2024-03-28T13:51:09Z
https://jhgr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=11090
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تحلیل پدیدارشناسی آثار منفی شهرک های صنعتی بر تجربة زیستة مردم بومی روستا (مطالعة موردی شهرک صنعتی خیرآباد آراک)
مسعوده
نیکویی فرد
محمود
نصیری
محمد رضا
رضوانی
در مطالعات مربوط به ارزیابی آثار صنعتی سازی بر توسعة روستایی، بیشتر، پیامدهای مثبت این پدیده درنظر گرفته شده و به آثار منفی آن بر مردم بومی روستا صریح و همه جانبه پرداخته نشده است. یکی از دلایل این امر آن است که نظریة جامعی دربارة پیامدهای منفی صنعتی سازی وجود ندارد؛ هرچند در برخی مطالعات در کنار پیامدهای مثبت به برخی پیامدهای منفی نیز اشاره شده است. دلیل دیگر آن است که در مطالعات داخل کشور از رویکردهای کمی و شاخص های از پیش تعیین شده و عینی استفاده شده و امکان بررسی همة ابعاد، به ویژه آثار منفی آن در قالب پرسشنامه، وجود نداشته است. اما نظریات و مطالعات مختلف نشان می دهد که صنعتی سازی، به خصوص اگر از نوع شهرک های صنعتی باشد، می تواند آثار منفی و جبران ناپذیری بر فضای روستا بگذارد. بنابراین، برای شناخت و فهم آثار منفی این پدیده از رویکرد کیفی و بررسی روستای خیرآباد استان مرکزی به عنوان مورد مطالعاتی روستای دارای شهرک صنعتی استفاده شده است. در میان رویکردهای کیفی نیز، به دلیل آنکه هدفْ کشف و ایجاد درکی عمیق تر از پدیدة صنعتی سازی است که کنشگران فعال آن را تجربه کرده اند، از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از روش پدیدارشناسی نشان داده است که آثار منفی در قالب مضمون های کاهش امنیت اجتماعی، گسترش ناموزون چشم اندازهای شهری در روستا، تغییر و تضعیف فرهنگ بومی روستا، رشد نامتوازن منطقه ای جمعیت، افزایش آلودگی محیط زیست، ناپایداری اقتصادی روستا، فقدان ظرفیت اقتصادی برای زنان، و از بین رفتن ظرفیت های گردشگری روستا برای مردم بومی روستا تجربه شده است که کمتر موردتوجه نظریه پردازان بوده است.
آثار منفی
پدیدارشناسی
روستای خیرآباد
شهرک صنعتی
مردم بومی
2022
03
21
1
19
https://jhgr.ut.ac.ir/article_75996_1c64ec90b0d8afb336f53baf5cfacf97.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
ارزیابی مؤلفه های کیفیت سکونتی در محلات تاریخی شهر سبزوار (مطالعة موردی: محلة تاریخی سرده)
هادی
سلطانی فرد
مونا
عبدالملکی
مریم سادات
موسوی
احمد
زنگانه
محلات تاریخی بخش ارزشمندی از ساخت و هویت شهر به شمار می روند و امروزه از نظر برنامه ریزی و مدیریت شهری اهمیت زیادی دارند. کیفیت سکونتی، به عنوان یک مفهوم، مجموعه ای از شاخص ها و معیارهاست و از این نظر به یکی از عوامل مهم زیست پذیری محلات شهری و به ویژه محلات تاریخی تبدیل شده است. این مقاله با هدف ارزیابی کیفیت محیط شهری در محلة تاریخی سرده در شهر سبزوار و شناخت شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت محیط شهری از دو بُعد عینی و ذهنی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و توسعه ای، از لحاظ نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی، و از نظر روش تحقیق پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 333 نفر محاسبه شده است. همچنین، برای تحلیل یافته های پژوهش، از شیوه های آماری به ویژه روش تحلیل عاملی، آزمون پارامتریک t تک نمونه ای، و ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرمافزار SPSS استفاده شده است. بدین منظور، شاخص های تحقیق در سه بُعد کیفیت سکونتی عینی، کیفیت سکونتی ذهنی، و مجموع آنها تقسیم شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان کیفیت محیط شهری در بُعد ذهنی از نسبت بالایی نسبت به بُعد عینی برخوردار است. همچنین، نُه عامل تأثیرگذار بر کیفیت سکونتی از دیدگاه ساکنان محله به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ساختار کالبدی- فضایی، حس تعلق مکانی، رضایت از زندگی، دسترسی ها، روابط خانوادگی، همبستگی اجتماعی، امنیت، سیما و منظر شهری، و مشارکت اجتماعی. پایین بودن مشارکت اجتماعی یکی از دلایل مهم در کاهش کیفیت سکونتی بافت است.
ارزیابی کیفیت سکونتی
بافت تاریخی
تحلیل عاملی
محلة سرده
محیط شهری
2022
03
21
21
43
https://jhgr.ut.ac.ir/article_76283_0d4f4431247699c809ff25c2fb33d980.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
ارزیابی ارتباط فضایی سلامت اجتماعی بانوان مشهد و فضاهای سبز شهری؛ چه عواملی بر حضور آنها در فضاهای سبز شهری اثرگذار است؟
محمد رحیم
رهنما
لیا
شاددل
در مقالة حاضر سه هدف دنبال می شود: بررسی چگونگی توزیع فضایی سلامت اجتماعی بانوان مشهد؛ ارزیابی خودهمبستگی فضایی آن با فضاهای سبز شهری؛ و تعیین عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری در ابعاد فردی و محیطی. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی- تبیینی است. در مرحلة کمی، برای سنجش سلامت اجتماعی از پرسشنامه کییز استفاده شد و 670 پرسشنامه در سطح نواحی شهر مشهد تکمیل شد. در مرحلة کیفی، برای تعیین عوامل محیطی اثرگذار، 17 مصاحبة نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نتایج نشان داد بر اساس ضریب موران (ضریب 18/0)، توزیع فضایی سلامت اجتماعی خوشه ای است. خودهمبستگی فضایی سلامت اجتماعی و فضای سبز شهری با آزمون موران دومتغیره ارزیابی شد و چهار نوع خوشه در سطح مشهد تشکیل شد. در خوشة High-Low ارتباط فضایی معکوس بود. بنابراین، برای شناسایی عوامل اثرگذار بر حضور بانوان در فضاهای سبز شهری، پارک میرزاکوچک خان از این خوشه انتخاب و شعاع عملکرد آن (999 متر) مشخص شد و ساکنان این محدوده مدنظر قرار گرفتند. برای تعیین عوامل فردی از آزمون رگرسیون ترتیبی استفاده شد. نتایج نشان داد در میان متغیرهای فردی تحصیلات پایین تر و درآمد بالاتر در سطح خطای کوچکتر از 05/0 معنیدارند و جهت رابطة آنها مثبت است. در حوزة عوامل محیطی نیز عوامل اثرگذار در سه بُعد کالبدی-فضایی، زیباشناختی، و ادراکی- احساسی بررسی شد. بر اساس نتایج، پیشنهادهای لازم برای ارتقای حضور بانوان در فضاهای سبز شهری و در نتیجه بهبود سلامت اجتماعی آنها ارائه شد.
بانوان مشهد
توزیع فضایی
خودهمبستگی
سلامت اجتماعی
فضای سبز شهری
2022
03
21
45
65
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78364_05419841e54b84e17e2b9ef0b5e391eb.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تلاش راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه
حمید
درج
کاظم
نورانی بنام
تحولات سیاسی که از سال 2011 میلادی در کشورهای عربی به وقوع پیوست نه تنها به استقرار حکومت های دموکراتیک در منطقه ختم نشد، بلکه به پیدایش و گسترش داعش منجر گردید. این گروه تروریستی از شمال افریقا تا غرب آسیا در کشورهای منطقه پدیدار گشت و دست به اقدامات تروریستی زد. با توجه به اینکه سوریه و عراق در کانون این بحران تروریستی قرار گرفتند، تهدید داعش بیش از پیش برای جمهوری اسلامی نمایان گشت. بنابراین، ایران با اتخاذ تدابیر و خط مشی های سیاسی و نظامی در تلاش برای دفع این تهدیدات برآمد تا از این طریق از فروپاشی حلقه های مقاومت در منطقه ممانعت به عمل آورد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که جمهوری اسلامی ایران برای حذف داعش از معادلات عراق و سوریه به چه اقداماتی دست زده است؟ فرضیة قابل طرح این است که از آنجا که حضور و قدرت یابی داعش در عراق و سوریه تهدیدی وجودی برای ژئوپلیتیک تشیع و از طرفی محاصرۀ فیزیکی ایران قلمداد می شود، جمهوری اسلامی، به عنوان بازیگر کلیدی محور مقاومت و با هدف جلوگیری از تضعیف و فروپاشی حلقه های زنجیرۀ مقاومت در منطقه، در تلاش برای شکست و نابودی این گروه تروریستی برآمد و از شکلگیری نظم و الگویِ منطقهای در راستای اهداف و منافع رقبای خود در غرب آسیا ممانعت ورزید. یافته های پژوهش نشان می دهد منافع ملی، به خصوص منافع امنیتی ایران، اتخاذ سیاست دفاعِ فعال این کشور در قبال حضور و فعالیت داعش در عراق و سوریه را ایجاب می کند و در این راستا به حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود مبادرت می ورزد.
ایران
داعش
رئالیسم تدافعی
سوریه
عراق
2022
03
21
67
93
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78378_ab6de4be9367e244342430793a34a83e.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تبیین طیف رفتاری جمهوری اسلامی ایران در منطقة خلیج فارس: تقابل سیاست خارجی وضعیت محور و ژئوپلیتیک موقعیت محور
عابد
گل کرمی
افشین
متقی
میزان نقشآفرینی دولتها در عرصه و صحنة منطقهای و جهانی وابسته به درک سیاستگذاری خارجی از واقعیتهای موقعیتمحور ژئوپلیتیک است. در این راستا، کشور ایران در یکی از حساسترین موقعیتهای ژئوپلیتیک جهان قرار گرفته است؛ بهگونهایکه مناطق و زیرمناطق ژئوپلیتیک فعالی با کارکردهای گسترده و پُرشمار آن را فراگرفته و میتواند آن را بهصورت یکی از کانونهای جاذبة دیپلماسی منطقهای و جهانی درآورد. در این میان، یکی از مناطق که در ارتقابخشی موقعیت ژئوپلیتیک ایران مؤثر است منطقة خلیج فارس است. از این رو، جمهوری اسلامی ایران باید همساز با الزامات ژئوپلیتیک الگوی سیاست خارجی متناسب با نقش ها و کارکردهای خود را در این منطقه تنظیم کند. بر این پایه، در پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقة خلیج فارس پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه طیفی از مناسباتـ از همزیستی مسالمت آمیز تا جنگـ را دربر گرفته است که درواقع این سیاست ها بیش از آنکه متکی بر انطباق کارکردی و واقعیت های موقعیت محور کُدهای ژئوپلیتیک کشور با کُدهای منطقه باشد، تابع عوامل وضعیت محور سیاسی روز بوده است. از این رو، برای رسیدن به سیاست خارجی بر پایة موقعیت محوری ژئوپلیتیک، که تبیین کنندة فرصت ها و تنگناهای پیش روی دولت های این منطقه در رابطه با همدیگر باشد، فاصله بسیار است. بدین ترتیب، جمهوری اسلامی باید رویکرد ژئوپلیتیک محور را در ارتباط با هر یک از کشورها در دستور کار سیاست خارجی قرار دهد و در تعامل و پیوند با یکایک آنها با چنین سیاستی، با توجه به شرایط خاص هر کشور، سیاستگذاری خارجی کند.
جمهوری اسلامی ایران
ژئوپلیتیک
سیاست خارجی
منطقة خلیج فارس
موقعیت محوری
2022
03
21
95
114
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78448_c6bb71664ccf037be041476813368a62.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا (مطالعة موردی: مدیران هتل ها و رستوران ها در شهر تبریز)
ابوالفضل
قنبری
محمد
فاریابی
خاطره
عبدی دایلاری
گردشگری بخش مهمی از اقتصاد امروزه است و غذا نشان دهندة فرهنگ هر کشور و یکی از عناصر خلاقیت در زندگی روزمره است که برای بسیاری از گردشگران جذاب است. گردشگری غذا فرصت های جدیدی برای مقصدهای گردشگری، کسب درآمد، و ایجاد شغل فراهم می کند و، در عین حال، چالش های جدیدی را، به خصوص در زمینة توسعة تجربه، بازاریابی، و نام تجاری ایجاد می کند. ارتباط بین غذا و گردشگری نیز زمینه ای برای توسعة اقتصاد محلی است که می تواند با استفاده از تجارب غذایی برای اهداف نام تجاری و بازاریابی تقویت شود. به همین دلیل شناخت نقش غذا در تجربة گردشگری و بازاریابی مدیران و مسئولان هتل ها و رستوران ها در جهت شناساندن غذایهای محلی شهر تبریز امری ضروری است تا از این طریق بتوانند غذاهای سنتی و معروف شهر تبریز را به گردشگران بشناسانند. در این پژوهش برای بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا از دید مدیران رستورانها، پرسشنامة محقق ساخته ای با 32 معرف و در مقیاس نقطه ای طیف لیکرت تهیه و توسط مدیران بیست رستوران معروف و گردشگرپذیر شهر تبریزـ که شیوة انتخاب این رستورانها به صورت تمام شماری بودـ تکمیل گردید. پایایی و روایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و به روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزئی (PLS-SEM) تجزیه و تحلیل شد. متغیرهای مدل بررسی نقش بازاریابی از دید مدیران رستوران ها از جمع بندی مطالعات پیشین استخراج شد. نتایج مدل بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا از دید مدیران رستورانها نشان می دهد که مدل آمیختة بازاریابی ترفیع با مقدار ضریب مسیر 534/0 بیشترین تأثیر را در عوامل توسعة گردشگری غذا دارد.
آمیختة بازاریابی (توزیع/ مکان
قیمت
محصول
و ترفیع)
حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM)
شهر تبریز
گردشگری غذا
مدیران هتل ها و رستوران ها
2022
03
21
115
130
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78449_df9dd08fa7718d1f898aa220d6ac739c.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
بررسی نقش ظرفیت های مردمی و محلی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری (نمونة موردی: بافت فرسودة ارومیه)
سمیه
رسول نازی
فریدون
نقیبی
مرتضی
خسرونیا
توجه به بافت های فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آنها به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده؛ به گونه ای که سازمان های ذیربط را به تکاپوی ساماندهی و بازآفرینی بافت های یادشده سوق داده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از نظر ماهیت، بر اساس روشهای جدید برنامه ریزی مشارکتی، تحلیلی محسوب میشود که با استفادة ترکیبی از تحلیل های فضایی و ساختاری در پی ارائة یک مدل تجربی از نقش اجتماعات مردمی در فرایند بازآفرینی است. محدودة مطالعه کل بافت فرسودة ارومیه شامل بافت تاریخی، بافت میانی، و بافت فرسودة حاشیه ای را دربر می گیرد. با توجه به گستردگی حوزة مطالعه در هر بافت، محلات واجد الویت برای بازآفرینی با استفاده از تکنیک TOPSIS انتخاب می شوند. در محلات واجد الویت، ساکنان هر کاربری با به دست آوردن میزان سازگاری، وابستگی، و کارایی ملک خود تصمیم به بازآفرینی ملک دارای بدترین میزان کارایی با کسب مجوز از شهرداری می نمایند. پس از درگیرشدن مردم در فرایند بازآفرینی، سرانة کاربری های مورد نیاز در محلات واجد الویت به سرانة استاندارد نزدیک شده است. بنابراین، این مدل می تواند بازآفرینی کاربری اراضی را با درنظرگرفتن عاملان بازآفرینی محقق گرداند. بنابراین، پیش شرط همة برنامه های مشارکتی باور سیاست گذاران و مدیران شهری به تأثیر مشارکت شهروندان در حل مسائل و مشکلاتی است که بهبود کیفیت زندگی آنها در گرو یافتن راه حل و چاره ای مناسب برای آنهاست.
بازآفرینی
بافت ناکارآمد شهری
برنامه ریزی مشارکتی
شهر ارومیه
ظرفیت های مردمی و محلی
2022
03
21
131
154
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78730_d2776afeb014f8e626f46e71fb9dacc3.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
نقش توسعة زراعت گلخانه ای در معیشت پایدار خانوارهای روستای مطالعة موردی: دهستان دلند، شهرستان رامیان
سمیه
آریون
بهمن
صحنه
علیرضا
خواجه شاهکوهی
کشت های گلخانه ای با توجه به فراهم نمودن شرایط مصنوعی تولید و با خنثی کردن عوامل محیطی، ارتقای کیفیت محصول تولیدی، و استفادة بهینه از منابع محدود آب، خاک، انرژی، سوخت، و نهاده های کشاورزی اهمیت ویژهای در پیشبرد فرایندهای کشاورزی و تحول اقتصاد روستایی دارند. آنچه در مبحث کشاورزی روستاها اهمیت بسزایی دارد بحث معیشت پایدار ساکنان است؛ زیرا درآمد ناشی از این بخش به طور مستقیم بر معیشت خانوارهای روستایی تأثیرگذار است. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نقش زراعت گلخانه ای در معیشت پایدار خانوارهای روستایی دهستان دلند شهرستان رامیان است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری این پژوهش را کلیة 6188 خانوار روستایی دهستان دلند تشکیل می دهند و با استفاده از فرمول کوکران 365 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری استنباطی مانوایتنی، T مستقل در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیة نقشه از نرمافزار ArcGis استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین توسعة زراعت گلخانه ای با توان های طبیعی مانند شرایط اقلیمی، حاصلخیزی اراضی، و بهبود مؤلفه های اقتصادی همچون افزایش درآمد فعالان این فعالیت، تنوع محصولات تولیدی، و مؤلفه های اجتماعی مثل مشارکت روستاییان، امن بودن سرمایه گذاری، و ارتقای مؤلفه های کالبدی خانوارهای روستایی همانند دسترسی آسان و سهولت حمل و نقل رابطة معناداری وجود دارد. بنابراین، حمایت های مالی و پشتیبانی های آموزشی، بیمة گلخانه ها، راه اندازی سیستم هیدروپونیک، ارائة نهاده های جدید و اصلاح شده پیشنهاد می شود.
استان گلستان
خانوارهای روستایی
دهستان دلند رامیان
زراعت گلخانه ای
معیشت پایدار
2022
03
21
155
172
https://jhgr.ut.ac.ir/article_78791_f49105acd4cb4f631a6cd42d8e06bdef.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
طراحی اکوپارک کوهستانی مبتنی بر خدمات منظر (نمونة موردی شاداب کوه طرهان)
حسن
دارابی
یاسر
باژدار
امیرهوشنگ
احسانی
تمرکز و ورود بیش از حد مردم به نواحی پیراشهرها، به خصوص کوهستان ها، زمینة تخریب محیط زیست کوهستان را فراهم می کند. بر این اساس، برنامه ریزی و طراحی فضاهای کوهستانی اجتناب ناپذیر است. هدف از پژوهش حاضر ساماندهی و طراحی یک اکوپارک کوهستانی در چارچوب خدمات منظر است تا بتواند بستر مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت، توأم با ارتقای دانش محیطی کاربران، در کنار حفاظت و بالابردن کیفیت اکولوژیک منظر فراهم سازد. به این منظور، از چارچوب خدمات منظر برای طراحی اکوپارک کوهستانی در شاداب کوه شهر گراب (لرستان) استفاده شده است. از این رو، بر اساس شاخص های خدمات منظر، نخست به ارزیابی و تحلیل محدوده اقدام شده است. برای تحقق این امر، نقشة محدوده بر اساس عکس های ماهواره ای تهیه شد و سپس اطلاعات میدانی در پارسل های 30*30 متر جمع آوری شد. نتیجة حاصل، با توجه به اصول طراحی اکولوژیک، در راستای اکوپارک تجزیه و تحلیل شده است. ماهیت مداخله در محدوده بر اساس تفاوت بین سطح خدمات ارائه شده و کیفیت قابل ارائة خدمات مشخص شده است. درنهایت، با درنظرگرفتن چالش ها و امکانات محدوده برنامة لازم تدوین و به طراحی اکوپارک اقدام شده است. بررسی میدانی نشان می دهد که ماهیت استفاده از فضا متناسب نیست. این موضوع به افزایش آسیب پذیری در بخش هایی از سایت منجر شده است. طراحی اکوپارک می تواند بارگذاری موجود را در تناسب با محیط ساماندهی کند و تعادل نسبی در رابطه با محیط را برقرار سازد که، ضمن حفاظت از ارزش های محیطی کوهستان، به نیازهای تفرجی بر اساس اصول طراحی اکولوژیک پاسخ می دهد.
اکوپارک
خدمات منظر
طراحی اکولوژیک
کوهستان
منظر
2022
03
21
173
192
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79096_cee94ae59b4637f5a08ff6563d0115d4.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهر با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعة موردی: خیابان های شهر رشت )
مازیار
نبی زاده ذوالپیرانی
نورالدین
عظیمی
صابر
محمدپور
توجه کمتر به مقولة عدالت در توسعة شهری در عصر حاضر سبب شده است در خیلی از شهرها مناطق باکیفیت در مقابل فضاهای کم کیفیت یا بی کیفیت قرار گیرد و محلات ناهمگون ایجاد شود. پیامد چنین امری افزایش ناهنجاری های اجتماعی و معضلات شهری نظیر دزدی، فساد، و ناامنی در داخل شهرهاست. به همین دلیل، بحث عدالت اجتماعی نیز باید در کنار توسعة شهری مدنظر شهرسازان قرار گیرد. در تحقیق حاضر با بررسی دیدگاه های گوناگون در زمینة عدالت شهری، با استفاده از اسناد و مطالعات میدانی، فضای شهریِ خیابان های شهر رشت از منظر عدالت اجتماعی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. برای تعیین میزان مطلوبیت کیفیت فضای شهری خیابان ها از مدل Topsis استفاده شده است. نتایج تحقیق در زمینة عدالت نشان می دهد در بحث عدالت در فضاهای شهری می توان دو رویکرد ایجابی و سلبی را مدنظر قرار داد و ضمن تلاش برای افزایش کیفیت فضاهای شهری و رعایت معیار استحقاق فضاهای ضعیف و باکیفیت پایین را نیز مد نظر قرار داد و تلاش نمود تا نابرابری را در فضاهای شهری کاهش داد. نتایج بهدستآمده نشان می دهد کیفیت کلی فضای خیابان های شهر رشت با سطح مطلوب فاصلة زیادی دارد. بنابراین، بر اساس معیار استحقاق، باید تغییراتی در جهت تغییر این فضاها با هدف دستیابی به کیفیت های مطلوب انجام گیرد. همچنین، برمبنای معیار برابری، ارزیابی های تحقیق نشان داد در سطح شهر گونه ای از اختلاف طبقاتی وجود داشته و کیفیت فضای شهر و به تبع آن عدالت اجتماعی در خیابان های رشت دارای تفاوت های آشکار نسبت به هم است. بهطوری که فضاهای شهری خیابانهای شمالی و در درجة بعدی خیابان های مرکزی رشت دارای کیفیت فضایی بهتر و مطلوب تری در مقایسه با فضاهای شهری خیابان های جنوبی شهر هستند. بنابراین، لازم است کاهش نابرابری با اولویت فضاهای شهری خیابان های جنوبی شهر مد نظر قرار گیرد.
استحقاق
برابری
خیابان های رشت
عدالت اجتماعی
کیفیت فضای شهری
2022
03
21
193
217
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79098_a2d2aaf65901bf0d68ecc1fb8821be72.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تحلیل دلایل اجتماعی تخریب منابع آب روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی مازندران)
محدثه
طاهرپور منصور
صادق
صالحی
بیان مسئله و اهمیت موضوع: فعالیت های اقتصادی در مازندران همواره بر تولیدات کشاورزی متمرکز بوده است. کشاورزان از منابع آبی برای فعالیت های خود به رهبرداری می کردند، اما نوع جدیدی از تولید در کنار این روش سنتی شکل گرفته است که مبتنی بر تولید برای کسب سود است. این نوع تولید و رقابت برای کسب سود بیشتر موجب تخلیة منابع آبی استان شده است. با توجه به اهمیت منابع آب در حیات جوامع و نیز اهمیت رشد کشاورزی در فرایند توسعة جوامع، در این تحقیق، با استفاده از نظریة چرخة تولید اشنایبرگ به بررسی سؤالات زیر پرداخته شده است: 1. رشد تولیدات کشاورزی چه تأثیری در منابع آبی گذاشته است؟ 2. کارگران استان مازندران چه تأثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ 3. دولت و نهادهای دولتی چه تأثیری در منابع آبی گذاشته اند؟
روش تحقیق: در این تحقیق از روش اسنادی برای بررسی نقش هریک از عوامل تولید در تخریب منابع آبی استان مازندران استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان دهندة رشد سرمایه گذاری در زمینه های به کارگیری ماشین آلات کشاورزی، کود، سموم، و سطوح زیر کشت محصولات آبی بوده است که باعث افزایش تولیدات زراعی آببر از 1374501 تن به 2019620 تن شده است. همزمان، میزان مصرف آبخوان های استان از 791 میلیون متر مکعب به 1397 میلیون متر مکعب طی سالهای 1389 تا 1398 رسیده است.
نتایج: نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن است که نظریة چرخة تولید تببین جامعه شناختی مناسبی برای علل تخریب منابع آبی استان مازندران ارائه می دهد.
تولید صنعتی
فعالیت های کشاورزی
منابع آبی
مناطق روستایی
نظریة چرخة تولید
2022
03
21
219
234
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79268_27105111c49756a5e9c61ff695abef8c.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
ارزیابی فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی و نقش دولت در ارتقای آن مطالعة موردی: روستاهای شهرستان بهبهان
سارا
فردوسی
حسنعلی
فرجی سبکبار
علیرضا
دربان آستانه
فضیله
خانی
دولت با کارآفرینی و خلق فرصت های جدید، نوآوری، و ایجاد رفاه نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جوامع روستایی ایفا می کند. به همین دلیل، در این پژوهش به بررسی جایگاه دولت در فرصت های کارآفرینی پرداخته شده است. این تحقیق پیمایشی، جامعة آماری افراد 32 روسـتای شهرستان بهبهان، و جامعة نمونه از طریق فرمول کوکران 387 نفر است. برای تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات از آمار استنباطی (آزمون T تکنمونهای و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه)، توابع ترانسلوگ و ترانسندنتال، و رویکرد تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های تبیین کننده، دولت در ارتقای کارآفرینی، فرهنگسازی، و آموزش افراد بومی (میزان تأثیر کل 68 درصد) به مراتب سهم غیرمستقیم بیشتری در مقایسه با سایر شاخص ها دارد. مدیریت نوین روستایی با تأثیر کل 67 درصدی نیز بیشترین تعداد مسیرهای برونزاد را داشته و به صورت یک ایستگاه مهم عمل می کند. این متغیر به صورت غیرمستقیم و با ضریب های همبستگی معنادار بر متغیرهای مختلف تسهیلات لازم با بهرة کافی، یارانه های دولتی، و بیمة محصولات تأثیرگذار است. ضروری است بیان شود که بهطور کل فرهنگسازی و آموزش افراد بومی، تأسیس نهاده ها و شبکه های حمایت، مدیریت نوین روستایی، تسهیلات لازم با بهرة کافی، و یارانه های دولتی به ترتیب با نرخ اثرهای 68، 57، 67، 60، و 63 درصد بالاترین میزان اثر کل را داشته اند. این بدان معنی است که دولت با ایفای نقش خود از طریق شاخص های ذکرشده می تواند نقش خود را در ارتقای فرصت های کارآفرینی ایفا کند.
ارتقای کارآفرینی
روستاهای شهرستان بهبهان
نقش دولت
2022
03
21
235
251
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79549_33423727f73d2c9cf588d7c6ec657965.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تبیین نقش رقابت پذیری کلان شهری در توسعة منطقه ای (مطالعة موردی: کلانشهرتهران)
اسماعیل
امیدعلی
زهره
فنی
ناصر
شفیعی ثابت
رقابت مهم ترین ابزار برای جذب مزیت ها و موقعیت ها به شکل صحیح است. در اندیشة برنامه ریزی توسعة شهری پرداختن به توسعة کلانشهرها به مثابة یکی از اصلی ترین پایگاه های تولید و توزیع ثروت و ارزش افزوده به شمار می رود. در چنین شرایطی، اهمیت نواحی اداری- سیاسی با کارکردهای ملی و فراملی افزایش می یابد؛ به طوری که نواحی پیرامونی آن از جریان های اجتماعی- اقتصادی تأثیر می پذیرد. بررسی این تأثیرات می تواند بازخورد رقابت پذیری نواحی کلانشهری را بازگو کند. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی نقش رقابتی کلانشهر تهران در توسعة منطقه ای است. روش تحقیق از نوع پیمایشی است؛ تحقق هدف فوق و شناخت دقیق ابعاد مسئله در گرو مطالعه، بررسی، و تحلیل دیدگاه های صاحبنظران است که به دنبال مقدمة پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. پیش فرض پژوهش بر این گزاره که «توسعة منطقهای نتیجة نقش و تأثیر رقابتپذیری کلانشهر (تهران) است» استوار شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و در آن نوع پرسشنامه از نوع محقق ساخته است. جامعة آماری تحقیق را 70 نفر از استادان و اعضای هیئت علمی تشکیل می دهد که داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel اندازهگیری شد. بر اساس آزمون میسر- می بر و اولین و با توجه به اینکه مقدار آن برابر با 72/0 است، قضاوت دربارة آن در حد خوب گزارش می شود. با توجه به مقدار مجذور گای و سطح معناداری آزمون کرویات بارتلت (01/0P< و15/62X2=) نتیجه گرفته می شود که بین عامل ها همبستگی وجود دارد. ملاحظه می شود که همة مؤلفه ها با نقش کلانشهر تهران در توسعة منطقه ای دارای همبستگی قابل قبول اند.
توسعة منطقه ای
تهران
رقابت پذیری شهری
کلانشهر
2022
03
21
253
267
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79682_5dd58ef763852321747b20d122132ea4.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
نگرش سیستمی در برنامه ریزی فضایی توسعة روستایی با توجه به رویکرد ساختاری- کارکردی
حمید رضا
محمدی
رحمت الله
منشی زاده
بیژن
رحمانی
محسن
پاک پرور
توسعة روستایی مفهومی همه جانبه و سسیستمی است که، علاوه بر عمران و بهسازی روستا، همة جنبه های حیات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی روستا را دربر می گیرد. یک برنامه ریزی آرمانی و هدفمند در مناطق روستایی نیازمند رویکردی جامع است که باید ناظر به این ویژگی ها و پوشش دهندة آنها باشد. تفکر سیستمی فرایند شناخت مبتنی بر تحلیل (تجزیه) و ترکیب در جهت دستیابی به درک کامل و جامع یک موضوع در محیط پیرامون خویش است که ویژگیهایی همچون هدف، کلیت، روابط متقابل، و محیط بیرونی و درونی از اصول تشکیل دهندة آن است. بنابراین، برنامهریزی روستایی نیازمند شناخت روستا با نگرش سیستمی با توجه به کنش متقابل و وابستگی اجزای تشکیل دهندة آن با یکدیگر و محیط پیرامون در سطوح ملی و منطقهای است. شناخت سیستمی در دو سطح است: 1. روستا؛ توجه به کارکردها- ساختارها و پیوندهای درونی- بیرونی روستایی در عرصة برنامهریزی و توسعة روستایی با زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، و کالبدی قابل بررسی و با عملکردهای خدماتی و توزیع خدمات رابطه دارد؛ 2. سرزمین؛ توجه به عوامل خلأ فضایی- عملکردی خدماتی روستایی با نتایج منطقهای قابل بررسی و با وابستگی روستا به شهر، مهاجرت، و عدم انباشت سرمایه در روستا رابطه دارد. ساماندهی تنوعات موجود از لحاظ برخورداری منابع ناحیه ای، نیازها و توانمندی های منطقه ای، تقسیم کار بین بخشهای شهری و روستایی با برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین قابل بررسی و از طریق ساختارهای نهادی و مدیریتی بهطور نظاممند هدایت میشود. نگرش سیستمی در برنامه ریزی فضایی با رویکرد ساختاری- کارکردی با شناخت جامع سازمان فضایی زمینة توسعة نهادی محلی، ملی، و منطقهای را فراهم می آورد.
برنامه ریزی فضایی
توسعة روستایی
رویکرد ساختاری- کارکردی
ساماندهی فضایی
نگرش سیستمی
2022
03
21
269
287
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79696_83d70389a343d4bf20d3ca4941d57691.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم درآمد شهری در کشورهای ایران، چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحدة امریکا
مریم
سجادی اصل
جمیله
توکلی نیا
مرتضی
قورچی
مظفر
صرافی
بررسی پیشینة تحقیقات دهه های گذشته در کشورهای جهان نشان می دهد که توجه به مسکن کم درآمد شهری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی وحتی دولت هاست و دراین زمینه با توجه به شعارها واهداف هردولت سیاست های متفاوتی به منظور توسعة مسکن و زیربخش های آن در سطوح مختلف به کار گرفته اند. هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم درآمد شهری در کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحدة امریکا با کشور ایران است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعة مسکن کم درآمد شهری کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق توسعه ای، روش مورداستفاده تطبیقی با تحلیل کیفی، و بر اساس شیوة تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد موفقیت کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحدة امریکا از طریق یکپارچگی برنامه ها و سیاستگذاری در سطح ملی، منطقه ای، و محلی بوده است و با دادن اختیار به ایالت های مرکزی و محلی در برنامه های قانونی و سیاست های توسعة مسکن استرتژی های راهبردی را لحاظ کرده اند. اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامه ریزی و نگرش بخشی به برنامه ها با مشکلاتی مواجه است.
ایران
برنامه ریزی
سیاستگذاری
مسکن کم درآمد شهری
2022
03
21
289
315
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79776_ea239822ea59307f5fe3d00c35ad0423.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تبیین نقش محله ها در ساختار فضایی کلانشهر اهواز
محمد
سلیمانی
موسی
کمانرودی
تاج الدین
کرمی
فرخ
مهرآیین
محله، به عنوان یک نظام سکونتی، چه به صورت خودانگیخته و چه به صورت برنامه ریزی شده، از دیرباز جزء اصلی شهرها بوده است. محله دارای پویایی ها و سازوکارهای درونی و بیرونی است؛ هرگاه نظام فضایی محله از تعادل و توازن برخوردار باشد ساختار فضایی شهرها به سمت تعادل و همگنی فضایی پیش می رود و بالعکس. با این نگرش، مقالة حاضر درصدد شناخت وضعیت تعادل و توازن محله ها در ساختار فضایی کلانشهر اهواز است. ازآنجاکه کلانشهر اهواز با شهرنشینی شتابان و توسعة افقی بی رویه همراه است، ضرورت دارد توسعة محلات در چارچوب توسعة هنجارگونه و رشد نظام یافته هدایت و کنترل شود. واحدهای تحلیل در این پژوهش شامل 139 محله در کلانشهر اهواز است. داده های موردنیاز شامل داده های جمعیتی، خدماتی، نقشه های کاربری اراضی، و شبکة معابر شهری است که به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی فراهم شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی فضایی شامل آمارة موران عمومی و محلی و در چارچوب نظریه های برخاسته از تحلیل کنش فضایی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، بر اساس شاخص های موردنظر در «محله های خدمات ده» و «محلات توانمندساز»، محله های موجود در کلانشهر اهواز وضعیت متعادل و یکنواختی ندارند. با این حال، محله های واقع در بخش مرکزی کلانشهر اهواز، در مقایسه با محله های موجود در بخش های میانی و پیرامونی، تناسب بیشتری با الگوی محله های خدمات ده و توانمندساز دارند. این نوع عدم تعادل در وضعیت محله ها و نقش نامتوازن آنها در فرایند شکل گیری و تکامل کلیت نظام فضایی کلانشهر اهواز اثرهای تعیین کننده ای در ساختار فضایی کل شهر داشته است.
ساختار فضایی محله
فرایندهای فضایی محله
کلانشهر اهواز
محلة توانمندساز
محلة خدمات ده
2022
03
21
317
336
https://jhgr.ut.ac.ir/article_79767_e90b50aeb5925d770a2fe039541ae260.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
واکاوی ارتباط عناصر نظریة خرده فرهنگ دهقانی راجرز با توسعة مناطق روستایی (مطالعة موردی: روستای گلین، شهرستان سنندج)
زانیار
گفتاری
سیدحسن
مطیعی لنگرودی
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عناصر نظریة خرده فرهنگ دهقانی، که راجرز آنها را موانع توسعه دانسته، انجام شده است. نظریة یادشده در روستای گلین شهرستان سنندج آزمون شده است تا از این طریق شناخت جامعی از بافت اجتماعی جامعة مورد بررسی حاصل شود؛ به این منظور که مشخص شود آیا عناصر خرده فرهنگ دهقانی به صورتی که مورد توجه راجرز بوده در جامعة مورد بررسی صدق می کند. جامعة مورد بررسی 344 خانوار دهقانان اند که داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری با بررسی دیدگاه 35 دهقان و تشکیل 7 بحث گروهی با استفاده از روش های مصاحبة عمیق و بحث گروهی متمرکز اشباع نظری حاصل شد. براساس یافته های پژوهش، عناصر خرده فرهنگ دهقانی در جامعة یادشده، با آنچه راجرز و سایر نظریه پردازان این حوزه مطرح کرده اند، مطابقت ندارد؛ به طوری که فقط در مؤلفة عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی یافته ها بیانگر نارضایتی مردم از وضع موجود به دلیل نبود اعتماد در بین آنهاست. بنابراین، می توان گفت چنانچه مؤلفه های خرده فرهنگ روستایی با مطالعات صحیح و متناسب با نیازهای نوین و با شرایط امروز جامعه بازسازی و بازاندیشی شوند می توانند به عنوان محرکی در فرایند توسعه و مشارکت روستایی عمل کنند.
توسعة روستایی
خرده فرهنگ دهقانی
راجرز
روستای گلین
شهرستان سنندج
2022
03
21
337
353
https://jhgr.ut.ac.ir/article_80817_3a5eb46f7bad50aa6157c85125f19c39.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تأثیر سیاست های فضایی در توسعۀ پایدار شهرهای بیابانی
منصور
رضاعلی
نرجس سادات
حسینی
محیط زندگی بشر همواره تحت تأثیر اقلیم بوده و خواهد بود. شهرها از جمله محیط هایی هستند که از نظر اقلیمی متفاوت اند و برنامه ریزی های محیطی ویژه برای مدیریت آنها احساس می شود. مطالعۀ اثرگذاری تصمیمات سیاسی در فضای جغرافیایی شهرها با تأکید بر عنصر اقلیم در توسعه و پایداری آنها تأثیر اساسی دارد. بنابراین، روابط متقابل سیاست و فضا در شهر از موضوعات مهم مورد بررسی جغرافی دانان عصر حاضر است. برای بررسی این روابط، درک شرایط جغرافیای طبیعی بسیار حائز اهمیت است. شهرها از نظر اقلیمی مختلف اند و دارای ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی و زیست محیطی خاص خود می باشند. در این مقالة کاربردی، با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای سعی بر آن است که، علاوه بر ویژگی های شهرهای بیابانی، نوع سیاست های فضایی در این شهرها بررسی شود. سؤال مطرح شده در اینجا این است که شرایط جغرافیایی طبیعی شهرهای بیابانی به ویژه آب و هوا در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری چه اثری دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد نوع و روش سیاست های فضایی در شهرهای کویری و بیابانی با توجه به شرایط جغرافیای طبیعی متفاوت از سایر شهرهاست. بنابراین، شهرهای کویری و بیابانی دارای شرایط و استعدادهای خاصی هستند و با اینکه دارای محدودیت هایی نسبت به سایر شهرها می باشند، شرایط اقلیمی دارای نقش بنیادی در تدوین و اجرای سیاست های متنوع در این شهرها در جهت رسیدن به توسعه و پایداری است.
بیابانی و کویری
سیاست
شهر
فضا
توسعه
2022
03
21
355
374
https://jhgr.ut.ac.ir/article_84309_cba52d63c159c4765e71bd089fda6f33.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تأثیر رقابت ژئوپلیتیک هند و چین بر چگونگی امنیت منطقة جنوب آسیا با تأکید بر مداخله گری امریکا
مرجان
بدیعی ازنداهی
بهادر
زارعی
معین
برزگرزاده زرندی
یکی از مناطق جغرافیایی جهان، که همواره آبستن تنش های ژئوپلیتیک بوده، منطقة جنوب آسیا است. در این منطقة ژئوپلیتیک حضور و تأثیرگذاری چین و هند، که همواره به دنبال گسترش نفوذ خود هستند، و همچنین توجه ویژة امریکا باعث شده است که دامنة رقابت های منطقه ای و جهانی هر روز ابعاد جدیدی یابد.
در این پژوهش تلاش خواهد شد با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به بررسی این نکته پرداخته شود که ماهیت رقابت ژئوپلیتیک بین هند و چین در این منطقة جغرافیایی بر چه اساسی شکل گرفته است و فرایند مداخلهگری امریکا چه تأثیری در معادلات قدرت در این بخش از جهان به جا گذاشته است. نتایج تحقیق نشان میدهد مهمترین عامل تأثیرگذار در فرایند رقابت ژئوپلیتیک چین و هند پُررنگشدن نقش اقتصاد در تحولات جهانی است؛ بهطوریکه هر دو کشور از اقتصاد هم بهعنوان ابزاری برای بهبود وضعیت داخلی خود و هم بهعنوان ابزاری در فرایند گسترش نفوذ خود در مناطق پیرامونی بهره جستهاند؛ بهطوریکه رقابت میان خود را از حوزة امنیتی به حوزة اقتصادی منتقل کردهاند. در این فرایند، ایالات متحده، با توجه به اشتراک منافع با هند، در تلاش است، با هدف مهار نفوذ چین در مناطق پیرامونی، مانعِ به ثمررسیدن طرحهای اقتصادی و ارتباطی چین در کشورهایی مانند پاکستان، میانمار، و بنگلادش شود. این امر از یک طرف باعث افزایش هزینه های نفوذ چین و از طرف دیگر زمینه ساز افزایش قدرت رقابت هند گردیده است؛ به گونه ای که به نظر می رسد در کوتاه مدت هیچ یک از دو کشور هند و چین نتوانند به برتری مطلق ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در برابر یکدیگر دست یابند.
جنوب آسیا
رقابت منطقه ای
ژئوپلیتیک چین و هند
مداخله گری
2022
03
21
375
389
https://jhgr.ut.ac.ir/article_84754_9399b335483ea0febe3d8f07241378fe.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1401
54
1
تحلیل پیامدهای همه گیری کرونا بر اقتصاد روستایی
فضیله
دادورخانی
سمیه سادات
موسوی
با توجه به اصول جغرافیای اقتصادی، قانون محدودیتها از مهمترین و چشمگیرترین قوانین جغرافیای اقتصادی است؛ بدینسان که گاهی محیط فیزیکی محدودیتهایی در مکان زیست موجودات زنده فراهم میآورد و زمانی نیز بستر مساعدی برای فعالیتهای مختلف انسان و پرورش و تولید محصولات گوناگون تهیه میکند. از جملة این محدودیتها میتوان به بحرانهای طبیعی و انسانی مانند سیل، زلزله، آتشسوزی، خشکسالی، طوفان، بیماریهای مسری، جنگ، و تحریم اشاره کرد. در طول تاریخ زندگی جوامع بشری، بیماریها به طرق مختلف بر زندگی فردی و اجتماعی انسانها تأثیر داشتهاند. بُعد اقتصادی زندگی انسان نیز از این تأثیر مستثنا نبوده است و زمانی که این بیماری ها جنبة همه گیری داشته باشند وسعت بحران ایجادشده نیز بسیار زیاد خواهد بود. پژوهش یادشده با هدف بررسی تأثیر پاندمیک کرونا بر اقتصاد روستایی انجام شده است که از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی است و بر اساس ماهیت و روش تحقیق توصیفی است. جامعة آماری موردمطالعه همة نقاط روستایی در سطح جهان است که از بین آنها دو کشور هند و کانادا بهعنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که هزینه های تحمیل شده در اثر اپیدمی کرونا و همچنین کاهش تولید و عرضه در سطح داخلی و خارجی ناشی از آن می تواند اقتصاد را با تورم های بالاتر و رشدهای اقتصادی پایین تر مواجه کند؛ درواقع، کرونا با تأثیر بر زنجیرة تأمین، تقاضا، و نقدینگی بر بنگاه ها و با تأثیر بر عرضة نیروی کار، مصرف کالاها و خدمات، و بهویژه با کاهش درآمد مصرف کنندگان و تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، گردشگری، و صنایع دستی در کوتاه مدت و بلندمدت بر اقتصاد روستا تأثیرگذار است.
اقتصاد
پاندمیک
کرونا ویروس
کشاورزی
مناطق روستایی
2022
03
21
391
413
https://jhgr.ut.ac.ir/article_85480_8110974b61f9b19dc6747f536a995d99.pdf