شهری در پاسخدهی به احساس امنیت (نمونة موردی: محلة ملکآباد شهر قزوین)
791
808
FA
محمد مهدی
عزیزی
استاد گروه شهرسازی دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا
mmazizi@ut.ac.ir
الهه
شعبان جولا
کارشناس ارشد برنامهریزی شهری و منطقهای دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا
elsh_urb@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51240
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهمترین ویژگیهای کیفیت فضاست. در جوامع شهری امروز، عوامل گوناگون محیطی سبب بروز انواع بزهکاریها و بیقانونیها و ناامنی در شهر شدهاند. این در حالی است که بافتهای شهری و محلههای قدیمی ایران، از بعد امنیت و آرامش، شهرة شهرها بودهاند. این مسئله، اگرچه متأثر از ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است، نباید از طراحی هوشمندانة کالبد اینگونه محلهها غافل شد. این موضوع، هدف اصلی این پژوهش است. غالب این محلهها، بر مبنای اصول، ساخته شدهاند و زمینة مناسبی برای تحقیق فراهم میکند. مقالة حاضر در دستهبندی پژوهشهای کیفی قرار گرفته و ضمن بهرهگیری از تحلیل فضایی، بهوسیلة نرمافزار GIS، بر مبنای روش مطالعة موردی (Case Study) انجام شده است. بدین ترتیب که با مروری بر معیارهای امنیت شهری، جامعترین نظریه، یعنی نظریة «پیشگیری از جرم، از طریق طراحی محیطی یا CPTED»، ملاک عمل قرار گرفته و مدل بهدستآمده در یکی از محلههای قدیمی قزوین پیاده شده است. نتایج ارزیابی با استفاده از روشهای ماتریس گولر و چکلیست معیارها نشان میدهد از بین سه معیار مشخصشده، محلة ملکآباد در معیارهای نظارت طبیعی و تقویت قلمروها، وضعیت مطلوبی دارد و در معیار کنترل دسترسیها در وضعیت زیر متوسط قرار گرفته است. نقاط قوت محله نیز مشخص شده و در انتها یافتههای علمی و عملیاتی تحقیق ارائه شده است. در نهایت میتوان گفت ارزیابی کالبد محلة ملکآباد بهعنوان نمونهای از محلههای قدیمی شهر تاریخی قزوین نشان میدهد این محله توانسته است در پاسخدهی به نیاز به احساس امنیت ساکنان آن در حد مطلوب ایفای نقش کند.
احساس امنیت,پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی,چکلیست معیارها,طراحی ضدجرم,ماتریس گولر
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51240.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51240_7852749e23899b1b3a261fa139f93b21.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
پهنه بندی کاربری توسعة شهری با استفاده از منطق فازی (fuzzy) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعة موردی: گرگان، گنبد و علیآباد)
809
823
FA
محمد
سلاورزی زاده
0000-0002-5484-6437
دکتری تخصصی جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان
fileman89@gmail.com
جمال
محمدی
0000-0001-6642-4680
استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان
j.mohammadi@geo.ui.ac.ir
عبدالله
کبودی
کارشناس ارشد ارزیابی و آمایش محیط زیست، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد آبدانان
abdulahk64@gmail.com
10.22059/jhgr.2015.51248
سرزمین، منبعی محدود و آسیبپذیر است، اما اگر از سودمندیهای آن بهدرستی استفاده شود، این منبع، ابدی و قابل تجدید خواهد بود. برای بهرهبرداری از سرزمین، با صرفة اقتصادی و مستمر باید روند بهرهبرداری را در چارچوبی برنامهریزیشده به نام طرح مدیریت اجرا کرد. چنین تفکری، مقدمهای برای آمایش سرزمین یا برنامهریزی برای استفاده از اراضی شده است. ایجاد و بهکارگیری سامانههای اطلاعات جغرافیای (GIS)، در بسیاری از زمینهها از جمله آمایش سرزمین، محیط زیست و توسعة شهری، به بروز تغییرها و جهشهای عظیمی منجر شد. این پژوهش، تلاش میکند بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد امکان توسعة شهری و تخمین قابلیت اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شهرستانهای علیآباد، گنبد و گرگان در استان گلستان را تأمین کند و مناطق مستعد توسعة شهری را بیابد. در این تحقیق، برای جمعآوری دادههای مورد نیاز در سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشة تناسب اراضی برای کاربری توسعة شهری از روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) و فازیسازی (Fuzzy) استفاده شد و عوامل مورد بررسی با توجه به روش وزندهی سلسلهمراتبی (AHP)، در محیط نرمافزار IDRISI Kilimanjaro و ArcGIS آماده شد. نتایج نشان میدهد که 3،845،306،130 متر مربع از مساحت منطقه با توان بالا، 36،553،066 متر مربع با توان متوسط و 5،067،405،586 متر مربع نیز با توان ضعیف است.
پهنهبندی,توسعة شهری,سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS),علیآباد,گرگان,گنبد,منطق فازی (Fuzzy)
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51248.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51248_f4d86addba85987f65652016e68868eb.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
تحلیلی بر نقش مذهب در توسعة گردشگری مذهبی
825
841
FA
میرنجف
موسوی
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه ارومیه
mousavi424@yahoo.com
ناصر
سلطانی
0009-0000-1064-1889
استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه ارومیه
n.soltani@urmia.ac.ir
علی
باقری کشکولی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان
alib336@gmail.com
10.22059/jhgr.2015.51220
گردشگران مذهبی، گردشگران فرهنگی هستند که برای زیارت اماکن، آثار و یادمانهای مذهبی، انجام اعمال مذهبی، آموزشهای دینی و گذراندن اوقات فراغت در مکانها و مراکز مذهبی جهان سفر میکنند. این پژوهش به نقش مذهب در توسعة گردشگری مذهبی میپردازد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری، کلیة گردشگران داخلی و خارجی به زیارتگاه چکچک است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روشهای آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و تحلیل مسیر و برای ارائة راهکارها از مدل تحلیلی سوات استفاده شده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای وجود اماکن زیارتی زرتشتیان با میزان 822/0 و پایبندی به آیینهای مذهبی با میزان 752/0 بیشترین تأثیرها را در توسعة گردشگری مذهبی در شهرستان اردکان داشتهاند. همچنین نتایج مدل رگرسیون خطی ساده، برابر با 652/0 است؛ یعنی به ازای افزایش تعداد گردشگران، ساختار فضایی توسعة این شهرستان نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، افزایش تعداد گردشگران، موجب بالا رفتن توسعه و افزایش میزان شاخصهای اقتصادی آن در شهرستان اردکان میشود. همچنین ضریب همبستگی چندگانه (R) محاسبة رابطة اعتقادات مذهبی و توسعة اماکن زیارتی و مقدسه را با میزان 812/0 تأیید میکند که نشان میدهد 2/61 درصد از تغییرات توسعة اماکن زیارتی و مقدسه، ناشی از اعتقادات مذهبی است. به عبارت دیگر، در مناطقی که اماکن دینی و مذهبی دارند، سطح توسعة گردشگری مذهبی بسیار بالاتر است. در نهایت، راهبردهایی چون تلاش در جهت احداث تأسیسات و تجهیزات رفاهی در اماکن زیارتی، استفاده از جشن مهرگان بهعنوان فرصتی برای ارسال پیام صلح و دوستی ایرانیان به جهان، تبلیغات گسترده برای جذب گردشگران و استفاده از درآمدهای مکانهای زیارتی برای بهسازی و حفاظت از آنها، سبب توسعة گردشگری مذهبی در شهرستان اردکان و استان یزد میشود.
برنامهریزی راهبردی,زیارتگاه چکچک,شهرستان اردکان,گردشگری مذهبی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51220.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51220_71af3bd66db7a68b47633710f412c243.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
تحلیل آسیب پذیری بافت شهری در برابر زلزله (منطقه مورد مطالعه: منطقه دو شهرداری تهران)
843
856
FA
ابوالفضل
مشکینی
استادیار دانشگاه تربیت مدرس
abolfazl.meshkini@gmail.com
صفر
قائد رحمتی
استادیار دانشگاه یزد
رضا
شعبان زاده نمینی
دانشجوی کارشناسی ارشد، جغرافیا و برنامه ریزی شهری
rezashbz@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51226
علیرغم توسعة نظامهای اجتماعی- اقتصادی و شهرنشینی، انسانها بهطور فزاینده از اثرات زیانبار بلایای طبیعی رنج میبرند. زلزله یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که بهدلیل خرابی ساختمانها و زیرساختهای شهری، خسارات فراوانی را به اموال و داراییها، در نواحی شهری و اطراف آن وارد میآورد. از این رو نواحی آسیبپذیر شهرها، از جمله مناطقی هستند که میتوان با شناخت، پهنهبندی و سیاستگذاری درست، آثار منفی بلایا را در آنها کاهش داد. این پژوهش در دو بخش توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانهای - اسنادی، معیارهای متناسب با هدف تحقیق، انتخاب و سپس دادههای توصیفی جمعآوری شدند. شاخصها در سه بخش کالبدی، اجتماعی و محیطی قرار میگیرند و برای هریک از شاخصها معیارهایی در نظر گرفته شده است. پس از بررسی، در مجموع، یازده معیار انتخاب گردید. در بخش تحلیلی، مدلهایی که در پژوهش حاضر برای تعیین آسیبپذیری منطقه در برابر زلزله استفاده شده، مدل ANP و عملگر Fuzzy هستند. پس از بهدستآوردن وزن هریک از معیارهای تعیینشده از طریق مدل ANP، از تکنیک Fuzzy برای تلفیق لایههای مورد نظر، استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن است که بافت شهری منطقة 2 شهرداری تهران بهمیزان متوسط و بالایی آسیبپذیر است و این میزان در مناطق شرقی و جنوبی، با توجه به نتایج حاصل از تکنیک فازی بیشتر است.
آسیبپذیری,بافت,تحلیل,زلزله,شهر
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51226.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51226_4315070b0b6e00e410df8acace5cb94d.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
رویکرد نو منطقه گرایی در راستای ارتقای نظام مدیریت توسعة فضایی ایران
857
874
FA
مظفر
صرافی
دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه شهید بهشتی
sarrafi53@yahoo.ca
ناصر
نجاتی علاف
دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی منطقه ای، دانشگاه شهید بهشتی
nasernejati@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51221
هدف از این نوشتار، بررسی رویکرد «نومنطقهگرایی» و تبیین امکان کاربرد آن در نظام مدیریت فضایی ایران است. از این رو، ابتدا مشکلات نظام مدیریت فضایی ایران در سه زمینة مرتبط با ظرفیتهای مناسب در بین مدیران، کارشناسان و شهروندان، نظام مدیریتی کشور (مدیریت و برنامهریزی فضایی و بخشی) و مدیریت یکپارچة فضایی تحلیل شده و جایگاه هریک از طرحها و برنامهها و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر در سطح منطقهای بررسی شده است. سپس با توجه به نتایج بررسی، محدودههای فضایی که در سطح منطقهای تحت پوشش طرحها و برنامههای موجود قرار نمیگیرند، شناسایی شده و نارساییهای قانونی مرتبط با آن تحلیل شده است. در ادامه، رویکرد نومنطقهگرایی تشریح شده و با مطالعة ابعاد و همچنین زمینههای قانونی آن، امکان کاربست نومنطقهگرایی در نظام مدیریت فضایی ایران بررسی شده است. یافتهها بیانگر آن است که این رویکرد برای حل بسیاری از نارساییهای کنونی توسعة منطقهای، و نیز مواردی همچون تعادلبخشی، بهرهبرداری بهینه و همافزایی منابع، راهگشاست. همچنین نشان داده شده است که بنا بر ماهیت رویکرد نومنطقهگرایی، میتوان از آن برای استفاده و تقویت مزیتهای رقابتی مناطق کشور بهره برد. بهکارگیری رویکرد نومنطقهگرایی در نظام مدیریت فضایی ایران، مستلزم آن است که از یک سو محدودهای جدید در سطح منطقهای برای آن تعریف شود و از سوی دیگر، الزامات قانونی مدیریت یکپارچة فضایی در این محدوده، در نظام تقسیمات کشوری پاسخ داده شود. این رویکرد را میتوان برای رسیدن به اهداف گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی و در سطوح مختلف از مقیاس درونکشوری تا فراملی و با مشارکت همة بازیگران (از قبیل دولتی و غیردولتی) از طریق نهادها به صورت توأم، پایین به بالا و بالا به پایین، در نظر گرفت.
تقسیمات کشوری در ایران,توسعة منطقه ای,حکمروایی شایسته,نظام مدیریت فضایی ایران,نومنطقهگرایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51221.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51221_b9c8efa858df757a315289ce0281d018.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
نقش نهاد خیریهای کمیتة امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان زیر پوشش روستایی (نمونة موردی: بخش کندوان، شهرستان میانه)
875
887
FA
عبدالرضا
رکن الدین افتخاری
0009-0008-9198-7862
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس
eftekhaa@modares.ac.ir
اکبر
میرجلالی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس
akbarj4@gmail.com
10.22059/jhgr.2015.51222
مسکن بهعنوان یکی از پدیدههای واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن تلاش کرده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما نه هر مسکنی. آنچه ایدهآل آدمی است، دسترسی به مسکنی با کیفیت مناسب است. حدود نیمی از جمعیت جهان فقیرند و تقریباً 600 تا 800 میلیون نفر در خانههای غیر استاندارد زندگی میکنند؛ زیرا محل سکونت آنها بدون امنیت و زیرساختهای لازم و تسهیلات آب و برق و فاضلاب است و نیز در معرض مخاطرههای متعدد قرار دارد. در سالهای پایانی قرن ۲۰، راهکارهای عمدهای با هدف رفع این مشکل مطرح شد که یکی از این راهکارها، اقدام سازمانها یا بنیادهای خیریه (NGO) در جهان است که نمونة بارز آن در ایران، کمیتة امداد امام خمینی (ره) است. هدف این پژوهش، واکاوی نقش نهاد خیریهای کمیتة امداد در بهبود وضعیت فیزیکی خانههای روستاهای ایران است که با استفاده از منابع کتابخانهای و پیمایشی، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرمافزار spss انجام شده است. بههمین منظور، در این مقاله سعی شده است تا اقدامهای این نهاد و تأثیر آن در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان روستایی در بخش کندوان شهرستان میانه، بررسی، تحلیل و ارزیابی شود. بههمین سبب، متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، با استفاده از آزمون ویلکاکسون در دورة قبل و بعد از حمایت کمیتة امداد، در ۳۷ روستای بخش کندوان، در قالب سه دهستان و ۱۶۰ خانوار بررسی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که امدادرسانیهای کمیتة امداد در تمامی متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن، به تغییرهای معنادار در نزد مددجویان زیر پوشش منجر شده است.
توسعة روستایی,کمیتة امداد امام خمینی,نهادهای خیریهای,وضعیت فیزیکی خانههای روستایی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51222.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51222_32101b70b39917305ffbf3719440c176.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستاهای حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)
889
903
FA
مسعود
مهدوی حاجیلویی
استاد گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
mahdavihaj@yahoo.com
بهار
بیشمی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
bbeishami@yahoo.com
10.22059/jhgr.2015.51231
وجود جاذبههای گردشگری، یکی از مهمترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبهها بهعنوان عامل کشش، با توجه به ویژگیهای خاص و جذابیتهایی که دارند، میتوانند گردشگران را از نقاط و سرزمینهای دور جذب کنند. در این میان روستاها جاذبههای گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب میکنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامهریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبههای فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را بهعنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و بهویژه گردشگری روستایی نیز صدق میکند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبردهای مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعههای میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب بهدستآمده 72 درصد است. نتایج، نشاندهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستاهای منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهتگیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتیسازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستاهای حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.
استان تهران,پیست اسکی شمشک,توسعة روستایی,گردشگری,گردشگری زمستانی
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51231.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51231_53c358cb9469208c2643be96eaff4c3c.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای جغرافیای انسانی
2008-6296
2423-7736
46
4
2015
02
20
چکیده های لاتین
1
23
FA
10.22059/jhgr.2015.53631
https://jhgr.ut.ac.ir/article_53631.html
https://jhgr.ut.ac.ir/article_53631_e8a5ac6f4ca2fa81e3aed73bad4dcac0.pdf