2024-03-29T05:52:24Z
https://jhgr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7603
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
صفحات آغازین
2016
03
20
1
5
https://jhgr.ut.ac.ir/article_57293_80a7e70731bec1b3c1fcfceb89b56026.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
ارائۀ یک مدل تحلیل محیط با رویکرد سیستمی در برنامهریزی گردشگری (مطالعۀ موردی: شهرستان ماکو)
میرنجف
موسوی
مهدی
عبداله زاده
امید
زینالپور
علی
باقری کشکولی
آگاهی از شرایط و اتفاقاتی که در محیط تصمیمگیری و برنامهریزی توسعة گردشگری رخ میدهد، نقش بسزایی در ارتقای آگاهی و بینش ما از فرایند برنامهریزی و اجرای سیاستهای توسعة گردشگری دارد. هدف این پژوهش ارائة مدل تحلیل محیط با رویکرد سیستمی برای برنامهریزی گردشگری در شهرستان ماکو است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. در این پژوهش، ضمن شناسایی عاملهای مؤثر بر برنامهریزی توسعة گردشگری در شهرستان با استفاده از ماتریس SWOT، تأثیرهای متقابل آنها نیز به روش کمی و با استفاده از روش دیماتل بررسی شد و درنهایت عملکرد نهایی این عاملها، براساس تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، تفکیک و رتبهبندی شد و شکاف موجود بین آنها مشخص شد. درنهایت، با توجه به شرایط حاکم بر گردشگری منطقه، راهبردهایی نیز ارائه شده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود قوتها و ضعفها و فرصتها و تهدیدها در عرصة صنعت گردشگری ماکو است، اما ضعفهای موجود در عرصة گردشگری شهرستان، بر قوتها غالب است و مانع استفاده از فرصتها و پتانسیلها موجود شده است؛ بنابراین، گردشگری شهرستان ماکو، آنچنان که باید، نتوانسته است از پتانسیلها و قوتهای موجود در زمینة توسعة گردشگری بهره گیرد.
برنامهریزی گردشگری
تحلیل محیط
رویکرد سیستمی
ماکو
2016
03
20
1
18
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51236_dc0d3c0128058f39b48dea9547dca2e1.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
سطح و درجۀ آسیبپذیری ناشی از خشکسالی در مناطق روستایی (از دیدگاه کشاورزان)
مهدی
پورطاهری
عبدالرضا
رکنالدین افتخاری
نسرین
کاظمی
خشکسالی، بر طیف گستردهای از اقلیمها و اکوسیستمها تأثیر میگذارد. شعاع تأثیر این پدیده، در مناطق روستایی بیش از سایر نقاط است؛ زیرا اقتصاد روستایی، اتکای شایانتوجهی به فعالیتهای کشاورزی دارد. شرایط اقلیمی، تا حد زیادی بر تولید محصول اثر گذاشته است، اما همزمان کیفیت و کمیت آب، نهادها، شرایط اقتصادی و اجتماعی در ایجاد فرصت یا برعکس، استرس برای مردم محلی و امرارمعاش عمل میکنند. از نظر مردم محلی، خشکسالی هر فصل، بارش اندک نسبت به تقاضای آب است که سبب برداشت محصول ضعیف یا در کل، ناکامی کشت و ایجاد مشکل در دامداری بهدلیل کمبود تغذیه و بارندگی اندک میشود. پژوهش حاضر با هدف پهنهبندی دهستان مورد مطالعه، برای نشاندادن سطح و درجۀ آسیبپذیری ناشی از خشکسالی از دیدگاه کشاورزان صورت گرفته است؛ بنابراین، ده روستا بهعنوان نمونه انتخاب شدند و با تکمیل 300 پرسشنامه، سطح و درجۀ آسیبپذیری ناشی از خشکسالی، با استفاده از متغیرهای مربوط سنجیده شد. روستاهای نمونه، براساس دادههای برداشتشده و با استفاده از تحلیل واریانس، در محیط نرمافزار SPSS رتبهبندی و درنهایت، با استفاده از روش میانیابی در نرمافزار GIS، دهستان مورد مطالعه از نظر سطح و درجۀ آسیبپذیری پهنهبندی شد. نتایج نشان میدهد روستاهای مورد مطالعه، از نظر سطح و درجۀ آسیبپذیری، تفاوت شایانملاحظهای با یکدیگر دارند. درنهایت، تمامی روستاهای این دهستان، در پنج طیف، از بسیار کم تا بسیار زیاد طبقهبندی شدند تا روستاهای دارای ریسک بالاتر، از نظر آسیبپذیری شناسایی شوند.
آسیبپذیری
پهنهبندی
خشکسالی
دهستان سولدوز
کشاورزان
2016
03
20
19
31
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51254_b76283aa011c70a27eacfa5db6235412.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیل شاخصهای آسیب پذیری در بافت های فرسودۀ شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله (مطالعۀ موردی: محلۀ سیروس تهران)
صابر
محمدپور
نادر
زالی
احمد
پوراحمد
آسیبپذیری شهر تهران دربرابر زلزله، به ویژه در بافت ها و فضاهای فرسودة بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، سنجش میزانآسیب پذیری بافت های قدیمی بخش مرکزی شهر تهران و ارائۀ راهکارهای کاهش آسیب پذیری آن ها دربرابر زلزله را در اولویت قرار داده است. در این پژوهش، با ارائۀ روشیبرای تحلیل آسیب پذیری لرزه ای بافت های فرسوده، بر نقش مؤثر شاخص های برنامه ریزی شهری در کنار شاخص های سازه ای، در برنامه های مقابله با زلزله تأکید میشود. بدین منظور، به چندین موضوع خرد، شامل شناسایی و انتخاب شاخصهای ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، تحلیل میزان تأثیر هریک از شاخصها و تعیین نواحی پرخطر و متراکم مسکونی فرسوده وامتیازبندی طیف های مختلف آسیب پذیری و تولید نقشۀ ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله پرداخته شده است. پژوهش حاضر را می توان از حیث ماهیت و روش، تحلیلی اکتشافی -دانست. در این نوشتار، ابتدا به مطالعۀ وضعیت آسیب پذیری منطقۀ 12 تهران و سپس به شناخت محلۀ سیروس پرداخته می شود. در مرحلۀ تحلیل، ابتدا مقادیر و داده های همۀشاخص ها استخراج می شوند و سپس بهروش تحلیل سلسلهمراتبی ) AHP ( و Expert choice ، شاخص های مربوطه وزن دهی می شوند. سپس با استفاده از نرم افزار GIS ، نقشۀ ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله، با منطق FUZZY ارائه می شود. نتایج نشان می دهد وسعت و پوشش جمعیتی نقاط با آسیب پذیری بالا و بسیار بالا بیشتر است و در کل، محدوده با توجه به همۀ عوامل کالبدی مورد تحلیل، دربرابر زلزله بسیار آسیب پذیر است.
آسیبپذیری لرزهای
بافتهای فرسوده
شاخصهای کالبدی و برنامهریزی شهری
محله سیروس
مدیریت بحران
2016
03
20
33
52
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51273_bbd49b10c81852e2fb3fc97dd51b06bb.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیلی ژئوپلیتیکی بر محصولهای راهبردی کشاورزی ایران (مطالعۀ موردی: گندم)
محمدباقر
قالیباف
زهرا
پیشگاهی فرد
رسول
افضلی
سید محمد
حسینی
کشاورزی و تولید مواد غذایی، در دهههای اخیر یکی از مسائل مهم جهانی است و همۀ کشورها اعم از صادرکننده و واردکننده را با چالش مواجه ساخته است. این پژوهش بهمنظور بررسی وضعیت تولید و مصرف محصول راهبردی گندم در ایران و نیز انتخاب راهبرد مناسب برای تأمین آن تا سال ۱۴۰۰، بهروش توصیفی- تحلیلی، مبتنیبر دادههای FAO و با استفاده از نرمافزارهای Excel و GIS انجام شده است. آمار دورههای زمانی تولید و مصرف گندم، با استفاده از روش ARIMA مدلسازی و تولید و مصرف این محصول راهبردی طی سالهای 1392 تا 1400 پیشبینی شده است. نتایج نشان میدهد با توجه به جایگاه ایران در تولید، مصرف، صادرات و همچنین میزان نیاز کشور به واردات گندم تا سال 1400، بحث خودکفایی کامل این محصول، حداقل تا سال 1400 منتفی است و ایران تا این سال، یک واردکنندة جزء باقی خواهد ماند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و احتمال استفادة کشورهای صادرکنندة گندم از این محصول راهبردی بهعنوان یک حربة سیاسی علیه کشور، لازم است در انتخاب کشورها برای واردات این محصول دقت ویژهای صورت پذیرد. از اینرو، در قالب یک رویکرد ژئوپلیتیکی و با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و نرمافزار Expert choice، بهترین کشورها برای واردات گندم و در سطحی بالاتر، انعقاد قراردادهای بلندمدت در زمینة خرید این محصول راهبردی، شناسایی و اولویتبندی شدهاند.
امنیت غذایی
خودکفایی
ژئوپلیتیک غذا
گندم
محصولهای راهبردی غذایی
2016
03
20
53
67
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51495_a4113cfea918b5fed6cc7816c15a7d1e.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیل تأثیر تغییرات آبوهوایی و چالشها و فرصتهای حاصل از آن بر بحرانهای منطقهای
مسعود
اخوان کاظمی
سارا
ویسی
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با استناد به آمارها و دادههای عینی و در چارچوب نظریة واقعگرایی، بهدنبال بررسی تأثیرات چالشها و فرصتهای ناشی از تغییرات آبوهوایی بر بحرانهای منطقهای است. یافتهها بیان میکند در دهههای اخیر، افزایش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از رشد سریع جمعیت از یکسو و تشدید فعالیتهای اقتصادی و صنعتی بشر از سوی دیگر، موجب ایجاد تغییرات آبوهوایی در مقیاسی جهانی شده است. افزایش دمای هوا، بالاآمدن سطح آبها و نوسانهای بارندگی، مهمترین پیامدهای تغییرات آبوهوایی هستند که ادامة حیات بشر را با چالشها و گاه فرصتهای تازهای مواجه کردهاند. امروزه کمبود ذخایر آب شیرین و منابع غذایی، شیوع بیماریهای واگیردار و مهاجرت از جمله چالشهایی است که بهویژه مناطق حارهای و کشورهای درحالتوسعة واقع در اطراف خط استوا را درگیر کردهاند. در مقابل، پیشبینی میشود در دهههای آتی، ذوب یخچالهای عظیم، یخبندانهای دائمی و کاهش سرمای شدید در مناطق قطبی، بهویژه قطب شمال، فرصتهای تازه و شرایط مساعدی را برای سکونت در این مناطق، استخراج ذخایر ارزشمند کانی، فسیلی و غذایی و نیز دستیابی به راههای ارتباطی تازه فراهم آورند و به کشورهای توسعهیافتة واقع در اطراف قطب شمال بیش از دیگر دولتها بهره برسانند. بدیهی است هریک از این چالشها و فرصتها، بهنوعی زمینه را برای تشدید دشمنیها و تضادهای دیرین هموار میکنند یا حتی موجب بروز تنشها و درگیریهای تازه میان کشورهای مختلف جهان میشوند و بهاینترتیب تحولهای جدیدی را در منطقه رقم میزنند.
امنیت بینالمللی
بحرانهای منطقهای
تغییرات آبوهوایی
گرمشدن زمین
واقعگرایی
2016
03
20
69
87
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51588_f0b3dcbe35faba4bde200333808654a8.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعۀ موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))
مجید
یاسوری
یاسر
رمضان نژاد
حمید
شایان
ایجاد نهادهای محلی و تشکلهای مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت بهطورکلی، گردآمدن و برانگیختهشدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابلتبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگیهای فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکتهای مردمی اثرگذارند.از اینرو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینههای مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات بهصورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS و بهمنظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تکنمونهای استفاده شد که نشان میدهد میانگین مشارکت در جامعۀ نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. برایناساس، میتوان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخصهای فردی، شاخصهای مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان میدهد که بیشترین تأثیر بر شکلگیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. بهعبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر میگذارد.
اسالم
انسجام
شورای اسلامی
مدیریت روستایی
مشارکت
2016
03
20
89
104
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51776_ffe07bf69346920e16345400a5b7aa50.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
سنجش مناسبت بهکارگیری مولفههای موفقیت رقابتپذیری توسعۀ منطقهای در ایران
محمدحسین
شریف زادگان
سحر
ندایی طوسی
جهانی سازی و پیشرفت های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب تغییر جهت رویکردهای سیاسی و طرح الگوواره های » مزیت های رقابتی « به » مزیت های نسبی « کشورها و مناطق، از تکیه بر شده است. رقابت پذیری، انگاشتی که پیش از آن تنها در سطح » رقابت پذیری قلمروئی «واحدهای فعالیتی معنادار بود، از اواسط دهة 1990 میلادی و هم زمان با افزایش تحرک نیروی انسانی و سرمایه و سپس اهمیت مکان، از ترجمان فضایی برخوردار شده و به گفتمان علوم منطقه ای و برنامه ریزی توسعة فضایی راه یافت. در این زمینه، هدف کلان پژوهش پیش رو، پرداختن به دو پرسش مطرح در زمینة رقابت پذیری توسعة منطقه ای است: نخست، چیستی رقابت پذیری منطقه ای و دیگری چرایی رقابت پذیری بیشتر بعضی مناطق در مقایسه با مناطق چارچوب های توسعة « دیگر که پاسخگویی به آن، چگونگی دستیابی منطقه به جایگاه رقابتی و را مشخص می سازد. کاستی رهیافت های رایج در پاسخگویی به این دو پرسش، » رقابت پذیر یکسان فرض کردن میزان اثرگذاری پیشران های شناسایی شده در دستیابی به رقابت پذیری، بی توجهی به نقش متغیرهای مداخله گر )میانجی( در تدوین روابط سببی، ناممکن بودن تعمیم مدل های مرسوم به همة بسترها، شناسایی پیشران های خاص مناطق کشور را به عنوان گام در ،» توسعة فضایی رقابت پذیری منطقه ای ایران « اساسی و نخستین در تدوین مدل نظری دستور کار این پژوهش قرار داده است. با این هدف، پس از بررسی تعاریف مختلف از رقابت پذیری منطقه ای )به عنوان متغیر مکنون وابسته( و شناسایی پیشران های معرفی شده از دیدگاه های نظری متفاوت )به عنوان متغیرهای مکنون مستقل( به روش مطالعة اسنادی، متغیرهای آشکار یا نمایه ها انتخاب می شوند و از طریق اندازه گیری روابط سببی به روش تحلیل مسیر، ضریب اهمیت اثرگذاری پیشران ها در بستر ایران تعیین می شود. ضرورت فراهم بودن داده های مورد نیاز، سطح پژوهش را مقید به مناطق استانی ساخته است.
توسعة خوشه ای
رقابت پذیری منطقه ای
سرمایه های خلاقیت
فعالیت های شناختی - فرهنگی
منطقة مصرفی
2016
03
20
105
123
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51802_0cebfad95fc6f066cb4d97c3a4030c3e.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیل ویژگی واحدهای ژئومورفولوژیکی مؤثر در استقرار و شکلگیری سکونتگاههای شمال غرب استان گیلان
رفعت
شهماری اردجانی
استقرار و پیدایش سکونتگاهها، بیش از هر چیز تابع شرایط محیط طبیعی (زمینشناسی، توپوگرافی، خاک، ژئومورفولوژی، هیدرولوژی و آبوهوا)، بهویژه ژئومورفولوژی است؛ چراکه پدیدههای ژئومورفولوژیک، بر مکانگزینی، پراکندگی، حوزۀ نفوذ، توسعۀ فیزیکی و مورفولوژی سکونتگاهها تأثیر دارند؛ بنابراین، در بسیاری از کارهای مدیریت محیطی و آمایش سرزمینی، مهمترین و مفیدترین کمک ژئومورفولوژیست، نمایش اشکال و عوارض سطح زمین در نقشههای ژئومورفولوژی است. بدینترتیب، برنامهریزان بهراحتی میتوانند عوارض مناسب و نامناسب را از یکدیگر تشخیص دهند. این مقاله، از طرحی پژوهشی با عنوان «تهیة نقشة ژئومورفولوژی غرب استان گیلان با مقیاس 1:25000» استخراج شده و به هدف ترسیم عوارض سطح زمین، تنگناها و موانع توسعۀ فیزیکی و همچنین پراکندگی تعداد سکونتگاههای محدودۀ پژوهش انجام گرفته است. روش پژوهش براساس تحلیل فرم و فرایند در نقشههای توپوگرافی 1:25000 و زمینشناسی 1:100000، تهیۀ عکس هوایی است. درنهایت، در چند مرحله بازدید صحرایی، تمام اطلاعات و دادهها روی زمین ارزیابی شدند. مطابق نتایج، پدیدههای ژئومورفولوژی، در چهار واحد ساحل، جلگه، کوهپایه و کوهستان، از شرق به غرب قرار گرفتهاند. همین امر کافی است تا سکونتگاهای شهری و روستایی محدودة پژوهش، از لحاظ پراکندگی و تراکم، حالت یکنواخت و متجانسی نداشته باشند؛ بهطوریکه از شرق (محدودۀ ساحل و جلگه) به غرب (محدودۀ کوهپایه و کوهستان)، هم بر تعداد سکونتگاهها و هم بر پراکندگی آنها افزوده شده است. 692 آبادی در چهار شهرستان غرب استان گیلان (آستارا، تالش، رضوانشهر و ماسال) وجود دارد که از این تعداد، 398 آبادی (42/55 درصد) در غرب (محدودۀ کوهپایه و کوهستان) و 294 آبادی (57/44 درصد) در شرق (محدودۀ جلگه و ساحل) قرار دارند.
توسعة فیزیکی
سکونتگاه
شهر و روستا
غرب گیلان
نقشة ژئومورفولوژی
2016
03
20
125
140
https://jhgr.ut.ac.ir/article_51823_01d9cb3085f26c59748a7df3e230e27a.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
مدل سازی تصمیم گیری گروه های کشاورزی دشت سگزی برای تعیین نوع کشت براساس مدل رگرسیون لجستیک چندمتغیره
محمد سعدی
مسگری
فرشاد
امیراصلانی
سید کاظم
علوی پناه
مرضیه
عسکری شهید
تصمیمگیری، یکی از مهمترین و اساسیترین وظایف مدیریت است و تحقق اهداف سازمانی، به کیفیت آن بستگی دارد. در مناطق کشاورزی، تغییرات کاربری اراضی، ناشی از تصمیمگیری کشاورزان است و تصمیمگیری در این زمینه، تأثیر بسیاری بر این سیستم میگذارد. بهطور متقابل، رخدادهای مختلف زیستمحیطی، بر تصمیمها و رفتار آیندۀ انسان تأثیر مستقیم میگذارند؛ بنابراین، مدلسازی تغییرات کاربری اراضی، متأثر از پیچیدگیهای ناشی از تعامل انسان و محیط است. دراینصورت، شناسایی عوامل مؤثر محیطی و اجتماعی- اقتصادی در تصمیمگیری و درک چگونگی بازخورد تغییر کاربری اراضی در محیط (ناشی از تغییر آن در طولانیمدت)، چالشی کلیدی برای مدلسازی این تعاملات در مدیریت پایدار زمین محسوب میشود. در این پژوهش، مدلسازی تصمیمگیری کشاورز برای تعیین نوع کشت، با استفاده از مدل M-Logit در منطقۀ سگزی، با بهکارگیری مدل مبتنیبر عامل ارائه میشود. بدینمنظور ابتدا ساختار معیشتی منطقه برای نمایش ناهمگنی حاکم بر رفتار فردی مشخص میشود. سپس با استفاده از مدل M-Logit، عوامل مؤثر و میزان تأثیر آنها بر تصمیمگیری، بسته به نوع معیشت فرد شناسایی میشود. درنهایت، با محاسبۀ بردار، انتخابهای انواع کشت برای هر کشاورز، شبیهسازی و در مدل عامل مبنا، با استفاده از قانون تناسب تصادفی نوع کشت انتخاب میشود. این پژوهش، با بررسی عوامل مؤثر مدل M-Logit در هر گروه معیشتی و هر نوع کشت نشان میدهد که با توجه به شرایط حساس منطقه و خطر بیابانزایی، عوامل محیطی از جمله عوامل شیمیایی خاک، بههمراه عوامل درآمدی، نقش مؤثرتری در تعیین انواع کشت دارند.
تحلیل مؤلفههای اصلی
تصمیمگیری
تغییرات کاربری و پوشش اراضی
رگرسیون لجستیک چندمتغیره
مدل عامل مبنا
2016
03
20
141
157
https://jhgr.ut.ac.ir/article_53615_90f4bfb151609f1f3ba6abf52fa99a68.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیل الگوهای فضایی و دامنۀ برد قاچاق کالا در مناطق مرزی کشور (مطالعۀ موردی: قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر)
محسن
کلانتری
قاچاق یا ورود و خروج غیرقانونی و مخفیانة کالا، از پیچیدهترین و پرمسئلهترین رفتارهای مجرمانه در کشور است. هرساله از محل این رفتار ناهنجار، هزینهها و خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی به کشور وارد میشود. در استان بوشهر در مرز جنوبی کشور، بهدلیل وجود مرزهای گستردة آبی و ویژگیهای جغرافیایی و سوقالجیشی، آمار بالای قاچاق کالا یکی از مسائل مهم بهشمار میآید. در پژوهش حاضر، الگوهای فضایی پدیدة قاچاق کالا و دامنة کالاهای قاچاق در این استان مطالعه شده است. این پژوهش کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری دادهها به دو روش اسنادی و میدانی، طی یک سال انجام شده است. جامعة آماری پژوهش نیز شامل قاچاقهای وقوعیافتة ارزاق عمومی در محدودة استان بوشهر است. بهمنظور تحلیل دادهها و تحلیل فضایی قاچاق در این استان، از آزمونهای مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، روش تحلیل شبکه و تحلیل تراکم کرنل استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد بیشترین میزان کشف قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر، در شهرستان کنگان و کمترین میزان کشفیات در شهرستان دشتی رخ داده است. تحلیل زمانی ارزاق عمومی نشان میدهد این کالاها، در روزهای میانی هفته بیش از روزهای دیگر قاچاق میشود و الگوی توزیع شبانهروزی، بیانگر توزیع بیشتر جرایم در ساعتهای میانی روز است. درپایان، ضمن تحلیل عوامل مؤثر بر پدیدة قاچاق در استان بوشهر، چند پیشنهاد برای کنترل و مقابله با این پدیدة ناهنجار ارائه میشود.
الگوی فضایی
بوشهر
قاچاق کالا
2016
03
20
159
175
https://jhgr.ut.ac.ir/article_53815_7f0873086460353a6fc00b707fc069eb.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
دلایل افول دیدگاه فضایی- کمی در مطالعههای جغرافیای سیاسی
دره
میرحیدر
مرجان
بدیعی ازنداهی
یاشار
ذکی
فاطمه سادات
میراحمدی
طی بروز انقلاب فضاییـ کمی در علم جغرافیا، تحولهایی در اندیشه و روششناسی این علم بهوجود آمد. این دیدگاه بر شاخههای تخصصی جغرافیا به شکلهای گوناگون تأثیر گذاشت. جغرافیای سیاسی در دهههای 1950 و 1960 همچنان جهتگیری سنتی یعنی دیدگاهی محیطی و ناحیهای داشت، اما پس از وقفهای طولانی، انقلابی در آن ایجاد شد. درواقع، زمانی دیدگاه فضاییـ کمی در پژوهشهای جغرافیای سیاسی بهکار گرفته شد که روند تکاملی خود را در دیگر شاخههای جغرافیا طی کرده بود و از درون آن، رویکردهای فضایی و سیستمی بیرون آمده و جغرافیای رفتاری متأثر از آن شکل گرفته بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی میکند که چرا دیدگاه فضایی با تأخیر در مطالعههای جغرافیدانان سیاسی بهکار گرفته شد و پس از آن نیز در دهۀ 1970 از محوریت مطالعهها خارج شد. نتایج نشان میدهد عواملی مانند ناسازگاری پژوهشهای بنیادی با روش پوزیتیویستی در جغرافیای سیاسی؛ تناسبنداشتن نظریههای محوری در دیدگاه فضایی- کمی با مسائل مطرح در جغرافیای سیاسی؛ نادیدهگرفتن قدرت و سیاست در دیدگاه فضایی موجب شدند این دیدگاه با تأخیر به مطالعههای جغرافیدانان سیاسی وارد شود. همچنین تغییر الگو در علم جغرافیا در دهۀ 1970 و تغییر در نظام بینالملل، موجب شد دیدگاه فضایی در دهۀ 1970 از محور مطالعههای جغرافیدانان سیاسی خارج شود؛ هرچند امروزه جایگاه خود را بهعنوان یکی از دیدگاههای مطرح حفظ کرده است.
جغرافیای سیاسی
دیدگاه فضایی
روش کمی
رویکرد سیستمی
رویکرد علم فضایی
2016
03
20
177
196
https://jhgr.ut.ac.ir/article_54288_ad101f4d6a61231817894eaad880787e.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
تحلیل پایداری رابطۀ میان نظام بهرهبرداری خانوادگی و امنیت غذایی در نواحی روستایی دهستان غنیبیگلو، زنجان
سیدحسن
مطیعی لنگرودی
فرشاد
سوری
مهدی
چراغی
تحقق اهداف کشاورزی از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر آن در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع و صحیح از مرحلة تولید معیشتی و سنتی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری است. از طرفی امروزه کشاورزی پایدار، بهمثابة رویکردی است که نیل بخش کشاورزی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری و تأمین امنیت غذایی خانوارهای روستایی را امکانپذیر میسازد. در پژوهش حاضر، به تحلیل رابطۀ پایداری نظام بهرهبرداری خانوادگی و امنیت غذایی در هشت روستای دهستان غنیبیگلو از توابع شهرستان زنجان پرداخته میشود. جامعة آماری این پژوهش، شامل کل بهرهبرداران خانوادگی در روستاهای مورد مطالعه است (1324N=) و براساس فرمول کوکران، 300 نفر برای تکمیل پرسشنامه محاسبه و بهروش تصادفی سادة دردسترس انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن تحلیلی- همبستگی است و بهصورت پیمایشی-میدانی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانهای (اسنادی) و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدة عمیق) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوریشده با نرمافزار SPSS 21و آزمونهای آماری T تکنمونهای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل خوشهای و جدول توافقی کای دو انجام گرفته است. براساس یافتهها، روند کشاورزی در روستاهای مورد مطالعه ناپایدار است و امنیت غذایی خانوارهای بهرهبرداران این روستاها وضعیت مطلوبی ندارد (52 درصد). همچنین براساس نتایج، بین امنیت غذایی با میانگین درآمد، وسعت قطعات اراضی کشاورزی و تنوع شغلی بهرهبرداران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد.
امنیت غذایی
توسعة روستایی
دهستان غنیبیگلو
کشاورزی پایدار
2016
03
20
197
209
https://jhgr.ut.ac.ir/article_54815_150e2603328dcbee69cb10629679de94.pdf
پژوهشهای جغرافیای انسانی
Hum Geog Res
2008-6296
2008-6296
1395
48
1
چکیده های انگلیسی
2016
03
20
1
28
https://jhgr.ut.ac.ir/article_57292_6e91821007b2221d7d2d276823bf24b9.pdf