2024-03-28T14:27:47Z
https://jhgr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3942
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
جایگاه و رسالت دانش جغرافیا در ادبیّات نوین برنامهریزی شهری و منطقهای با تأکید بر ایران
ابوالفضل
مشکینی
حجت ا...
رحیمی
ادبیّات برنامهریزی شهری و منطقهای بهگونهی قابل توجّهی تغییر یافته است و لازم است رشتههای مرتبط با آن جایگاه منطبق با این تحوّلات را مشخّص کنند. پژوهش پیشرو با بهکارگیری رهیافت جغرافیا بهعنوان علم ناحیهای، شبکهای از مفاهیم مرتبط را برای تشریح نقش جغرافیا در برنامهریزی با تأکید بر ایران پیشنهاد میکند. این نوشتار با بهرهگیری از منابع کتابخانهای موجود و روش نظری در سه بخش اصلی شامل فلسفه و هدف دانش جغرافیا بهعنوان علم ناحیهای، نگرشهای نوین در برنامهریزی و ارتباط بین جغرافیا و برنامهریزی شهری و منطقهای با تأکید بر ایران، سازماندهی شد. پژوهش حاضر با این فرض که در ادبیّات برنامهریزی به روششناسی عملی مشارکت در برنامهریزی توجّه اندکی شده است، رویکرد پژوهش در هنگام عمل را بهعنوان یک روش کارا در کشور مورد تأکید قرار میدهد که در آن نقش فرایندهای یادگیری با تجربههای فردی و جمعی دربارهی ناحیهای معیّن و استفاده از برنامههای آموزشی در هنگام عمل مورد تأکید است تا از این راه ظرفیت فردی و جمعی برای مشارکت و تولید دانش جمعی افزایش یابد. جغرافیای ناحیهای با این فرض که تقلیل کرهی زمین به بخشهای گاز، مایع و جامد انتزاعی است، جایگاه ویژهی جغرافیا را مطالعهی واقعیّت درهمتنیدهی عناصر ناهمسان میداند و بر این باور است، هیچکس حق ندارد بدون تخصّصیابی در درک روابط میان عناصر ناهمسان یک ناحیه خود را جغرافیدان بنامد. با این سنّت، جغرافیدان بیش از هر رشتهی مرتبط با برنامهریزی دارای درک جامع از روابط میان عناصر متعدّد تا بدانجا است که برای انسان ساکن در یک ناحیه اهمّیّت دارد و با افزایش درک جامع مردم از محیط و ایجاد تفاهم بر سر منافع جمعی، دارای نقش اصلی در عملی ساختن رویکرد پژوهش در هنگام عمل و برنامهریزی مشارکتی از راه آموزش و یادگیری برپایهی تجربه است.
Iran.
learning
participation
Regional Geography
Urban and regional planning
2012
10
22
1
20
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24978_677eb79b812d889c0c952237610581df.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
بررسی تطبیقی بهرهگیری از آبهای زیرزمینی روستایی بهوسیلهی قنات و چاه (مطالعهی موردی: بخشهای شوقان و سنخواست شهرستان جاجرم)
حسنعلی
فرجی سبکبار
محمد
اکبرپور سراسکانرود
علی اکبر
محبّی
هدف از این مقاله بررسی تطبیقی بهرهبرداری از منابع آب و نقش آن بر توسعهی سکونتگاههای روستایی بخشهای شوقان و سنخواست است. بنابراین روی آوردن به احداث چاههای عمیق و نیمهعمیق و گسترش روزافزون آنها، باعث تغییراتی شدید در نظام بهرهبرداری از منابع آب و درنهایت، از بین رفتن روشهای سنّتی میشود. هر چند هزینههای احداث قنات بالاتر از چاه است، اما بازدهی قنات در درازمدّت در قبال مخارج آن، بسیار زیادتر و باصرفهتر است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که در محدودهی مورد مطالعه 57 رشته قنات (33%) خشکیدهاند؛ زیرا این قنوات در برابر چاهها (دیزلی و برقی) توان برابری نداشتند. چاهها که ابتدا (پیش از اصلاحات ارضی 1340) بهصورت مکمل در کنار منابع دیگر آب مورد توجّه بودند، در مدّت زمان کوتاهی(کمتر از سه دهه)، جایگزین قنوات شد و موجب بروز مسائل و تحوّلات گستردهای در سطح محدوده شدند. جایگزینی چاه با قنات همچنین پیامدهای مکانی ـ فضایی دیگری همچون: افزایش درآمد و قدرت خرید زارعان، افزایش رونق اقتصادی محدوده، کاهش جمعیّت روستاهایی که قنوات آنها خشک شده است، مهاجرت جمعیّت روستایی به روستاها و شهرهای اطراف و ... را بههمراه داشت. در نتیجه هماکنون چاهها و قنوات، مهمترین منابع آب در دسترس هستند. بنابراین توجّه و اهمّیّت دادن به این دو و استفادهی درست و بهینه از آنها میتواند راهکاری برای توسعهی پایدار روستایی تلقی شود.
Development
Sections Shoqan
Senkhovas.
Sustainable Development
water resources
2012
10
22
21
44
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24979_02a1b716404ab75d53f4ac4c7988034a.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
تعارض در رویکردهای استراتژیک قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به مسائل امنیّتی قفقاز جنوبی
زهرا
پیشگاهی فرد
سید رحمت ا...
موسوی فر
تدبیر سیاسی در عرصهی سیاست خارجی، چونان بازی شطرنجی میماند که در آن فرآیند شناخت، تجزیه و تحلیل و گمانهزنی اقدام بازیگران، از اهمّیّت بهسزایی برخوردار است. بر این اساس استراتژی بهمثابه طرحی کلان برای ارتقای جایگاه بازیگر در معادلات استراتژیک با استفاده از مجموع توان ملّی، موضوعیّت مییابد. از این دیدگاه، جهان سیاست عرصهی ظهور و برخورد استراتژیها در ابعاد مختلف امنیّتی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ارزیابی میشود. بهطور مسلّم پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی و شکلگیری واحدهای سیاسی مستقل در حوزهی قفقاز جنوبی، هر یک از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای دستیابی به منافع استراتژیک و گسترش حوزهی نفوذ خود به این منطقه رویکردهای استراتژیکی متنوّع و گاه متضادی را در پیش گرفتند که این رویکردها مسائل امنیّتی قفقاز جنوبی را بهشدّت تحت تأثیر قرار دادند. نگارندگان مقالهی پیشرو، ضمن تشریح رویکرد استراتژیک قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به مسائل امنیّتی قفقاز جنوبی، این پرسش را مطرح کردهاند که رویکرد استراتژیک قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای چه تأثیری بر مسائل امنیّتی حوزهی قفقاز جنوبی برجای گذاشته است؟ گمان میرود رویکرد قدرتها بر تشدید تهدیدهای امنیّتی در منطقه نقش اساسی داشته است. این پژوهش میکوشد تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی اسناد و مدارک به پرسش فوق پاسخ دهد. در پایان با توجّه به ماهیت متفاوت و متعارض رویکردهای استراتژیک قدرتها، ما به جای این که شاهد منطقهای باثبات و امنیّت بالا باشیم که در آن یک الگوی واحد امنیّتی وجود دارد، شاهد تشدید تهدیدهای امنیّتی در موضوعات استراتژیک این منطقه هستیم.
Caucasus.
power
Regional
strategic
Super Regional
2012
10
22
45
68
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24980_6ef2cb90358265ea20cf4a6cadde7bfe.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
تبیین شاخصهای محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلانشهرها (مطالعهی موردی: نواحی روستایی پیرامون کلانشهرتهران)
محمد رضا
رضوانی
سعید رضا
اکبریان رونیزی
عبدالرضا رکن الدین
افتخاری
سیدعلی
بدری
با مطرح شدن پارادایم توسعهی پایدار در حوزهی گردشگری، ارزیابی توسعهی پایدارگرشگری روستایی مورد توجّه قرار گرفته شد، اما موضوعی که بدان توجّه چندانی نشده، ارزیابی پایداری الگوهای متنوّع گردشگری در نواحی روستایی است، بهدلیل آنکه هر یک از الگوها آثار و پیامدهای متفاوتی را برجای میگذارند. بنابراین ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری روستایی و ارائهی راهکارهای مناسب توسعهی پایدار آنها الزامی است. تاکنون شاخصها و نماگرهای بیشماری از سوی سازمانها و صاحبنظران حوزهی گرشگری ارائه شده، اما موضوع قابل اهمّیّت، بومیسازی، مستندسازی و عملیاتیکردن این شاخصها است، چرا که مجموعه شاخصهای مناسب برای یک مقصد گردشگری، برای منطقهای دیگر مناسب نیست. بر همین اساس این پژوهش با هدف تبیین شاخصها و نماگرهای مناسب محک پایداری برای ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلانشهر تهران گردآوری شده است. روش پژوهش تحلیلی ـ توصیفی بوده و با مرور اسناد و مدارک و تحلیل محتوای آنها و نیز با بهرهمندی از دیدگاه متخصّصان (روش دلفی) و دیدگاههای جامعهی آماری شاخصها و نماگرهای ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری طرّاحی شده است. نتایج حاصل از این مطالعه، طرّاحی 15 شاخص و 88 نماگر در ابعاد سهگانهی توسعهی پایدار گردشگری است. از این تعداد نماگر ، 26 نماگر اقتصادی، 41 نماگر اجتماعی ـ فرهنگی و 21 نماگر زیستمحیطی از دیدگاه متخصّصان بهعنوان نماگرهای مناسب محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلانشهرها طرّاحی شده است.
Iran.
Sustainability indicators
Tehran Metropolis Rural Tourism Patterns
Tourism Sustainable Development
2012
10
22
69
94
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24981_29b674950f035e69aed3af8c97417d1f.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
تحلیل فرصتها و تهدیدهای ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریهی شکافهای سیاسی ـ اجتماعی
برزین
ضرغامی
سلمان
انصاری زاده
ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که بهدنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم بهوجود آمد، موجب اضمحلال تحلیلها و برداشتهایی شد که علوم اجتماعی را برپایهی سنّت اروپایی و تفکّرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریههای کلان و تعمیم آن به مسائل کلّ جهان مؤثّر افتاد. بحث قومیّت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیّت آن را قوم فارس تشکیل میدهد. فارسها بهطور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروههای دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروههای قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنبالهی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیّت، شرایط ویژهای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالشهای ملّی، منطقهای و بینالمللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقالهی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پستمدرن به مسألهی قومیّت میپردازد و در تلاش است به ضعف نظریههای کلان در مسائل قومیّت بپردازد که مربوط به دورهی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پستمدرن، تحوّلات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان میدهد، جامعهی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر میرسد که مهمترین دلیل این امر، وجود شکافهای سیاسی ـ اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی بهشدّت کاهش داشته است.
Baluch
Dense Sociopolitical Gaps.
Ethnicity
Intersectional Sociopolitical Gaps
2012
10
22
95
110
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24982_262a4d26bc89471517a14b885ad89a6e.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
تحلیل الگوی مدیریتی شهر تهران
علی اصغر
نظریان
انتخاب نوع مدل مدیریت شهری، بازتابندهی نگرش حاکم بر تنظیم روابط شورا و شهرداری و مهمتر از همه، بیانگر میزان مشارکت و قدرت اجرایی است. یکی از گفتمانهای مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر، تعیین چگونگی ادارهی شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از سوی دیگر، مدل ادارهی شهر رابطهی نزدیکی با حل یا ایجاد مسائل شهری دارد. از بررسی مدل مدیریت شهری در کلانشهر تهران چنین برداشت میشود که نوع مدل مدیریت شهری در ایران، مدل شورا ـ مدیر شهر است. تحلیل الگوی مدیریتی تهران و ویژگیهای این نوع مدل در ایران، بهویژه انتصابی بودن شهردار، سبب وابستگی شدید عناصر مدل مدیریت شهری به ساختار کلان قدرت شده و این روند بهنوبهی خود فقدان و کمبود نهادهای مدنی و مشارکت مردمی را تشدید کرده و موجب تبدیل شدن عرصهی مدیریت شهری به یک عرصهی تجدید قدرت برای گروههای قدرت سیاسی در سطح ملّی شده است. بنابراین مدل شورا ـ شهردار قوی، بهعنوان الگوی مناسب توصیه میشود تا با بهرهگیری از این الگو، بهدلیل دارا بودن رویکرد جمع-گرایانه و مشارکتی که در حلّ مسایل شهری دارد، در سطوح فراملّی با تأکید بر کاهش نقش دولت مرکزی و در سطوح محلّی، تقویت جایگاه و نقش مدیریت محلّی و مشارکت اجتماع محلّی، حاکمیّتی چند سطحی و چند عاملی را برای مدیریت شهری کارآمد و اثربخش توصیه کند و همچنین این مدل با استفاده از معیارهای منتج از مبانی نظری حکمروایی شهری و برخی از معیارهای مرتبط دیگر، سبب تقویت شاخصهای حکمروایی شهری (مشارکت شهروندان، مسئولیتپذیری و پاسخگویی و عدالت) و نیز ارتقای برخی دیگر از شاخصهای مورد توجّه، چون اقتدار مجموعه مدیریت شهری، قدرت و اقتدار شهردار، هماهنگی و همکاری بین شورا ـ شهرداری، تخصّصگرایی در بدنهی شهرداری، قدرت نظارتی و قانونگذاری شورا و ثبات در مدیریت شهری خواهد شد و وابستگی به عناصر قدرت سیاسی سطح ملّی را کاهش یا از بین میبرد. بدین ترتیب مدل شورا ـ شهردار قوی، بهطورکلّی برای تقویت نهاد مدیریت شهرتهران ارزیابی شده است.
City Management Pattern (Model)
Model of the Council – Manager
Model of the Strong Mayor.
Urban Governance
Urban Management
2012
10
22
111
126
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24983_4ff8147504eea527a01ca08fad4293f6.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
نحوهی انتخاب گیاهان در برنامهریزی و معماری فضاهای سبز شهری در ایران(ارائهی روشی با استفاده از منطق و نظریّهی مجموعهها در ریاضیات)
کتایون
تقیزاده
عباس
مینایی
فضای سبز برخلاف معنایی که ممکن است در عموم القا کند، تنها مکانی پوشیده از درخت ـ گیاه و جدولکشی شده نیست، بلکه نمادی است از تفکّرهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه و حوزهی شمول آن نیز، تنها پارکها را در بر نمیگیرد. کمابیش در تمامی موقعیّتهای طرّاحی محیط، ترکیب گیاهان بیشترین اثر را در شیوهی ادراک مکان دارد. گیاهان مهمترین متغیّرهای محیطی در معماری منظر و فضای سبز بهشمار میروند. وجود و عدم وجود ارتباط بصری منجر به احساس لذّت و خوشایندی یا بیتفاوتی و ناخوشایندی میشود. با توجّه بهوجود مشکلات فراوان در مقولهی فضای سبز در ایران، ارائهی روشهایی برای انتخاب گیاهان با دیدگاه سیستمی و جمعنگر امری ضروری به نظر میرسد. در این مقاله نخست مشکلات ناشی از انتخاب نادرست گیاهان در فضای سبز بررسی میشود و سپس گیاهان بهلحاظ بصری و اصول زیباشناختی مورد بررسی قرار میگیرند و پس از آن روشی مناسب برای انتخاب گیاهان بهصورت سیستمی و جمعنگر ارائه میشود که بر آیند سه دیدگاه اکولوژیکی ـ ویژگیهای عملکردی و ویژگیهای بصری گیاهان است. منطق این روش، استفاده از نظریهی مجموعهها در ریاضیات است.
Aesthetic Base
Green space
Landscape Architecture
site
Structural Characteristic.
Visual Aspects
2012
10
22
127
140
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24984_69fc2085993c3c0c48722f2aadd26b6d.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
بررسی شاخصهای کالبدی ـ اجتماعی مسکن در تعیین بلوکهای فقیرنشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی (مطالعهی موردی: شهر کرمانشاه)
شهریور
روستایی
محسن
احد نژاد
اکبر
اصغری زمانی
علی رضا
زنگنه
فقر در ایران بهمانند دیگر کشورهای جهان، روبه فزونی و رشد است و شهرهای کشور را با مسائل و مشکلاتی روبهرو ساخته است. شهر کرمانشاه بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیدهی فقر روبهرو است که در این مقاله به بررسی آسیبشناسی کالبدی شهر کرمانشاه پرداخته میشود. هدف از بررسی حاضر، شناخت شرایط و ویژگیهای مسکن بوده تا بتوان با بررسی دقیق آن، به شناسایی آسیبهای کالبدی ـ اجتماعی مساکن در سطح شهر پرداخت. روش پژوهش تحلیلی ـ کمّی بوده و برای شناخت شهر از نظر کالبدی ـ اجتماعی، در سطح بلوکهای شهر کرمانشاه از دادههای سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 و از 9 شاخص متوسّط بُعد خانوار، تراکم جمعیّت در واحد مسکونی، سرانهی خالص مسکونی، سرانهی ناخالص مسکونی، تراکم خالص مسکونی، میزان تراکم جمعیّت شهری، تراکم مسکونی جمعیّت، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی استفاده شده که با روشهای آماری به سه شاخص ترکیبی تبدیل و نتایج با بهرهگیری از مدل تحلیل عاملی و نرمافزار Arc/GIS ارزیابی شدهاند. بنابراین در این مقاله با تأکید بر شاخصهای کمّی مسکن، به نمایش فقر در بلوکهای شهر کرمانشاه، بهعنوان نمادی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی پرداخته شده است. جامعهی آماری در این مقاله شهر کرمانشاه در سال 1385 است. نتایج بهدست آمده از این بررسی نشان میدهد که از دیدگاه شاخصهای کالبدی ـ اجتماعی، مسکن شهر کرمانشاه دارای 1718 بلوک برابر با 1/21 درصد خیلی مرفّه، 1149 بلوک برابر با 1/14 درصد مرفّه، 3475 بلوک برابر با 7/42 درصد متوسّط، 1224 بلوک برابر با 1/15 درصد فقیر و 529 بلوک برابر با 5/6 درصد خیلی فقیر بوده است. یادآوری این نکته لازم است که نتایج بهدستآمده تنها با تکیّه بر شاخصهای مورد استفاده در این مقاله است و در صورت عدم مشکلات آماری و بهکارگیری شاخصهای بیشتر، این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرند.
dwelling
factor analysis
GIS
Kermanshah.
urban poverty
2012
10
22
141
156
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24985_ab337a75b8c6ee252917d2b8d765af20.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
مخاطرات انسانی: تهدیدهای امنیّتی ناشی از تقابل انسان و محیط
محمد رئوف
حیدری فر
جهانی که در آن زندگی میکنیم، نسبت به گذشته خطرناکتر شده است و با این روند و بهدلیل وجود برخی از نیازهای انسانی و زیادهخواهیهای وی، تضعیف نقش دین در مسائل مختلف، پیشرفت علم و فنآوری و رفاه و قدرتطلبی با بحرانها و مخاطرات زیادی، همانند انفجار جمعیّت، تخریب محیط زیست، منابع و نابرابری روزافزون بین فقیر و غنی روبهرو خواهد شد. بشر امروز با بیماریهای کشنده و خطرناکی روبهروست که ناشی از تغییر در ژنتیک و دستکاری در طبیعت است. تغییرات آبوهوایی ناشی از علل انسانی و بسیاری از پیامدهای منفی ناشی از رابطهی انسان و محیط، از رهیافت ژئوپلیتیک محیط زیست قابل بررسی است. برخی از این موارد حتّی از سوی قدرتهای مختلف بهعنوان یک اسلحه در جهت مقابله با دشمن استفاده میشود که از آن بهنام جنگ اکولوژیک یا در مورد بیماریها، جنگ بیولوژیک نام برده میشود؛ جنگ برسر منابع کمیاب نیز، بهویژه در مناطق بحرانی وجود دارد؛ برخیها از ایجاد جنگها برای آب در مناطق خشکی همانند خاورمیانه بحث میکنند. تمامی مواردی که بهعنوان مخاطره مطرح میشود، زمینهی اختلال در زندگی انسان که موجودی تنها در این هستی بوده را فراهم کرده است. انسان در این سیّارهی خاکی و در کیهان تنهاست و هیچ موجود دیگری نمیتواند به آنان در رفع مشکلات عظیمی که بخش زیادی از آن، بهدست خود وی ایجاد شده کمک کنند. این مقاله به مسائل و مشکلات محیطی با رهیافت مخاطرات انسانی توجّه میکند و معتقد به افزایش مخاطرات در آینده است. این پژوهش ماهیّتی توصیفی ـ تحلیلی داشته و با نگاهی آیندهپژوهی به مخاطرات جهانی مینگرد.
geo Economy
Geopolitics
Hazards
Political Ecology
politics
Security.
2012
10
22
157
176
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24986_8ce798b80bffd8dff87b3115b69348f8.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
بررسی و تحلیل تأثیر نابرابریها بر امنیّت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلانشهر مشهد
هادی
اعظمی
مجتبی
روستا
بدون شک تأمین امنیّت کلانشهرهایی همچون مشهد تأثیر بسزایی در تأمین امنیّت ملّی کشور دارد. برقراری امنیّت در اینگونه شهرها مستلزم رویکردهای عدالتمحور در جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... است. از سویی، از مهمترین عوامل تهدید امنیّت ملّی، همانا نابرابریهای شهری است. امروزه، با برهم خوردن توازن جمعیّتی در ایران به نفع شهرها و رشد بیسابقهی شهرنشینی و افزایش نابرابریها در مناطق مختلف شهری، جغرافیای سیاسی شهری ویژهای را ایجاد کرده است. تأثیرپذیری شهرها از انگارهها و تصمیمهای سیاسی، حاشیهنشینی و نظایر آن، توجّه بیش از پیش به شناخت هر چه بیشتر این معضلات را ضروری میکند. در مقالهی حاضر تلاش بر این بوده تا ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخصهای اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت، علیه اموال عمومِی و موادّ مخدّر، در مناطق دوازدهگانهی شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در بین مناطق دوازدهگانه، منطقهی 5 بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی افزونبر 2/17 درصد از مجرمان در این منطقه قرار گرفتهاند. پس از این منطقه، مناطق 2 و 4 قرار دارند که این مناطق در قسمتهای شمال و شرق شهر مشهد واقع شدهاند. همچنین مناطق دوازدهگانه از نظر شاخصهای اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت علیه اموال و موادّ مخدّر، تفاوتهای قابل-ملاحظهای را نشان میدهند. بنابراین وجود این نابرابریها و شاخصهای مورد بررسی بهعلّت تمرکز جرم و جنایت در شمال و شرق شهر، مهمترین منابع تهدیدهای امنیّت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شمرده میشوند. همچنین نابرابری و محرومیّت بهمثابه آن روی سکهی توسعه، خطری مستقیم برای امنیّت اجتماعی بهشمار میآیند. بنابراین هیچگونه سیاست و تدابیر امنیّتی نمیتواند بدون توجّه و برنامهریزی عمومی برای از میان برداشتن نابرابریها انجام گیرد.
crime
Inequality
Mashhad Metropolitan.
security
urban life
2012
10
22
177
192
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24987_4631e125ff0c27048ff870c8027f2ac7.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
کیفیّت محیطی شهر و شکل ناموزون شهری در شهر بابلسر
عزت ا...
قنواتی
امین
فرجی ملائی
آزاده
عظیمی
گسترش روزافزون شهرها در ابعاد کالبدی، بهویژه در مقیاس افقی، به پیدایش پدیدهی نوینی با عنوان گسترش پراکندهی شهری یا بهگفتهای پراکندهرویی شهری منجر شده است، اما اینکه تا چه حد شهروندان ساکن در دو شکل متفاوت گسترده و فشردهی شهری، کیفیّت زندگی بالایی دارند، مسألهای است که مرتبط با ابعاد و مسائل بسیاری است. سازوکار و اَشکال این پدیده در کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه بسیار متفاوت است با آنچه در کشورهای توسعهیافتهای چون آمریکا، استرالیا و کانادا در جریان است. هدف این مقاله، درواقع بررسی و تحلیل کیفیّت محیط زندگی در ارتباط با رشد ناموزون شهری در شهر بابلسر است. روش این مقاله توصیفی ـ تحلیل بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی و نیز، گردآوری دادههای مورد نیاز استفاده شده است. برای تعیین نوع شکل رشد شهر از روش آنتروپی شانون استفاده شده و در ارتباط با سنجش کیفیّت محیط زندگی دادههای بهدست آمده در مطالعهی پرسشنامهای با استفاده از نرمافزار SPSS در چارچوب آزمون T،F و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشاندهندهی این است که شهر بابلسر طیّ دهههای پس از انقلاب دارای رشد پراکنده بوده که بیشتر کیفیّت محیط زندگی در این محلّهها، شکل گرفته از کیفیّت محیط زندگی در سایر محلّههای پایینتر دیگر است. از سویی، نتایج حاکی از آن است که بین دو متغیّر رشد ناموزون شهر و کیفیّت محیط زندگی، همبستگی بالایی وجود دارد.
Babolsar.
Environmental Quality of Life
Imbalanced Growth
Sprawl
2012
10
22
193
215
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24988_33a830140a7eb1b989ba8c1373e6d88a.pdf
Human Geography Research
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1391
44
3
تحلیلی بر ساماندهی و مداخله در بافت فرسودهی شهری (مطالعهی موردی: بافت فرسودهی شهر خرّمآباد)
عیسی
ابراهیم زاده
گل آفرین
ملکی
فرسودگی واقعیّتی است که تاکنون بیشتر شهرهای باسابقه و تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند. آنچه مسلّم است، در اینگونه شهرها این مسأله، رشد بافت شهری را مختل کرده و آن را به پیرامون سوق میدهد و بنابراین افزونبر نابودی بافتهای درونی و باسابقهی شهری، هزینههای هنگفتی را با ایجاد بافتهای نوظهور بر گردهی شهر تحمیل میکند. این مقاله با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی، از روش مطالعات میدانی و کتابخانهای و با استفاده از مدل SWOT و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و با بهرهگیری از نرمافزار Expertchoice، تهیّه و تدوین شده است. در این پژوهش به بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای بافت فرسودهی شهری در شهر خرّمآباد پرداختهایم. یافتههای حاصل از تحلیل مدل فوق در این پژوهش نشان میدهد که دسترسی آسان به نقاط دیگر شهر، وجود مسجد محلّه بهعنوان مرکز محلّه در بافت فرسوده و تسهیل امکان مداخله در بافت، بهدلیل وجود درصد بالای ساختمانهای یک و دو طبقه، بهترتیب با وزنهای 315/0، 274/0 و 163/0 مهمترین نقاط قوّت و در عین حال فرسودگی اغلب مساکن و بافت کالبدی محدودهی مورد مطالعه، غیراستاندارد بودن مصالح بهکار رفته در اغلب ساختمانها و وجود معابر تنگ و باریک بهترتیب با وزنهای 284/0، 195/0 و 158/0 مهمترین نقاط ضعف بافت فرسودهی شهری خرّمآباد هستند. با این وجود دسترسی آسان به خیابانهای اصلی شهر، نزدیکی به مرکز شهر و سازمانها و ادارهها و وجود طرح مصوّب بهسازی واحدهای فرسودهی شهر بهترتیب با وزن-های 41/0، 184/0 و 123/0 مهمترین فرصتها و عدم رسیدگی به وضعیّت محدودهی مورد مطالعه و تشدید فرسودگی آن، فقر ساکنان بهدلیل تورم بالا و درآمد پایین و عدم کششپذیری شبکههای داخلی بافت با توجّه به تقاضای زیاد بهترتیب با وزنهای 349/0، 216/0 و 198/0 از جمله مهمترین تهدیدهای محدودهی مطالعاتی بهشمار میآیند. تحلیلهای نهایی در این پژوهش، به راهبردهای رهگشا برای اصلاح و بهبود بافت فرسودهی شهری در خرّمآباد، منجر شده که در متن مقاله به تفصیل آمده است.
Erode Section
Khorram Abad
optimization
Physical Erode
SWOT.
2012
10
22
217
234
https://jhgr.ut.ac.ir/article_24989_fa127d6404c505a0d30a368ce3be702e.pdf