2024-03-28T20:42:01Z
https://jhgr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3902
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا - شهر گلوگاه بابل با استفاده از GIS
عیسی
ابراهیم زاده
کاظم
حبیب ا... زاده
ارزیابی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری، نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند. روستا- شهر گلوگاه در سال 1381 تبدیل به نقطه شهری شده و با جمعیتی معادل 5114 نفر در جنوب شهرستان بابل قراردارد،که به لحاظ ساماندهی مکانی- فضایی کاربری اراضی شهر، نابسامان می باشد. علل این نابسامانی را بایستی عمدتاً در توپوگرافی شهر، ضعف مدیریت، عدم اجرای قوانین و مقررات شهرسازی جستجو کرد. نتایج بررسی های کمی سطوح و سرانههای شهری موجود و افق ده ساله آتی شهر(1395)، نشان میدهد که مساحت کاربریهای دایر روستا- شهر گلوگاه با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 123873مترمربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزازArc GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی(مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر در ماتریس مطلوبیت، شرایط آن نسبتاً نامطلوب بوده، گرچه از لحاظ سازگاری، درحد نسبتاًسازگار بوده، در عین حال از حیث ماتریس ظرفیت، غیر از کاربری تجاری و اداری، سایر کاربری ها نتوانسته اند جمعیت سطح شهر و حوزه نفوذ آن را تحت پوشش مناسب قرار دهند. یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بایستی به توسعه درون بافتی شهر اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک قطعات و باز توزیع فضایی - مکانی اراضی شهر پرداخت.
ارزیابی کمی
ارزیابی کیفی
روستا- شهر گلوگاه
کاربری اراضی
2010
04
21
1
18
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24439_8db164beb52a9e29fdbfe9ee32e8221f.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
برنامه ریزی تعاملی گردشگری روستایی با رهیافت ارزیابی مشارکتی روستاییT مورد مطالعه روستای وکیل آباد «سردابه»
مهدی
طالب
حسین
میرزایی
گردشگری روستایی یکی از زمینههای نسبتاً تازه در توسعه روستایی است که میتواند فرصتها و امکاناتی را به ویژه برای اشتغال و درآمد روستایی فراهم سازد و نقش مؤثری در احیاء و نوسازی نواحی روستایی ایفا کند. نقش و اهمیت گردشگری در فرایند توسعه روستایی در بسیاری از کشورها به اثبات رسیده است. هم اکنون گردشگری روستایی به عنوان صنعت بالقوه پایداری قلمداد میشود. توجه به این امر مهم در برنامهها و طرح های توسعه روستایی به ویژه طرحهای محلی اهمیت زیادی را طلب می کند. گردشگری روستایی امروزه یکی از مردمیترین اشکال گردشگری محسوب میشود(پاپلی یزدی، 1385، 201). جاذبهها، امکانات و قابلیتهای توسعه گردشگری در نواحی روستایی کشور ما بسیار متنوع و گسترده است. تاکنون این جاذبهها چندان شناخته و معرفی نشده و بهرهبرداریهای لازم از آنها به عمل نیامده است. گردشگری در فرآیند برنامهریزی توسعهروستایی اهمیت بسزایی دارد. لذا توجه به این امر در برنامهها و طرحهای توسعه روستایی به ویژه طرحهای محلی پیش از پیش احساس میشود. با در نظر گرفتن مشکلات فراوان پیش روی توسعه و پیشرفت روستای وکیلآباد و بعضاً کمبود پتانسیلهای لازم در جهت توسعه بخش کشاروزی به دلیل تقطیع اراضی و کوهستانی بودن منطقه و مهاجرت روستائیان و بیکاری، گردشگری روستایی میتواند نقش مؤثری در رونق بخشیدن به جامعه و اقتصاد روستایی ایفا نموده و گام مؤثری در جهت توسعه پایدار روستایی محسوب گردد.
برنامه ریزی تعاملی
رهیافت ارزیابی مشارکتی
گردشگری روستایی
وکیل آباد.
2010
04
21
19
34
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24440_1b533de42b495aadf8cae407e573aba6.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
نگرش و گرایش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در نواحی روستایی، نمونه مورد مطالعه: دهستان گلیجان، شهرستان تنکابن
ناصر
علیقلی زاده فیروز جایی
مصطفی
قدمی
مهدی
رمضان زاده لبسویی
گردشگری یک فعالیت منبع پایه است و به جاذبه ها و خدمات وابسته است، اما در عین حال توسعه موفقیت آمیز آن مستلزم میهمان نوازی و استقبال از طرف جامعه میزبان نیز می باشد. به طوری که بدرفتاری، بی علاقگی و سوءظن جامعه محلی، نهایتاً به گردشگران منتقل خواهد شد و احتمالاً عدم تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصدهای مذکور، را در پی خواهد داشت. بدین سان درک واکنش جامعه محلی و عواملی که بر روی این طرز تفکر تأثیر می گذارند، به منظور دستیابی به حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه گردشگری امری ضروری به شمار می آید. گرایش و حمایت ساکنین یکی از مؤلفههای کلیدی در رویکرد توسعه پایدار گردشگری محسوب میشود. هدف این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر گرایشها و میزان حمایت ساکنین از توسعه گردشگری در نواحی روستایی دهستان گلیجان از توابع شهرستان تنکابن می باشد. این تحقیق به لحاظ روش از نوع پیمایشی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه آماری به سه گروه خانوارهای ساکن معمولی، فعالان بخش تجاری و خدماتی و مسئولین بخش عمومی تقسیم و از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 354 نفر (روش کوکران) استفاده شد. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، با استفاده از نرم افزارSPSS و روشهای آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون های آماری ناپارامتریک استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد ماهیت نگرش و گرایش ساکنان محدوده مورد مطالعه نسبت به گردشگری با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند و میزان حمایت ساکنان تحت تاثیر سطح توسعه گردشگری میباشد. به طوری که با افزایش میزان اثرات منفی ناشی از توسعه گردشگری در مقایسه با منافع حاصله، به تدریج از میزان حمایت های میزبان کاسته خواهد شد. بر این اساس روستاهای ساحلی با درک قوی تر اثرات و پیامدهای منفی گردشگری حمایت کمتری را از توسعه گردشگری نسبت به روستاهای دور ساحل داشته اند.
تنکابن.
توسعه پایدار گردشگری
گردشگری
نگرش وگرایش جامعه میزبان
نواحی روستایی
2010
04
21
35
48
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24441_75b0a1899b12714d78a5c2ce6675ee8c.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی در روستاهای سیستان
محمد حسن
ضیاء توانا
عبدالرضا
رحمانی فضلی
صادق
اصغری لفمجانی
محمد حسن
گنجی
با توجه به میانگین بسیار کم بارش سالانه و محدودیت تشکیل سفره های آب زیر زمینی در سیستان، خشکسالی های این ناحیه را بایستی ناشی از کم آبی و یا خشکی رود هیرمند دانست که در طی تاریخ بارها حیات اجتماعی و اقتصادی روستاهای سیستان را به خطر انداخته است. در دهه های اخیر به دلیل کنترل و بهره برداری بیشتر آب هیرمند در افغانستان، اثرات خشکسالی ها در این روستاها تشدید گردیده است. در این پژوهش، ضمن بررسی تطبیقی اثرات کاهش آب هیرمند بر فعالیت های کشاورزی روستاهای سیستان، نقش آب زیر سطحی قابل دسترس نیز در تعدیل این اثرات در چارچوب مطالعات تطبیقی روستایی مورد کنکاش قرارگرفته است. پژوهش به روش پیمایش، از پاییز 1386 تا تابستان 1387 در 101 روستا از 808 روستای سیستان اجرا گردید که در طی آن از 260 تن از اعضای شورای اسلامی روستاها یا خبرگان محلی پرسشگری به عمل آمده است. نتایج بررسی مؤید آن است که طی خشکسالی ها، ضمن استمرار بخشی از فعالیت های کشاورزی در تعداد محدودی از روستاهای واقع در نیمه شرقی سیستان(به دلیل وجود شرایط مطلوب دسترسی به آب زیر سطحی)، در سایر روستاهای این ناحیه، این فعالیت ها به شکل بسیار شدیدی کاهش یافته و حتی برخی از فعالیت ها متوقف می گردد
خشکسالی
سیستان.
فعالیت های کشاورزی
نواحی روستایی
هیرمند
2010
04
21
49
65
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24442_4587d36e0e34bedc24d916f48184cb8e.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
سنجش کیفیت و ظرفیت گردشگری شهری بر اساس الگوی رفتاری گردشگران و جامعه میزبان، نمونه موردی : شهر اصفهان
فرانک
سیف الدینی
محمد
شعبانی فرد
علی
حسینی
مصطفی
رشیدی
شهرها دارای جاذبه های گردشگری فراوان می باشند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می نمایند. لذا توسعه گردشگری شهری پایدار و مدیریت خردمندانه آن نیازمند برنامه ریزی می باشد. در دهه های اخیر رشد و توسعه صنعت گردشگری و اتخاذ آن به عنوان یکی از فعالیت های عمده اقتصادی از طرف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، برنامهریزان را بر آن داشته تا جهت توسعه فعالیتهای گردشگری به دو مقوله مهم توجه نمایند: اول افزایش کیفیت تجربه گردشگری، دوم تلاش در جهت حفظ منافع جوامع میزبان در این مطالعه هدف سنجش و ارتقاء ظرفیت پذیرش گردشگری شهر اصفهان در راستای توسعه پایدار گردشگری بوده است. این تحقیق از نوع توسعه ای و روش آن کمی، تحلیلی، پیمایشی می باشد. در این تحقیق شهر اصفهان به دلیل وجود جاذبه های فراوان گردشگری و اهمیت وافر آن در سطح ملی و منطقه ای و همچنین به دلیل چند نقشی بودن انتخاب گردیده است. قلمرو زمانی تحقیق فروردین 1388 تا اذر 1388 بوده است. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که ظرفیت پذیرش و کیفیت گردشگری این شهر از دید گردشگران بیش از ظرفیت پذیرش بالفعل این شهر میباشد هرچند که تسهیلات و زیر ساخت های گردشگری این مقصد هنوز در مرحله توسعه قرار دارد. این مقصد در مرحله ای قرار گرفته است که به تدریج اثارمخرب محیطی واجتماعی – اقتصادی آن از سوی گردشگران درک می شود. و مدل تحقیق نیز تایید نموده که حجم گردشگران بیش از ظرفیت پذیرش این شهرمی باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که به دلیل حجم ورودی گردشگران بیش از ظرفیت پذیرش کالبدی این مقصد گردشگری جامعه میزبان نیز تاثیرات نامطلوب ومنفی گردشگری را در ابعاد مختلف اقتصادی اجتماعی محیطی کالبدی احساس نموده اند. از دیگر سو کیفیت تجربه گردشگری نیز در شهر اصفهان رو به کاهش است و تنها وجود جاذبه های با اهمیت در این شهر باعث جذب گردشگران به این مقصد شده است و امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری نتوانسته است نقش مناسبی در این میان ایفا نماید.
جاذبه های گردشگری
سنجش کیفیت گردشگری.
ظرفیت پذیرش
گردشگری شهری
2010
04
21
67
87
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24443_4da8dc4a5055fbf806a50adf4b439d2d.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
تمرکز زدایی و توسعه پایدار در ایران
جواد
اطاعت
سیده زهرا
موسوی
نوع نظام اداری- مدیریتی در واحدهای سیاسی مختلف با توسعه پایدار رابطه معناداری دارد. در این راستا، سازماندهی فضایی و تقسیم سرزمین به واحدهای جغرافیایی (سیاسی- اداری) از نظر کمی و کیفی، به منظور اداره بهتر که با شرایط جدید سازگاری داشته باشد، در دستور کار دولت ها قرار گرفت.واحدهای سیاسی متناسب با قلمرو جغرافیایی، ساختار فرهنگی و قومیتی، وضعیت توپوگرافیک، آمایش سرزمین و نوع ساختار حقوقی- سیاسی حاکم، الگویی از نظام های متمرکز یا بسیط، عدم تمرکز یا فدرال، تراکم زدایی، تمرکززدایی، واگذاری اختیارات و خودمختاری را مبنای عمل قرار دادند. با رهیافت فوق هدف این پژوهش، مطالعه نظریات، تجربه کشورهای توسعه یافته، فرآیندهای حاکم بر نظام سیاسی ایران و تبیین رابطه تمرکززدایی و توسعه پایدار در ایران است. برای دستیابی به این منظور، از روش تبیینی- تحلیلی و جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانه ای-اسنادی و بعضا مصاحبه با صاحب نظران استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر صاحب نظران برای خروج از ناکارآمدی، بر کوچک سازی دولت و واگذاری امور به مردم و حکومت های محلی تأکید دارند. تجربه کشورهای توسعه یافته نیز مبین همین واقعیت است. در ایران نیز مطالعات و تحقیقات انجام یافته توسط کارشناسان و پژوهشگران خارجی، در طرح هایی همچون ((تورسن))، ((بتل موموریال)) و ((ستیران)) و همچنین ((طرح پایه آمایش سرزمین اسلامی)) و ((طرح جامع تقسیمات کشوری)) که توسط پژوهشگران و سازمان های داخلی انجام پذیرفته است، تحولات مربوط به تمرکز و عدم تمرکز در ایران در ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش ها همگی بر تمرکززدایی برای اداره بهینه سرزمین تأکید کرده اند. قانونگذاران در ایران برای خروج از این وضعیت قوانینی را به تصویب رسانده اند. قبل از انقلاب سال 57، در برنامه های عمرانی سوم، چهارم و پنجم و بعد از انقلاب نیز، از برنامه های اول تا چهارم توسعه بر تمرکززدایی تأکید شده است. اگر چه در این برنامه ها برای دولت الزاماتی در نظر گرفته شده است؛ اما یا این الزامات مغفول واقع شده و یا این که با باز تولید قدرت متمرکز به شیوه ای دیگر، تنها در ابعاد کمی تقسیماتی صورت پذیرفته است. بنابراین بر خلاف آموزه های فوق، با گذشت زمان، دولت در ایران حجیم، متورم، متمرکز و ناکارآمد شده است.
ایران.
تمرکززدایی
توسعه پایدار
نظام متمرکز
2010
04
21
89
106
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24444_a48e0a137436c0215585dfc6e786a4ad.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی، با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره و شبکههای عصبی
میرنجف
موسوی
علی
زنگی آبادی
مسعود
تقوایی
حمید رضا
وارثی
کرامت ا...
زیاری
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و عوامل موثر بر آن از طریق شاخص های مختلف(جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی برای رتبه بندی و از روش های شبکه عصبی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته از بین 13 شهر مرزی استان آذربایجان غربی بر اساس تقسیمات اداری – سیاسی 1385، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اشنویه که حدود 8/67 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را شامل می شوند به عنوان شهرهای مرزی توسعه یافته شناخته شده اند. شهرهای سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 7/18 درصد از جمعیت شهرهای مرزی را در برگرفته اند به عنوان شهرهای مرزی نیمه توسعه یافته و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 5/13درصد از جمعیت شهرهای مرزی را تشکیل می دهند به عنوان شهرهای محروم مرزی استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص های فرهنگی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی بوده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر بخش های فرهنگی و زیربنایی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. در روش شبکه های عصبی بخش زیربنایی با میزان 100 درصد و بخش جمعیتی با میزان 8/8 درصد بیشترین و کمترین اهمیت را در بین ساختار فضایی شهرهای مرزی داشته اند. میزان نابرابری بین رتبه شهرهای مختلف در بخش های گوناگون با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره بررسی گردید که نتایج بیانگر نابرابری رتبه شهرها در شاخص های مختلف بوده است. یعنی توسعه شهرها در شاخص های مختلف یکسان صورت نگرفته است.
آذربایجان غربی.
تحلیل های آماری
ساختار فضایی
شبکه عصبی
شهرهای مرزی
2010
04
21
107
121
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24445_9809de7260f65748c04209325fabf627.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1389
42
1
مطالعه تطبیقی رهیافت های امنیت انرژی چین و ژاپن در آسیای مرکزی
الهه
کولایی
ماندانا
تیشه بار
بر خلاف برخی بحث ها در زمینه اهمیت فزاینده رویکرد تامین امنیت انرژی در سیاست های کشورهای بزرگ واردکننده انرژی، به نظر می رسد گسترش حضور چین و ژاپن در عرصه های مختلف بین المللی، تنها به واسطه افزایش نیاز آن ها به واردات نفت و تلاش آن ها برای ایمن سازی عرضه انرژی در سطح جهان نیست. این دو کشور در پی تداوم بخشیدن به رشد اقتصادی و پیشبرد اهداف سیاسی و استراتژیک خود هستند. گسترش پیوندهای آن ها با کشورهای در حال توسعه و تلاش برای تامین منافع اقتصادی و نفوذ سیاسی خود در سطح بین المللی، نمی تواند فقط در چارچوب سیاست های تامین انرژی این کشورها ارزیابی شود. اگرچه دغدغه تامین امنیت انرژی گرچه بر رفتار بین المللی این کشورها تاثیر گذار است، اما نمی توان گفت که مهمترین عامل شکل دهنده به روابط این دو کشور با کشورهای تولیدکننده انرژی است. در این مقاله تلاش خواهد شد ضمن تاکید بر نقش انرژی به عنوان عاملی مهم در تدوین سیاست خارجی چین و ژاپن، نشان داده شود که عامل انرژی تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر سیاست های بین المللی این کشورها است و عناصر ژئوپلیتیک، محاسبات استراتژیک و نیز سیاست های مبتنی بر حفظ موازنه قدرت در این منطقه از جهان نیز در تعیین سیاست های این دو قدرت بزرگ آسیایی، نقش ویژه ای را ایفا می کند. نویسندگان با در نظر داشتن تحولات بین المللی در حوزه مباحث نظری و تغییر رویکردها در عرصه اقتصاد سیاسی از ایجاد وابستگی متقابل میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی به ایجاد الگوی همکاری جمعی جهانی برای دست یابی به امنیت انرژی، تلاش کرده اند تا با مطالعه تطبیقی چگونگی تعامل چین و ژاپن در زمینه انرژی با کشورهای صادر کننده نفت و گاز در حوزه آسیای مرکزی، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر سیاست های انرژی این دو کشور در این منطقه بپردازند.
آسیای مرکزی
امنیت.
انرژی
چین
ژاپن
2010
04
21
123
140
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24446_1f95acc28310583052c92b73e704a61b.pdf