2024-03-29T04:25:16Z
https://jhgr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10243
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
سنجش تطبیقی معیارهای رشد هوشمند شهری در نواحی ششگانۀ منطقۀ 6 تهران
کرامت الله
زیاری
حسین
حاتمی نژاد
نعیمه
ترکمن نیا
مفهوم رشد هوشمند شهری راهکاری است در برابر گسترش افقی یا رشد اسپرالگونة شهر که در نیم قرن اخیر الگوی رشد جهانی شهرها بوده است. رشد هوشمند در مخالفت با گسترش افقی در بخش مرکزی شهر بر عواملی مانند باززندهسازی محلات، توسعة درونی، کاهش فواصل بین محل کار و زندگی، کاهش آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش کاربرد حمل و نقل عمومی، و حداکثر دسترسی به خدمات شهری و ... تأکید میکند. در حال حاضر، منطقة 6 تهران، بهعنوان بخش مرکزی شهر، با چالشهای آلودگی زیستمحیطی، کمرنگشدن هویت محلهای، افت جمعیت ساکن، و... روبهروست. بنابراین، در این تحقیق اصول رشد هوشمند برای کاهش مشکلات موجود و افزایش کارایی منطقه مناسب دیده شد. هدف از این تحقیق نخست سنجش درجة فشردگی/پراکنش منطقة 6 تهران و سپس تحلیل و تطبیق 6 شاخص رویکرد رشد هوشمند شهری (تراکم، کاربری ترکیبی، حمل و نقل عمومی، فضاهای سبز و باز، بازسازی بافت قدیمی، و حس تعلق مکان) با استفاده از روش سلسلهمراتبی (AHP) بوده است. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از محاسبات کمّی و روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعة آماری ساکنان منطقة 6 است. با استفاده از فرمول کوکران، 160پرسشنامه برای ساکنان و 30 پرسشنامه برای کارشناسان تهیه و گردآوری شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد فرم کالبدی منطقة 6 تهران فشرده است و در سنجش تطبیقی 6 شاخص انتخابشدهناحیة 3 منطقه با فاصلة نسبتاً زیاد ناحیة سازگارتر با شاخصهای رشد هوشمند شهری شناخته شد. سرانجام، راهکارهایی برای سازگاری بیشتر سایر نواحی منطقه پیشنهاد شد.
Urban Smart Growth
indicator
urban sprawl
AHP model
6th Region of Tehran
2020
09
22
775
792
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78067_7e9938766a10d7b7737da943b41473ef.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل فضایی شاخص های توسعۀ پایدار به منظورتحقق پذیری شهرهای خلاق (مطالعۀ موردی: شهرهای استان یزد)
علی
باقری کشکولی
اصغر
ضرابی
میرنجف
موسوی
هدف از این تحقیق تحلیل فضایی شاخصهای توسعة پایدار در تطبیق با شاخصهای شهر خلاق بهمنظور تحقق شهر خلاق است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری 21 نقطة شهری استان یزد است. در سالهای اخیر رشد سریع شهرنشینی، افزایش مهاجرتها، توسعة صنعتی شهرها، و رشد حاشیهنشینی نهتنها شاخصهای توسعة پایدار، بلکه شاخصهای شهر خلاق را در شهرهای استان تحت تأثیر قرار داده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد عدم بهکارگیری مؤلفههای نوآوریهای شهری به عدم خلاقیت و پایینآمدن کیفیت زندگی در فضاهای عمومیشهرهای استان منجر شده است. از نمونههای این عدم خلاقیت، تبدیل خیابان قیام (شریان اقتصادی) در قلب مرکزی بافت تاریخی شهر یزد به یک مسیر پیادهمحور برخلاف ضوابط شهرسازی، استقرار تابلوهای شهری برخلاف ضوابط و قوانین سیما و منظر شهری، و تبدیل فضاهای عمومیشهروندان با کاربری فضای سبز به کاربری تجاری بدون رعایت مصوبات شهرسازی است. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی نشان میدهد بخش نوآوری میتواند بیشترین تأثیر را در پیشگویی و تحققپذیری شهر خلاق در شهرهای استان داشته باشد. در این رابطه استفاده از دانشهای نوین در تولیدات صنعتی با استقرار صنایع با تکنولوژی بالا در شهرهای استان، بهکارگیری ایدههای جدید در کنترل ساختوسازها، راهاندازی خانة گفتمان مدیریت یکپارچة شهری، و تقویت رابطة مدیریت شهری و شهروندان راهبردهای اصلاح شاخصهای توسعة پایدار در راستای تحققپذیری شهر خلاق در شهرهای استان است.
Sustainable Development
creative city
implementations
Space analysis
Cities of Yazd province
2020
09
22
793
816
https://jhgr.ut.ac.ir/article_62785_63c769571d7ed66e025e797e674f6a39.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
ارزیابی توزیع مکانی دمای سطح زمین شهرستان بهبهان در سالهای 1378 تا 1392 با کاربرد سنجش از دور حرارتی
حسین
اقدر
کامران
شایسته
فاطمه
محمدیاری
کاظم
رنگزن
در عصر حاضر، گرمترشدن محیط زیست شهری یکی از آثار ناآگاهانة توسعة شهری ناپایدار است که با کاهش پوشش گیاهی در ارتباط است. بنابراین، آگاهی از درجة حرارت سطح زمین برای اجرای مطالعات علوم زمین، از قبیل تغییرات محیط زیست جهانی و مخصوصاً آب و هوای شهری، ضروری است. بدین منظور، توزیع مکانی و تغییرات دمای سطح با توجه به نقشههای کاربری اراضی و شاخص پوشش گیاهی در شهرستان بهبهان تجزیه و تحلیل شده است. بدین منظور، از تصاویر ماهوارة لندست سنجندههای ETM+ و OLI استفاده شد. پس از تصحیحات هندسی و اتمسفری، تصاویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی شد. همچنین، تغییرات دما با مدل LCM ارزیابی شد. نتایج نشان داد طبقة یک دمایی (دمای کمتر از 13 درجة سانتیگراد)، که خنکترین پهنههاست، در دو بخش کوهستانیِ شمالی و جنوبی بیشترین گسترش را دارد. در هستة شهرنشینی، طبقة یک دمایی در سال 1378 بهصورت لکههایی پراکنده منطبق بر پارکهای شهری گسترده شده است و در سال 1392، برخلاف انتظار، با توجه به کاهش چشمگیر دما نسبت به سالهای گذشته نواحی شهری در طبقة اول قرار گرفته است. رویهمگذاری نقشة هر کدام از طبقات دما به کل طبقات با نقشههای کاربری اراضی نشان داد مرکز شهر، بخشهایی از اراضی لخت، و بخشهایی از اراضی کشاورزی در غرب منطقه در طبقة اول قرار گرفتهاند. همچنین، بیشتر اراضی لخت و کشاورزی و بخشهای اندکی از مراتع در طبقة دوم، بیشتر اراضی مرتعی در طبقة سوم، و بخشهای کمی از این اراضی در طبقة چهارماند.
Evaluation of Changes
Earth's surface temperature
NDVI
thermal remote sensing
Behbahan City
2020
09
22
817
832
https://jhgr.ut.ac.ir/article_69853_6f172eeddda312ebe0e15c83853e7ac7.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل راهبرد فدراسیون روسیه در قبال همسایگان از منظر جغرافیای استراتژیک
حسین
ربیعی
محمدرضا
محمدهیودی
افشین
متقی دستنایی
بهرام
امیراحمدیان
عوامل جغرافیایی در درازای تاریخ نقش برجستهای در کنشها و پویشهای سیاسی حکومتها داشته است و کشورها براساس عوارض طبیعی، موقعیت، و اثرهای محیط انسانساخت اهداف راهبردی خود را در قبال همسایگان و دیگر مناطق و مکانهای استراتژیک طراحی میکنند. یکی از مناطق کرة زمین، که موضوعات ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک آن کندوکاو شده، روسیه است. روسیه، بهدلیل جایگاه ویژة خود در نقشة جغرافیای سیاسی جهان و نیز گستردگی جغرافیایی از کرانههای اقیانوس آرام تا شرق اروپا، از جمله کشورهایی است که شرایط جغرافیایی در بقا و دوام آن نفوذ بسزایی داشته و اکنون نیز جغرافیا در راهبردهای استراتژیک آن تأثیرگذار است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که استراتژی جغرافیایی روسیه در قبال همسایگان و دیگر مناطق همجوار چگونه است؟ تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای یافتههای اسنادی و کتابخانهای است. بررسی نشان میدهد از زمان تزارها تاکنون استراتژیهای بلندمدت و کوتاهمدت روسیه تحت تأثیر محدودیتها و فرصتهایی بوده که جغرافیا در اختیار این کشور قرار داده است و برنامهریزی برای غلبه بر محدودیتهای جغرافیایی از ویژگیهای اصلی استراتژی این کشور است.
Keywords: strategic geography
Geostrategic
Russian Federation
Strategy
neighbors
2020
09
22
833
849
https://jhgr.ut.ac.ir/article_69852_58907895ebb349639034d3fa50715bf3.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل سبک مدیریت محلی در مناطق روستایی و تاثیر آن بر میزان مشارکت پذیری روستائیان (منطقۀ مورد مطالعه: روستاهای دهستان زرین گل شهرستان علی آباد)
طاهره
صادقلو
عوامل بسیاری در فرایند اثربخشی مدیریت تأثیرگذار است که یکی از آنها ویژگیها یا سبک مدیران و رفتارهای آنها با زیردستان است. این امر بهویژه در اجتماعات محلی و روستایی، که ارتباط نزدیکی بین مدیران و روستاییان وجود دارد، بسیار مهم است. زیرا مدیران محلی هستند که با رویکردهای اجرایی یا عملکردی خود میزان و زمینة حضور و مشارکتپذیری روستاییان را شکل میدهند. بنابراین،در پژوهش حاضر براساس روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع موجود نخست به بررسی اثرهای سبک مدیریت روستایی پرداخته شده و سپس ارتباط آن بر میزان مشارکتپذیری روستاییان در سکونتگاههای روستایی دهستان زرینگل شهرستان علیآباد مد نظر قرار گرفته است. حجم جامعة نمونة این تحقیق متشکل از 269 سرپرست خانوار از 11 روستای دهستان است که در قالب پرسشنامة محققساخته بررسی شدهاند. یافتههای تحقیق حاکی از میانگین متوسط در اغلب شاخصهای پنجگانه (انگیزش، مشارکت در تصمیمگیری، تعامل، ارتباطات، و اعتماد و اطمینان) سازندة سبکهای مدیریت است؛ به گونهای که از میان 11 روستا، 10روستا دارای مجموع میانگین امتیازات شاخصهای بین ۶/2 تا ۲۵/۳ یعنی مدیریت مشورتی و یک روستا دارای میانگین امتیازات شاخصهای کمتر از2.6 یعنی دارای سبک مدیریتی غالب دلسوزانه است. از طرفی، ارتباط مستقیمی بین میزان سبک مدیریت و مشارکتپذیری روستاییان در روستاهای دهستان زرینگل وجود دارد. سطح معنیداری بیانگر این مطلب است که بین دو متغیر سبک مدیریت و مشارکتپذیری روستاییان همبستگی وجود دارد.
style of management
rural management
participation
Accountability
Rural Development
2020
09
22
851
870
https://jhgr.ut.ac.ir/article_69935_662cb229ed22c2ae6b41bd26587b0919.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تبیین سناریوهای مسکن گروه های آسیب پذیر شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)
صالح
اسدی
ابوالفضل
مشکینی
سیدعلی
علوی
صفر
قائدرحمتی
در این پژوهش با بهرهگیری از روش سناریونگاری سعی در ترسیم آیندة منطقی و باورپذیر(سناریوها) برای مسکن اقشار آسیبپذیر شده است تا از این طریق به برنامهریزان کمک کرده باشد راهکارهای بهینه برای حل این مشکل ارائه دهند. بر همین اساس، پس از مرور مبانی نظری، مجموعة پیشرانهای اثرگذار در آیندة کلانشهر تهران شد و براساس روش تحلیل اثرات متقاطع بررسی شد. براساس نتایج تحلیل اثرات متقاطع، چهار پیشران، وضعیت سیاستگذاری سرزمین، فقر شهری، درآمد سرانه، و رشد جمعیت جزو پیشرانهای کلیدی بودهاند. در این میان، نرخ رشد درآمد سرانه با توجه به اینکه بهطور مستقیم بر فقر شهری اثرگذاشته و به نوعی نمایانگر آن است در قالب همان فقر شهری بیان شده است. بر این اساس، چارچوبسناریوها را سه عدم قطعیت تشکیل میدهد: 1. وضعیت فقر شهری کلانشهر تهران؛ 2. نرخ رشد جمعیت کلانشهر تهران؛ 2. نگرشهای آمایش سرزمین. شیوة مدیریت سرزمین براساس سه پیشران و هشت سناریوی ممکن وجود دارد که سناریوی سوم و سناریوی هشتم بهدلیل تناقض بین وقوع همزمان تمرکززدایی از تهران و افزایش نرخ رشد جمعیت دارای ناسازگاری درونی بودند و حذف شدند. همچنین، سناریوی پنجم و هفتم بهدلیل وجود تناقض بین تداوم تمرکزگرایی در تهران و کاهش نرخ رشد جمعیت دارای ناسازگاری درونی بود و از فهرست سناریوها حذف شد. بدین ترتیب،چهار سناریو باقی ماند و داستان سناریوها برای هر کدام از سناریوها ارائه شد.
Housing
vulnerable segments
Scenario
Tehran Metropolis
cross-impact analysis
2020
09
22
871
888
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78186_7f8bf71c94c72e2a737d718f53b6c009.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
بررسی روند پراکنده رویی و تغییرات فضایی شهر بابل
موسی
کمانرودی کجوری
احمد
زنگانه
تاج الدین
کرمی
صادق
قلی نیا
پراکندهرویی از اشکال گسترش استکه در نیمقرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامهریزی شهری کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران،شده است. برخی شهرهای ایران این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان تجربه کردهاند. این شهرها با مشکلات فراوان، مانند توسعه بدون برنامهریزی، افزایش سکونتگاههای غیررسمی، نوسان شدید قیمت زمین و مسکن، افزایش هزینه زیرساختها و خدمات شهری، به زیر ساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی، مصرف بیشتر انرژی، و آلودگیهای محیط زیستی مواجه شدهاند. سئوال اصلی این پژوهش این است که آیا شهر بابل در فرایند گسترش از سال 1335 تا 1395 با پراکندهرویی و تغییرات فضایی ناشی از آن مواجه شده است؟ بنابراین، هدف از این پژوهش شناخت الگوی گسترش شهر بابل از سال 1335 تا 1395 و تغییرات فضایی آن است. در این پژوهش، با استفاده از دادههای آماری و «مدل هلدرن» به تحلیل پراکندهرویی شهر بابل و سایر تغییرات فضایی آن پرداخته شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش، از آمار توصیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، مساحت شهر بابل از سال 1335 تا 1395 بهصورت مستمر افزایش یافته است. براساس نتایج مدل هلدرن، 74 درصد افزایش وسعت این شهر در این دوره از رشد جمعیت و 26 درصد آن از پراکندرویی ناشی شده است. این روند موجب کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و در نتیجه گسترش افقی و بیرویه این شهر شده است. پراکندهرویی این شهر موجب شکلگیری شهرکهای مسکونی، سکونتگاههای غیررسمی، و ادغام روستاهای پیرامون در آن شده است.
urban sprawl
urban expansion
Spatial changes
Babol
periphery villages
2020
09
22
889
902
https://jhgr.ut.ac.ir/article_70519_f6b980c5b79a8a62877c789b0baf4f4b.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تبیین سیاست های مستقیم دولت در زمین شهری بر الگوهای رشد پیراشهری کلان شهر (مطالعه موردی: شهرهای شرق تهران)
اکرم
تفکری
حمیدرضا
وارثی
الگوی رشد شهر، ازآنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوعات مهم در برنامهریزی شهری است. بررسی مراحل رشد و توسعة کالبدی کلانشهرهای جهان از گذشته تا به امروز نشان میدهد که سیاستهای مستقیم وغیرمستقیم دولت درتغییرات الگوهای رشد،بهویژه در مناطق کلانشهری،بسیار مهم بوده واین سیاستها در سایر تغییرات از جمله تغییرات تکنولوژیک مؤثر باعث رشد فیزیکی سریع شهرها و تبدیل شهرهای فشرده به شهرهای گسترده شده است. مطالعة الگوهای رشد کلانشهری ناشی از سیاستهای دولتی در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته با توجه به شرایط خاص اقتصادی- اجتماعی کشورها نشان میدهد که مدیریت و برنامهریزی علمی باید براساس درک مناسبی از فرایندهای فضایی-زمانی رشد شهری باشد. کلانشهر تهران،بهعنوان مهمترین شهر کشور،از شروع تحولات اقتصادی–اجتماعی سدةحاضر سکونتگاههای پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داد و این سکونتگاهها به صور مختلف از تغییرات فیزیکی-اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران تأثیر پذیرفتند؛ این امر سبب شد الگوهای رشد متفاوت متأثر از سیاستهای زمین شهری در پیرامون کلانشهر تهران شکل یابد. این مقاله با هدف تبیین الگوهای رشد شهرهای پیرامون کلانشهر تهران با تأکید بر سیاستهای مستقیم دولت بر زمین شهری تدوین شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی استو شیوةجمعآوری اطلاعات مطالعات کتابخانهای است. در این مقاله به بررسی سیاستهای مستقیم دولت در دو شهرشرقی کلانشهر یعنی رودهن و پردیسپرداخته شده و سپس با استفاده از مدل سلولهای خودکار نوع تغییرات در هر شهر ناشی از سیاستها ترسیم شده و همچنین رشد آتی این شهرها الگوسازی شده است. نتایج حاصل نشان داد فرایندها و الگوهای فضایی-زمانی رشد شهری در مناطق کلانشهری شرق تهران بازنمایی فضایی ساختارها و سازوکارهای اجتماعی-اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه بوده واین سیاستها در شکلدهی الگوهای متفاوت رشد در شهرهای پیرامون نقش اساسی داشتهاست.
Keywords: physical growth pattern
urban land use policies
cellular automata model
Rudehen
Pardis
2020
09
22
903
919
https://jhgr.ut.ac.ir/article_70822_9f5eca2846e16d3dd20ae2373fb445d0.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل فضایی شاخص های سالمندی در نواحی شهری و روستایی ایران
عامر
نیک پور
میلاد
حسنعلی زاده
یکی از مهمترین موضوعات قرن بیستویکم مسئلة سالخوردگی جمعیت و پیامدهای ناشی از آن است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی نماگرهای جمعیتی سالمندان (جمعیت 65 سال و بالاتر) در نواحی شهری و روستایی ایران است. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و براساس هدف کاربردی است. برای جمعآورى اطلاعات از روش کتابخانهاى و اسنادى استفاده شده است و دادههاى خام مقاله براساس دادههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 است. بهمنظور بررسى ویژگیهاى فضایى جمعیت سالمند از شاخصهای نسبت سالمندی، نسبت وابستگی سالمندی، شاخص سالمندی، و شاخص پیری استفاده شده است. برای تحلیل فضایی شاخصها از روشهای لکههای داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرمافزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد درصد جمعیت سالمند کشور طی دورة 1335 تا 1395 بیش از 5/1 برابر افزایش داشته است و پیشبینی میشود نسبت جمعیت سالمند به کل جمعیت از 1/6 درصد در سال 1395 به 4/20 درصد در سال 1440 برسد. نتایج حاصل از روش لکههای داغ نیز نشان میدهد نواحی شمالی و مرکزی کشور دارای مقادیر بالاتری از شاخصهای سالمندیاند و خوشة فضایی داغ را تشکیل دادهاند. در حالی که نواحی جنوب شرق، جنوب، و جنوب غرب کشور دارای مقادیر پایینتری از شاخص سالمندی بوده و خوشة فضایی سرد را تشکیل دادهاند.
Elderly Population
Spatial Analysis
city
Village
Iran
2020
09
22
921
937
https://jhgr.ut.ac.ir/article_70826_7aad1dc02c81038dcf5881cdde5e44cd.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
شناخت نقاط حادثهخیز محورهای استان البرز با استفاده از روش تخمین تراکم کرنل
اسکندر
صیدایی
ابراهیم
جهانگیر
رسول
دارابخانی
علی
پناهی
بررسی و مطالعة نقاط حادثهخیز در ایران، بهسبب فقدان برنامهریزی مدون در شناسایی و اولویتبندی این نقاط و فقدان بانک اطلاعاتی مناسبی که شناسنامة نقاط حادثهخیز کشور در آن ثبت شده باشد و پس از تأمین اعتبار و اجرای اقدامات اصلاحی دادههای آن بهنگام شود، در سطحی پایین و ناکافی قرار دارد؛ در حالی که برای شناسایی و اولویتبندی آنها نه از روشهای علمی معتبر استفاده میشود نه پس از صرف هزینه و ایمنکردن آنها میزان اثربخشی و کاهش سوانح در این نقاط ارزیابی میشود. استان البرز با داشتن حدود 407 کیلومتر راه بین شهری از لحاظ طول راهها دارای کمترین در سطح کشور است و در عین حال بهسبب موقعیت استان در شاهراه مواصلاتی غرب، شمال غرب، و شمال کشور مقام اول در ترافیک بینشهری کشور را دارد. بیشترین تعداد متوفیان ناشی از تصادف برونشهری با 58 نفر کشته در هر 100 کیلومتر مربوط به استان البرز است که بهرغم دارابودن بیشترین شاخصهای سیستم حملونقل هوشمند و تعداد نسبی راهدارخانهها در سطح کشور مقام اول کشتهها در جادههای کشور را به خود اختصاص داده است. در این تحقیق از روش تخمین کرنل از مجموع آنالیزهای فضایی نرمافزار Arc GISاستفاده شده است که از روشهای قابل بهرهبرداری در شناخت مناطق پُرتراکم بهشمار میرود. نتایج بهدستآمده نشان میدهد محدودة بسیار حادثهخیز استان البرز با طول 3/2کیلومتر در محور چالوس و اتوبان قزوین قرار گرفته است. از مجموع راههای استان 85/11 کیلومتر از راهها در شرایط حادثهخیز است.
traffic accidents
accident full range
Alborz Province
Suburban roads
Kernel density estimation method
2020
09
22
939
951
https://jhgr.ut.ac.ir/article_70853_c855e86618631bde68ffd1e8398047d6.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل فضایی پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان قم)
هادی
قراگوزلو
عبدالرضا
رحمانی فضلی
فرهاد
عزیز پور
حمید
جلالیان
سادهترین شکل مطالعه در عرصة توسعة پایدار روستایی، از دیدگاه جغرافیایی، مطالعة نحوة توزیع فضایی آنهاست. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، سنجش سطوح فضایی پایداری سکونتگاههای روستایی واقع در استان قم است. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. دادههای مورد نیاز به روش اسنادی بهدست آمده است. محدودة مورد مطالعه استان قم و جامعة آماری پژوهش روستاهای دارای سکنة استان قم هستند. وزندهی به شاخصهای پژوهش با استفاده از مدل F’ANP و تحلیل دادهها با استفاده از روش تصمیمگیری چندمعیارة VIKOR انجام شد. برای طبقهبندی روستاهای مورد مطالعه از جنبة سطوح پایداری از روش تحلیل خوشهای و نرمافزار GIS و برای تحلیل عوامل مؤثر بر پایداری از رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد از 180 روستای مورد مطالعه ده روستا در طبقة پایدار، 18 روستا در طبقة نسبتاً پایدار، 108 روستا در طبقة پایداری پایین، و 46 روستا در طبقة ناپایدار قرار دارند. روستاهای ناپایدار در مناطق مرکزی استان استقرار یافتهاند. همچنین، نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که روستاهای استان در مقایسه با یکدیگر از سطح پایداری پایینی برخوردارند؛ بهطوریکه الگوی فضایی آن نامتعادل است و این پایداری بهطور یکسان در همة شاخصهای پایداری روستاها اتفاق نیفتاده است. این وضعیت بیانگر پویش ناقص نظام سکونتگاهی استان است. از نظر کاربرد مدلها و تکنیکهای کمّی، در این پژوهش برای اولین بار از پژوهش F’ANP در تعیین سطوح پایداری روستایی استفاده شده و نتایج تحقیق کارایی این مدل را در مطالعات جغرافیایی اثبات کرده است.
Sustainable
Development
sustainability
level
F'ANP
2020
09
22
953
969
https://jhgr.ut.ac.ir/article_70913_69a115db3e6ed14563eb85fcf6696f48.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)
لیلا
آقایی
حمیدرضا
وارثی
سعید
زنگنه شهرکی
پس از رشد سرسامآور شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، شهرهای بزرگ ایران با مشکلات متعددی روبهرو هستند؛ تردد سنگین وسایل نقلیه، ترافیک، نابودی محیط زیست، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، ازدحام جمعیت شهری، بحران کیفیت زندگی از جمله مشکلات است. یکی از راهحلهای رفع این معضلات مهیاسازی زمینههای تحقق شهر الکترونیک و شهرداری الکترونیک است. هدف اصلی از این مقاله بهکارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیهمحوری با معیارهای شهرداری الکترونیک است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمعآوری اطلاعات شامل دو بخش تحقیق کتابخانهای و میدانی است و جزو تحقیقات توصیفی- پیمایشی است.با بهکارگیری تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری، شاخصهای پژوهش از نظر تأثیر تحلیل و مدل مفهومی ارائه شد. برای برازش مدل از معیار Q2، معیار Gof، روایی واگرا، و روایی همگرا و برای سنجش میزان تأثیرگذاری طرح ناحیهمحوری بر مبنای معیارهای منتخب از آزمون فریدمن استفاده شد. براساس یافتههای تحقیق.برازش مناسب مدلهای اندازهگیری در سطح منطقة 6 و 15 شهرداری تهران تأیید شد وارتباط معنادار بالایی بین متغیرهای مکنون وجود دارد که صحت مدل را تأیید میکند.همینطور با ارزیابی طرح ناحیهمحوری مشخص شد این طرح بهطور یکسان در همة ابعاد تأثیر نداشته است. بنابراین، برای اجرای کامل طرح ناحیهمحوری نیاز به مدیران خلاقی است که بتوانند با استراتژی مناسب راه برونرفت از معضلات را پیدا کنند تا زمینههای تحقق شهرداری الکترونیک فراهم شود.
district
Urban plan
Area-based plan
E-municipality
path analysis model
2020
09
22
971
992
https://jhgr.ut.ac.ir/article_71077_93088260ff4d03287e114c132831f636.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تبیین الگوی شهروند بیوفیلیک (مطالعه موردی: مناطق 9 و10 کلان شهر تهران)
سید اسحاق
جلالیان
زهرا
تردست
محمد
ویسیان
در طول پیگیریهای پایداری زیستمحیطی توجه به مسئولیت دولتها برای کاهش تخریب محیط زیست بهطور مداوم کاهش یافته و بهجای آن بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان تمرکز شده است. این توجه روزافزون به فرد بر نقش کلیدی، که شهروندان در ایجاد و توسعة یک جامعة پایدار دارند، تأکید دارد. تاکنون محققان اشکالی از شهروندی را، که نشاندهندة تلاش برای پایداری زیستمحیطی است، ارائه دادهاند. هدف از این پژوهش نیز استفاده از شاخصهای شهر بیوفیلیک برای معرفی یک شیوة جدید از شهروندی زیستمحیطی تحت عنوان «شهروند بیوفیلیک» است که در آن رفتارها و فعالیتهای بیوفیلیکی شهروندان مناطق 9 و 10 کلانشهر تهران بهعنوان نمونه تحقیق میشود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعة آماری ساکنان این دو منطقه و نمونة آماری براساس فرمول کوکران برابر با 350 نفر از ساکنان این دو منطقه است. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسشنامه، از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) استفاده شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 824/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز، علاوه بر آزمونهای توصیفی، از آزمونهای استنباطی نظیر کولموگروف- اسمیرنوف، Tتکنمونهای، و طیف نانلی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون اسمیرنوف حاکی از نرمالبودن آزمون است و نتایج آزمون Tتکنمونهای نشان میدهد اگرچه هیچ یک از پاسخدهندگان به گروه و مؤسسة خاصی تعلق ندارند، رفتارها و نگرشهای شناساییشده نشان میدهد رفتارهای شهروندان و میزان اهمیت محیط برای آنها در وضعیت مطلوبی قرار دارد، اما بهدلیل فراهمنبودن شرایط و کمبود زیرساختهای بیوفیلیکی فعالیتها و آگاهیهای بیوفیلیکی شهروندان نامطلوب ارزیابی شده است. زیرا رفتار بیوفیلیکی شهروندان متأثر از محیط محل است و توسعة هنجارها و زیرساختها با یک گرایش طرفدارانة زیستمحیطی بر ماهیت چندوجهی شهروندی تأثیرگذار خواهد بود.
Biophilic citizen؛ Environmental citizenship
Biophylic city؛ 9th and 10th district
Tehran Metropolis
2020
09
22
993
1008
https://jhgr.ut.ac.ir/article_71078_402f573a7a3225da2999733e7ebc9677.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
سنجش عدالت فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در حوزه های شهری ( مطالعه موردی: شهر ارومیه)
شهریور
روستایی
هادی
حکیمی
شیوا
علیزاده
شاخصهای مسکن شاید مهمترین و کلیدیترین ابزار برنامهریزی مسکن باشند. شناخت نابرابریها و فقدان تعادل در چارچوب محدودههای جغرافیایی مختلف و پیبردن به اختلافها و تفاوتهای موجود و سیاستگذاری در جهت کاهش نابرابریها از وظایف اساسی متولیان توسعة مناطق بهشمار میرود. با توجه به افزایش جمعیت شهر ارومیه و توجه کم به مقولة مسکن، هدف از این پژوهش شناخت و تبیین نابرابریهای فضایی و ارائة راهکارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن بین حوزههای کلانشهر ارومیه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. دادههای خام از Excel بعد ازتبدیل به شاخصهای مورد نظرو با 35 شاخص به نرمافزار Spss برای اجرایتحلیل عاملی وارد شد و 8 عامل از تحلیل عاملی بهدست آمد که4عامل بهعنوان عامل اصلی و4 عامل بهعنوان عوامل فرعی شناخته میشود.سپس،عاملهای مورد نظر به محیط GIS متصل وتجزیه و تحلیل شد.21/18درصد از حوزهها جزو حوزههای خیلی محروم،18/18درصد محروم،53/53 درصد متوسط،18/13 درصد برخوردار،و57/9 درصد کاملاً برخوردارند و مناطق 3 و 1، 2 به توجه بیشتر نیازمندند تا نابرابریها تا حدی کاهش یابد. نتایج این پژوهش نشان داد حوزههای محروم در مناطق ۳و۲حوزههای برخوردار در مناطق ۱و۴ وجود دارند.این وضعیت حاکی از وجود فاصلةطبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخصهای مورد بررسی در سال 1395 است و یافتهها نشاندهندة توزیع نابرابر و نامناسب شاخصهای مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.
"Space Justice "
"house indices "
"Moran"
" Urmia city"
"Quantitative and qualitative "
2020
09
22
1009
1029
https://jhgr.ut.ac.ir/article_71476_3c587bcdc8cd12978ed0c9e434ae0adf.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تبیین تمایزات حریمخواهی ساکنان در مسکن بومی چهار پهنه اقلیمی ایران
فاطمه
برادران هروی
مهدی
حمزه نژاد
طب کهن نیازهای جسمی و خلقی انسان در اقلیمهای مختلف را براساس مزاج غالب مناطق متفاوت میداند. معماری در صدد ایجاد ساختمانی پاسخگو به نیازهای آسایشی و فرهنگی منطبق با مزاج در خانه اقلیمهای مختلف است. نیاز حریم و سلسلهمراتب فضای زیست و تأکید بر قلمرو و شیوة تعامل اجتماعی یکی از همین ابعاد فرهنگی و روانی است. مطالعات قدیم و جدید آن را تحت اثر مزاج منطقه تا حدودی متفاوت دانستهاند. این پژوهش، با بررسی پیکرهبندی حریم فضایی خانهها در چهار اقلیم، تفاوتهای مزاجی حریم با راهکارهای آن را مییابد. روش پژوهش موردی با راهبرد ترکیبی (روشهای توصیفی-تحلیلی در گونهشناسی، استدلال منطقی، تفسیر دادهها با مبانی مزاج، و شخصیتشناسی) و تعمیم دادههاست. مطالعةاسناد معماری، با انتخاب شهرهای مبنا(با مقایسة دما، رطوبت نسبی در نمودار بیوکلماتیک انسانی، و ضریب خشکی دومارتن)،تفاوتهای معناداری را در درصد مساحت فضای بسته تا باز و خصوصی تا عمومی خانههای چهار اقلیم نشان داد. تفاوتهای کالبدی براساس روانشناسی و طب سنتی و جدید تفسیر شد. نتایج با حریمخواهی[1]خانههای اقلیم چهارگانة ایران از درجة 1 اقلیم گرم-خشک تا درجة 4(کمحریمترین) اقلیم سرد-مرطوب درجهبندی شد. شاخصة فرهنگی-کالبدی(سیالیت و شفافیت زیاد فضایی اقلیم سرد و مرطوب در مقابل درونگرایی اقلیم گرم-خشک) قابل توجه بود. پروفیل حریمی ساکنان خانههای چهار اقلیم براساس امنیت مطلوبشان رسم شد. دانش جغرافیای حریم انسانی به معماران برای تعبیة کالبدی همسو با نیاز حریمی ساکنان کمک میکند.
[1]. ویژگی حریمخواهی معادل میزان تمایل افراد به داشتن حریم در مواجهه با دیگران و فضاهای کالبدی درنظر گرفته شده است.
Keywords: traditional homes
Privacy
Islamic temperament
Personality
Climate
2020
09
22
1031
1053
https://jhgr.ut.ac.ir/article_71967_25457399d5a4a348be93af921faa09df.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیلی براثرگذاری ابعاد مدیریت شهری بر شاخصهای زیستپذیری شهری (مطالعۀ موردی: شهر شهرکرد)
پژمان
محمدی
یوسفعلی
زیاری
علی
توکلان
ضرورت و اهمیت پرداختن به زیستپذیری شهری در ارتباط با وظایف جدید برنامهریزی و مدیریت در پاسخدهی به نیازهای جامعه پس از صنعتیشدنـ که شدیداً در جستوجوی امکانات و تسهیلات و کیفیت زندگی استـ بهشدت افزایشیافته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل نقش مدیریت شهری در زیستپذیری شهرکرد است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری مورد پژوهش شامل ساکنان شهرکرد است و محدودة آماری کل منطقه دربردارندة شهرکرد است. تعداد جامعة آماری پژوهش برابر با 160000 و تعداد نمونه برابر 383 نفر است که براساس فرمول کوکران و به شیوة تصادفی در دسترس تعیین شدهاند. دادههای گردآوریشده براساس مدل رگرسیون در محیط نرمافزار spssتجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که، در کل، مدیریت شهری اقدام متناسبی در زمینۀ زیستپذیری شهری در شهرکرد انجام نداده است. در سایر ابعاد زیستپذیری مشاهده شد که مدیریت شهری بر شاخص اقتصادی تأثیرگذار بوده است که به نسبت خوب است و نشاندهندة اقدام مدیریت در بهبود وضعیت اقتصادی است. از طرفی، مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی نیز با میزان معناداری پایین تأثیرگذار بوده است و نشاندهندة اقدامات نهچندان چشمگیر مدیریت شهری شهرکرد در بهبود وضعیت اجتماعی شهر است که البته باید در این زمینه اقدامات بیشتری انجام گیرد. از طرفی، مدیریت شهری بر شاخص زیستمحیطی تأثیرگذار نبوده است و این نشان از این دارد که مدیریت شهری در راستای بهبود وضعیت زیستمحیطی شهر اقدامات متناسبی انجام نداده است.
livability
city
Urban Management
Shahrekord
kokran
2020
09
22
1055
1069
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72177_194ad3c4c5fd938fe04fac5356ac0327.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگری در صنعت گردشگری ایران (با استفاده از مدل دیمتل)
علی
چراغعلی خانی
عماد
رضاعلی
سید علی
خوش لهجه
لزوم تحقق اقتصاد بدون نفت از یک سو و پتانسیل بالای ایران در جذب گردشگر اهمیت پرداختن به مباحث مرتبط با صنعت گردشگری را در کشور دوچندان کرده است. یکی از راههای اصلی کسب درآمدهای ارزی جذب گردشگر توسط کشور است. این صنعت به قدری در رشد اقتصادی کشورها اهمیت یافته است که به آن «صادرات نامرئی» نیز میگویند. همچنین، بسیاری از کشورها برای رشد و پیشرفت اقتصادشان از این صنعت کمک گرفتهاند. این در حالی است که کشوری مانند ایران، با وجود پتانسیلهای بالا در جذب گردشگر، هنوز رشدی که باید و شاید را در این صنعت تجربه نکرده است. در این مقاله به شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگر پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعة آماری مورد بررسی در این پژوهش ترکیبی است از پنج نفر از خبرگان صنعت گردشگری و صاحبنظران در دانشگاه و صنعت و نیز پنجاه نفر از گردشگرانی که یا بهتازگی سفری را تجربه کردهاند یا برنامة سفری برای خود دارند. اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای، طوفان فکری، پژوهشهای میدانی، و مصاحبه با خبرگان بهدست آمده است. در پژوهش حاضر تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل بر انتخاب یک مکان برای گردشگری و رتبهبندی آنها در کشور ایران بررسی شدهاست. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان میدهد عامل عملکرد سیستم حمل و نقل بیشترین تأثیرگذاری، و عامل فاصله و مسافت بیشترین تأثیرپذیری، و عامل موقعیت جغرافیایی بیشترین تعامل را با سایر عوامل دارا میباشند.
tourism industry
Multi-Criteria Decision Making
Dimatel
Ranking
tourism factors
2020
09
22
1071
1081
https://jhgr.ut.ac.ir/article_76521_e1f7b5657e42b2f440c2362ae43acc44.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
مرور نظامند و فراتحلیل کیفی پژوهشهای اکوسیستم کارآفرینی
مجتبی
قدیری معصوم
سیدحسن
مطیعی لنگرودی
محمد رضا
زالی
علی
غلامی
بررسی تحقیقات انجامشده در حوزة اکوسیستم کارآفرینی نشان میدهد این مطالعات گرفتار برخی ضعفهای عمده در ابعاد نظری و روششناختی است. این مشکلات باعث شدهاند تا پژوهشگران به استفاده از مدلهای ارائهشده توسط برخی محققان و نهادهای بینالمللی روی بیاورند که معمولاً با ماهیت جغرافیایی- منطقهای تحقیقات متناظر نیستند. در مقالة حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل کمیت و کیفیت مطالعات انجامگرفته در حوزة اکوسیستم کارآفرینی، بازیگران کلیدی این اکوسیستم و نقشها و روابط آنها شناسایی و بررسی شود. تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی است و با توجه به روش اجرا، مطالعة سیستماتیک تلقی میشود که با روش فراتحلیل کیفی انجام شده است. از میان مقالات قابل دسترس، هفتاد مورد که دارای شرایط لازم بودند انتخاب شدند و در تحلیلها استفاده شد. نتایج بهدستآمده از بررسی چارچوب نظری و روششناختی مقالات در تطبیق با اصول پارادایم اکوسیستم کارآفرینی نشان میدهد بیشتر مطالعات انجامگرفته در این حوزه از نظر چارچوب ایدئولوژیک و ابزار و روش مورد استفاده دارای نواقص اساسی است که ریشة این شکاف بیشتر بهدلیل عدم درک کافی محققان حوزة کارآفرینی از مفهوم اکوسیستم است. همچنین، نتایج تحلیل کیفی مطالعات بیانگر این است که اکوسیستم کارآفرینی از نُه بازیگر که در دو سطح و شش حوزه عمده فعالیت میکنند تشکیل شده است که حضور و دامنة فعالیت این بازیگران بسته به سطح توسعة مناطق متفاوت است.
Entrepreneurship System
Entrepreneurship ecosystem
Entrepreneurship environment
Qualitative meta-analysis
Rural Entrepreneurship
2020
09
22
1083
1102
https://jhgr.ut.ac.ir/article_72236_730873d9fb5bbbe6105d30037f10cad0.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
همکاری های ژئواکونومیکی و رقابت های ژئوپلیتیکی چین و امریکا در منطقه آسیا- پاسیفیک در قرن بیست ویکم
بهادر
زارعی
سید مهدی
موسوی شهیدی
این پژوهش بهدنبال بررسی کارکرد ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی دو بازیگر جهانی امریکا و چین در منطقة آسیا- پاسیفیک است. چین، بهعنوان بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی منطقة پاسیفیک و تا یک دهة آینده بهعنوان یکی از دو قدرت بزرگ جهانی، و امریکا امروز، بهعنوان تنها ابرقدرت جهان، عضو غربی منطقة پاسیفیک و دارای منافع فراوان و شرکای اقتصادی و نظامی در این منطقه است. این دو کشور با دو مدل همکاری و رقابت در منطقة پاسیفیک در برابر یکدیگر در حال نقشآفرینیاند. با افزایش مداوم قدرت اقتصادی، فناوری، و نظامی چین، نگرانی امریکا از این کشور نیز رو به فزونی است. از یکسو، امریکا نمیتواند از ظرفیت بزرگ ژئواکونومیکی چین برای اقتصاد پویای خود بهره نبرد و از سوی دیگر قدرت اقتصادی و نظامی بهسرعت رو به رشد چین و اختلافات ژئواکونومیکی، ارضی، مرزی، و امنیتی که چین با همسایگان پاسیفیک خود دارد بهانة مداخله و نظارت امریکا در منطقه را فراهم میکند. یافتههای پژوهش نشان میدهد ظرفیت بزرگ ژئواکونومیکی چین و منافع سرشاری که اقتصاد و بازار رو به رشد چین و قدرت نقشآفرینی این کشور در عرصة جهانی نصیب امریکا خواهد کرد، چشمانداز همکاری ژئواکونومیکی بین دو کشور بیش از رقابتهای ژئوپلیتیکی در این قرن خواهد بود، اگرچه امریکا از سود نظامی رقابتهای ژئوپلیتیکی منطقة پاسیفیک نیز دست نخواهد کشیدو با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی و نفوذ جهانی چین و پیشیگرفتن بر امریکا در این قرن، دو کشور سازش و همکاری را بر ستیز ترجیح خواهند داد.
Asia-Pacific region
USA
China
geo-nuclear cooperation
geopolitical competition
2020
09
22
1103
1130
https://jhgr.ut.ac.ir/article_75929_cdde29f29c639df97ab71af96d4a7ec7.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1399
52
3
تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائمشهر)
زهرا
شریفی نیا
توجه به مشارکت و تأکید بر نقش آن یکی از عوامل مؤثر در توسعة روستایی شناخته شده است، زیرا مشارکت زمینه را برای افزایش کارایی برنامههـای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و کیفیت تصمیمگیری برای مناطق روستایی فراهم میکند. بنابراین، برای دستیابی به توسعة روستایی نیازمند مشارکت مردم در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هستیم. هدف از این پژوهش تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعة روستایی در دهستان بیشهسر بخش مرکزی شهرستان قائمشهر است. نوع تحقیق براساس هدف کاربردی و از جهت روش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادهها از روشهای اسنادی و میدانی و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری و مدل واس پاس بهره گرفته شد. نتایج آزمون tتکنمونهای نشان داد میانگین معیارهای موانع اقتصادی- مالی، فردی و شخصیتی، نهادی و سازمانی و اطلاعاتی در توسعة روستایی بیشتر از مقدار میانگین نظری مطلوب است. مقادیر میانگین موانع مشارکت محلی (محیط اجتماعی، اقتصادی، فردی، نهادی، و اطلاعاتی و ارتباطی) در خوشة دوم بیشتر از خوشة اول است. بنابراین، جدول ANOVAنشان داد که براساس میزان معناداری، موانع محیط اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، فردی و شخصیتی، نهادی و اطلاعاتی و ارتباطی با سطح خطای کوچکتر از 01/0 بیشترین نقش را در جداسازی خوشهها دارد. همچنین، نتایج خروجی مدل WASPAS نشان داد که موانع مشارکت مردم محلی در توسعة روستایی در روستای بالافراکتی نسبت به سایر روستاها شدیدتر و در روستای پاشاکلافراکتی نیز موانع ذکرشده از شدت کمتری برخوردار است.
Rural
Development
participation
Ghaemshahr
County
2020
09
22
1131
1151
https://jhgr.ut.ac.ir/article_76773_50a623440e2d894b8eec6172b5fdc9de.pdf