TY - JOUR ID - 73834 TI - نقد مبانی معرفتی مکتب پوزیتیویسم با تأکید بر علم جغرافیا JO - پژوهشهای جغرافیای انسانی JA - JHGR LA - fa SN - 2008-6296 AU - واثق, محمود AU - محمدی, احد AD - استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران AD - دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران Y1 - 2020 PY - 2020 VL - 52 IS - 2 SP - 733 EP - 758 KW - پوزیتیویسم خام KW - پوزیتیویسم منطقی KW - تحلیل معرفت‏شناختی KW - جغرافیا KW - خلط روند و قانون DO - 10.22059/jhgr.2019.280845.1007923 N2 - پوزیتیویسم یکی از مکاتب فلسفی است که در ادبیات جغرافیایی در مکاتبِ محیط‏گرایی، علم فضایی، جغرافیای رفتاری، و نگرش سیستمی تأثیرگذار بوده است. این رویکرد در پیِ معرفت به فضای جغرافیایی از راه بنیان‏های تجربی و منطقِ ریاضی است. بر این اساس، جغرافیا دانشی عینی، مشاهده‏ای، کمّی، و استقرایی است و حاوی مشاهداتِ فارغ از نظریه و قضاوت‏های ارزشی است. بنابراین، جغرافی‏دانان؛ در پیِ کشف روابط علّیِ میان پدیده‏ها و ارائۀ آن در قالب «قوانینِ عام و فراگیرِ جغرافیایی» هستند. بر این اساس، جغرافی‏دانانِ پوزیتیویست، ضمن وداع با مباحث متافیزیکی و رو آوردن به «تجربۀ آزمون‏پذیر»، تجربه و آزمونِ تجربی را معیارِ معنی‏داری می‏دانند. بنابراین،به نفی فرضیه‏ها، مقولات، و پیش‏فرض‏ها می‏پردازند و شروع علم را با مشاهده می‏دانند و به نقش مسئله، فرضیه، و نقش فعال و خلاق محقق در روند تحقیق بی‏توجه‏‏اند. سپس، براساس مشاهدات انجام‏شده بر پایۀ استدلالِ استقرایی، برای دست‏یابی به قوانین به تعمیم(تعمیم‏های ناروا/ مسئلۀ استقرا) می‏پردازند که موجب خلط «روندوقانون» در جغرافیای تحصل­گرا شده است. در این راستا، در مقالۀ حاضر، گزاره‏های متعدد جغرافیایی بررسی شد. بنابراین، بکارگیری رویکرد پوزیتیویسم به‏دلیل اشکالات فوق، به‏عنوان رهیافتی علمی، با مشکلات جدّی مواجه است. بنابراین، فاقد قابلیت­هایِ لازم برای بکارگیری آن در حوزۀ مطالعات جغرافیایی در مرحلۀ «داوری» به‏عنوان یک رویکرد و روش «علمی» است. هدف اصلی از مقالۀ حاضر، که با رویکردی رئالیستی و نگرش عقلانیت انتقادی نوشته شده، بررسی و واکاوی این مطلب از منظر تحلیل‏های منطقی و معرفت‏شناختی است. UR - https://jhgr.ut.ac.ir/article_73834.html L1 - https://jhgr.ut.ac.ir/article_73834_d339f263729e1e6ff550cf43ac8ff054.pdf ER -