دانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219The Role of Migrants' Remittance and Investment in Rural Development Case Study: Ramsheh District (Isfahan township)نقش وجوه ارسالی و سرمایه گذاری مهاجران در توسعه روستایی مورد: دهستان رامشه(شهرستان اصفهان)27717FAمحمـدرضـارضـوانیدانشیار دانشکده جغرافیا ـ دانشگاه تهرانسعید رضـا اکبریـانرونیــزیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ـ دانشگاه تهرانسیـد عبـاسرجـاییکارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری ـ دانشگاه تهرانJournal Article19700101There are various links and relations among cities and rural regions. One of the most important ones is considered to be money and finance exchanges. Migrants' remittance and their investment in rural regions is one of suitable ways to investment and delivering capital to rural regions that may play a key role in growth and development of rural regions. Nowadays, this issue has especial importance but until now has not been addressed well in Iran. Accordingly, this study indicates the role of rural immigrants' investment in the process of development of rural regions of Ramsheh. The research method of this article is field survey and the tools of research are questionnaires, interviews and observations. Achieved results show that migrants' remittance has had an important role in growth and development of these regionsپیوندها و مناسبات متعددی بین شهرها و نواحی روستایی وجود دارد که یکی از این پیوندها و مناسبات، مبادلات پولی و مالی است. وجوه ارسالی مهاجران به خانوادههای خود در روستاها و نیز سرمایهگذاری آن ها در نواحی روستایی یکی از زمینه های انتقال سرمایه و سرمایه گذاری در روستاها است که میتواند نقش مهمی در رشد و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. این موضوع امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است ولی تاکنون در ایران بدان پرداخته نشدهاست. هدف این مقاله یافتن پاسخ برای این سؤال است که مهاجران روستایی از طریق سرمایه گذاری و ارسال وجوه چه نقشی در روند توسعه و عمران داشتهاند؟ تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی و روش انجام آن میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بودهاست. نتایج نشان میدهد که وجوه ارسالی مهاجران در روستاهای این ناحیه نقش مهمی در تجدید حیات، رشد و توسعه و بهویژه اشتغالزایی دهستان رامشه داشته است. همچنین در روستاهایی که این مبالغ صرفاً در زمینه تأمین مخارج روزانه خانوارها نبوده و در خدمت ایجاد اشتغال و تامین زیرساختهای روستاها بهکارگرفتهشده، نقش موثرتری در عمران و توسعه روستاها داشتهاست.https://jhgr.ut.ac.ir/article_27717_ea5ee39b8e2c3cac9fe19be2aa48d937.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219Carrying Capacity of Destination with Respect to the Host Attitude & Perception (Case Study: the City of Kelardasht)بررسی ظرفیت تحمل حوزه مقصد گردشگری با تاکید بر جامعه میزبان(نمونه موردی : مطالعه شهر کلاردشت)27718FAمحمد تقیرهنماییدانشیار گروه جغرافیای انسانی دانشگاه تهرانرحمت ا...فرهودیاستادیار گروه جغرافیای انسانی دانشگاه تهرانآندریاسدیتماناستاد گروه جغرافیای دانشگاه گیسن(آلمان)مصطفیقدمیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهرانJournal Article19700101This study investigates the Carrying Capacity of Kelardasht as a Destination based on the Host attitude and perception. A survey of 314 residents of Kelardash in three different group include: residents, entrepreneurs and public sector providers, show that respondents supported the current magnitude of Tourism and favored its expansion. Despite this, there is a significant difference in Host attitudes toward two types of Tourists in the area, so that the Host attitudes toward second home Tourists is completely negative and it is positive toward overnight Tourists. Therefore the Carrying Capacity of case study has different position with regard to two types of Tourism, so that with regard to Second Homes, the Carrying Capacity of study Area has reached on its threshold and this position for overnight Tourists hasn't confirmed. The results show that there is a direct relationships between the attitudes of Host Community(as a key factor in determining the carrying capacity of a destination) and one's individual benefits of Tourism, one's attitude to the future of destination influenced by Tourism and dependence of destination to Tourism.برنامه ریزان گردشگری در زمینه ظرفیت تحمل مقصد معتقدند، جامعه میزبان برای رشد و توسعه گردشگری ظرفیت معینی دارد و رشد فراتر از حد ظرفیت آن، منجر به بروز پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی خواهد شد و پس از مدتی کاهش منافع سرمایه گذاری های گردشگری را درپی خواهد داشت. تعیین ظرفیت تحمل حوزه مقصد از دو بعد جامعه میزبان و میهمان(گردشگران) صورت می گیرد. هدف این تحقیق بررسی و تعیین ظرفیت تحمل حوزه گردشگری کلاردشت با تاکید بر بعد جامعه میزبان می باشد. روش تحقیق، پیمایشی(زمینه یابی و اکتشافی)، توصیفی، تحلیلی، مبتنی بر پرسشنامه است. یافته های تحقیق نشان می دهد، از بعد جامعه میزبان حوزه کلاردشت در رابطه با نوع گردشگران خود ظرفیت تحمل متفاوتی دارد. به طوری که با توجه به عملکرد گردشگران خانه دوم، ظرفیت تحمل حوزه به آستانه خود رسیده است اما در رابطه با گردشگران با اقامت حداقل یک شب(گردشگران اقامتی) اشباع آستانه ظرفیت تحمل مورد تایید نمی باشد. همچنین از بعد جامعه میزبان، وضعیت ظرفیت تحمل حوزه کلاردشت، تحت تاثیر نگرش مردم نسبت به نوع گردشگران موثرتر به لحاظ اقتصادی، نوع گردشگران مطلوب به لحاظ عملکردی(میزان تاثیر گذاری بر محیط)، میزان وابستگی اقتصاد حوزه به گردشگری، آینده اقتصادی حوزه تحت تاثیر گردشگری، منافع شخصی افراد از گردشگری و میزان آگاهی و حساسیت مردم نسبت به مسایل محیطی حوزه، می باشد.https://jhgr.ut.ac.ir/article_27718_e1635925b8991de80dc1a4e125ab2e94.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219Cultural Geography of Territorial State in Iranجغرافیای فرهنگی دولت سرزمینی در ایران27719FAرسولافضلیاستادیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101In general, the modern state in the west was the product of relationships and interactions of socio-political actors in pre-capitalist order. The Christianity's approach toward the phenomenon of power turned out to be starting-point for the modern state in the west. In reverse, Iran's pre-capitalist order did not transform to the new order in the period between the dissolution of the Sassanid till the rise of the Safavid and even in the epoch of the dominance of Islamic ideology. In Iran, Islam with its cultural signs deterred the transition to the new order of the modern state in political, economic and social arenas. The Iranian state adapted its territorial relationships to the framework of Islamic Ommaدولت سرزمینی مدرن به حاکمیت سیاسی یکپارچه و متمرکز در درون مرزهای سیاسی معینی اطلاق می شود که در آن افراد، گروه ها و نهادها، تابع حکومت مرکزی اند. رویهم رفته به رغم تصور رایج، دولت سرزمینی مدرن از حیث ریشه ها و زمینه های شکل گیری، پدیده سیاسی جغرافیایی عام و جهانشمولی نیست، بلکه شکل خاصی از نظام جغرافیایی مغربزمین است. از همین رو این پدیده در جوامع شرقی، به ویژه ایران، هیچگاه در یک فرایند طبیعی شکل نگرفت، بلکه همچون سایر ابعاد مدرنیته، به مثابه پدیدهای غربی وارد ساخت سیاسی و جغرافیای سیاسی این جوامع شد. مقاله حاضر با پذیرفتن این مفروض، در پی پاسخگویی به این سؤال است که چرا درایران برعکس جوامع غرب، دولت سرزمینی مدرن فرایند طبیعی شکلگیری خود را طی نکرد؟ فرضیه مطرح شده، معطوف به جغرافیای فرهنگی و در هسته اصلی آن نقش ایدئولوژی اسلامی در آرایش فضای سیاسی جامعهسنتی ایران است. اسلام در جهت عکس مسیحیت که محیط جغرافیایی را برای شکلگیری دولت سرزمینی مدرن در غرب بارور کرد، ابعاد سیاسی ـ جغرافیایی این پدیده را در ایران بر نتابید ودر مقابل نشانههای فرهنگی آن معطوف به شکلگیری زمینههای واحد سیاسی ـ جغرافیایی امت اسلامی بود.https://jhgr.ut.ac.ir/article_27719_f6459745ff0b3246a86227fc2737b567.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219Modern Geopolitics of Middle East and the Irans Foreign Policyژئوپولیتیک نوین خاورمیانه و سیاست خارجی ایران27720FAمحمدباقرقالیبافاستادیار گروه جغرافیا دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانسید موسیپورموسویاستادیار گروه جغرافیا، دانشگاه امامحسین(ع)Journal Article19700101The influence of geopolitics on the direction of the nations’ foreign policies and the international system has always been a major preoccupation of the international relations scholars. Over the recent years, particularly after 9/11, the influence has doubled. Enjoying geopolitical and geostrategic significance, the Middle East is a region which has witnessed many changes in this regard, drawing considerable attention. Thus, knowledge of modern Middle Eastern geopolitics and assessing current international developments within a geopolitical framework are bound to have an effective influence on adoption of proper foreign policy on the part of the regional countries.
This essay studies developments after 9/11, using modern geopolitics to examine different periods in Iran’s foreign policy. Given Iran is a key, influential player in the political-social developments in the Middle East, the essay looks at the position of modern geopolitics in devising the foreign policy of Iran towards the Middle Eastern countries, advocating a model of competition and interaction for Iran’s foreign policyتأثیر ژئوپولیتیک در جهتگیری سیاست خارجی کشورها و نظام بینالملل همواره یکی از دغدغههای ذهنی پژوهشگران حوزه روابط بینالملل بوده که طی سالهای گذشته مخصوصاً تحتتأثیر حادثه 11 سپتامبر دوچندان شده است. منطقه خاورمیانه از جمله مناطقی است که همواره با برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خود بیشترین تغییرات را در این زمینه داشته و نگاههای بسیاری را به سمت خود جلب کرده است. بنابراین شناخت ژئوپولیتیک جدید خاورمیانه و ارزیابی تحولات نظام بینالملل کنونی در بستر تحلیل ژئوپولیتیک نوین میتواند نقش مؤثری در اتخاذ سیاست خارجی مناسب از سوی کشورهای منطقه ایفا کند. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی انجام شده است و گردآوری اطلاعات نیز به روش کتابخانهای- اسنادی میباشد. دوره بررسی در این پژوهش مربوط به تحولات پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی بوده و دورههای گوناگون روابط خارجی ایران بررسی و از نظر ژئوپولیتیک نوین مورد آزمون قرار گرفته است. با توجه به نقش تأثیرگذار ایران به عنوان یکی از مهمترین بازیگران منطقهای بر روند تحولات سیاسی- اجتماعی خاورمیانه، پژوهش حاضر ضمن بررسی الگوهای مختلف رفتاری در سیاست خارجی کشور، جایگاه ژئوپولیتیک نوین در تعیین سیاست خارجی ایران را در خاورمیانه بررسی کرده و الگوی رقابت و تعامل را برای سیاست خارجی ایران معرفی و پیشنهاد میکندhttps://jhgr.ut.ac.ir/article_27720_3c86b16f88bf0a87f658d81781246831.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219Typology of Second Homes Tourists and Physical Impact on Rural Areas Case study: Roodbar Ghasranگونه شناسی گردشگران خانههای دوم و بررسی اثرات کالبدی آنها بر نواحی روستایی (مطالعه موردی : رودبار قصران)27721FAمحمودضیائیدانشیار دانشگاه علامه طباطباییزهرا صالحینسبکارشناس ارشد برنامه ریزی روستاییJournal Article19700101Impacts of tourism and tourist is one of the concerns of the geographers. One of the effects of expending leisure times in to build second homes rural areas. This study aims at exploring behaviors and typology of tourists and structural and social effects of their activities on the host environments. In this descriptive – analytic study we used existing data and also conducted semi structured interviews with native people and second home owners in Roodbar Ghasran, a rural area near the Tehran city, Metropolitan; which is a main destination for second homes of Tehran residents. The result of study shows that residents of second homes, action, belonging to three decades ago, had less negative impact tham recent second homes owners.بررسی اثرات و پیامدهای ناشی از گذران اوقات فراغت و گردشگری یکی از موضوعات مهم و مورد توجه جغرافیدانها است. یکی از آثار ناشی از گذران کوتاه و میانمدت اوقات فراغت در فضاهای روستایی و پیرامون شهرها ساخت خانه های دوم است. در این پژوهش سعی شده با تاکید بر گونه شناسی گردشگران و از طریق مقایسه الگوی غالب زندگی گردشگران قدیمی و جدید خانه های دوم، اثرات کالبدی هر یک از این دو قشر به تفکیک، بر جوامع روستایی مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود. اطلاعات مورد نیاز با بررسی مستندات، مشاهده میدانی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با مردم محلی و مالکان غیر بومی خانه های دوم ناحیه رودبار قصران که یکی از مقاصد مهم گردشگری خانه های دوم اهالی تهران است، جمعآوری شد. نتایج مطالعات حاکی از آن بود که اثرات منفی ناشی از حضور مالکان غیربومی قدیمی خانههای دوم به مراتب کمتر از اثرات متناظر آن از جانب مالکان غیربومی جدید خانههای دوم است.https://jhgr.ut.ac.ir/article_27721_7eeb6442141e1b3ac582e419b0e18b6a.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219The Challenges of Marginal Settlements in Koohdasht County, Lorestan Provinceبررسی چالشهای حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت، استان لرستان27722FAیاسرمحمدیدانشجوی کارشناسی ارشد توسعه روستایی دانشگاه تهرانمهدیرحیمیاندانشجوی کارشناسی ارشد توسعه روستایی دانشگاه تهرانحمید موحدمحمدیاستادیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهرانعبدالحسنطرفیدانشجوی کارشناسی ارشد توسعه روستایی دانشگاه صنعتی اصفهانJournal Article19700101The main purpose of this research was to investigate the challenges of marginal settlement in Koohdasht County, Lorestan Province. This research used survey method and a questionnaire was used for the collection of data. Questionnaire's reliability was confirmed through computing Cronbach's Alpha coefficient which was 0.72 and Face validity of the questionnaire was confirmed by related experts. Study's statistical population and sample consisted of 1560 and 85 marginal settler households respectively by using of Cochran's formula; also sampling was carried out through random sampling method. Data analysis also carried out by WIN\SPSS11.5 software which finding showed that marginal settlers did not have good financial situation whereas they tolerated high sponsorship. Other results showed that both lack of appropriate sanitation systems and financial problems with low income were the following highest priorities of marginal settler's challenges. factor analysis showed the existence of factors(cultural, social, living environment, economic, hygienic-educational, welfare challenges) that totally determined the 63.03 of total variance and finally cultural-social challenge was recognized as the most important challenge of marginal settlersهدف از این پژوهش، بررسی چالشهای پدیده حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت در استان لرستان است که به این منظور از روش تحقیق پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1560 خانوار حاشیهنشین شهرستان کوهدشت میباشد که تعداد 85 خانوار به عنوان جامعه نمونه به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاست. همچنین پایایی مقیاس اصلی ابزار پرسشنامه استفاده شده برای انجام پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به میزان 72/0 به تأیید رسید و روایی پرسشنامه نیز با توجه به نظر اساتید و متخصصین مربوط مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل دادهها که به کمک نرمافزار WINSPSS11.5 انجام شد، حاکی از آن است که حاشیهنشینان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند و بار تکفل زیادی را به دوش میکشند. اولویتبندی چالشهای حاشیهنشینی نیز نشان میدهد که عدم برخورداری از سیستم فاضلاب مناسب و مشکل مالی و درآمد کم از مهمترین چالشهای حاشیهنشینان به شمار میروند. در نهایت طبق نتایج تحلیل عاملی، چالشهای حاشیهنشینان بهترتیب اهمیت در قالب پنج دسته چالشهای اجتماعی- فرهنگی، چالشهای زیستی، چالشهای اقتصادی، چالشهای آموزشی- بهداشتی و چالشهای رفاهی طبقهبندی شدهاند که چالشهای اجتماعی- فرهنگی به عنوان مهمترین چالش حاشیهنشینان قابل شناسایی استhttps://jhgr.ut.ac.ir/article_27722_c5913f92b6d470c79092d89e987e1be5.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219The Causes and Socio-spatial Impacts of Intra-urban Migration, The Case: Old Neighborhood of Tehranpars in Municipality No.8بررسی علل و پیامدهای اجتماعی - فضایی مهاجرتهای درون شهری مطالعه موردی: بافت قدیم تهرانپارس در منطقه 8 شهرداری تهران27723FAژیلا?سجادیاستادیار دانشگاه شهید بهشتیحمید احمدیدستجردیکارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهریJournal Article19700101It is essential for the urban managers and planners, particularly when facing the challenges regarding the urban renewal to understand the causes and socio-spatial impacts of intra-urban migration. This kind of migration which is considered as a voluntary residential relocation within the urban areas are the causes for socio-cultural and physical irregularities as well as the degradation of sense of place needed for an effective people participation.
The old neighborhood of Tehran pars in Tehran’s municipality No. 8- the study area- experiencing such irregularities. This Descriptive-analytical research was conducted to understand the causes and socio-spatial impacts of intra-urban migration, mentioned above in area.
The research findings, based on data analysis, collected mainly by interview and questioner shows that understanding the regularities of this kind of move can reduce the socio-spatial problems in destinationsدر مقطعی که نوسازی و بازسازی نواحی مختلف شهرهای کشور از جمله دغدغههای مسئولین و برنامهریزان شهری است، ضرورت شناخت از چرایی، چگونگی و پیامدهای اجتماعی - فضایی مهاجرتهای درونشهری برای دستیابی به قانونمندیهای حاکم بر این حرکات، اصلی اجتنابناپذیر میباشد. این مهاجرتها که غالباً به تغییر محل سکونت افراد، بهطور اختیاری به سایر نواحی شهر صورت میگیرد، سبب نابسامانیهای اجتماعی - فرهنگی و بیقوارگی فیزیکی - کالبدی و مآلاً کاهش حس همسایگی در مقطعی که مشارکتهای مردمی ضرورت دارد، شدهاست. بافت قدیم تهرانپارس از منطقه 8 شهرداری تهران دستخوش چنین نابسامانیهایی است. تحقیق حاضر با شناخت عوامل مؤثر در مهاجرتهای درونشهری و پیامدهای اجتماعی - فضایی ناشی از آن با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. دادههای تحقیق عمدتاً از طریق روش میدانی(مصاحبه، پرسشگری و پیمایش) جمعآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که با شناخت چرایی و چگونگی و پیامدهای این نوع مهاجرتها میتوان به کاهش نابسامانیهای اجتماعی - فضایی ناشی از این نوع حرکات در نواحی مختلف شهری کمک نمودhttps://jhgr.ut.ac.ir/article_27723_0c7de57ecd433c11ec48e649cf1539ff.pdfدانشگاه تهرانپژوهشهای جغرافیای انسانی2008-6296666620090219تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر عملکرد تعاونی های زنان در ایرانتحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر عملکرد تعاونی های زنان در ایران27724FAحسین شعبانعلیفمیدانشیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهرانفضیلهخانیدانشیار دانشکده جغرافیا دانشگاه تهرانشهلاچوبچیاندانشجوی دکتری توسعه کشاورزی دانشگاه تهرانفرحنازرستمیدانشجوی دکتری آموزش کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Given the importance of cooperatives in women's empowerment and the necessity of improving their performance, the present study was conducted to investigate factors or constructs discriminating successful and non-successful women's cooperatives to recognize the enabling conditions for cooperative's success. This was a co relational-survey type research in which 12819 of the members of directing boards as well as 1500 experts of the ministry of cooperation consisted its statistical population, respectively. Out of these, 453 members of directing boards and 153 experts of the ministry of Cooperation were selected as sample through a multi-stage sampling technique. Two questionnaires were developed for collecting the data. The validity of the questionnaires was approved through panel of expert's judgment. The reliabilities of the main scales of the questionnaires were 0.97 and 0.84 for the two populations under study, respectively as formerly introduced. Cluster and discriminate analyses in SPSS-Win were applied to analyze the data. In addition, a campsite index was developed to assess the performance of women's cooperatives in different provinces by hierarchical cluster analysis technique. Then, the provinces were classified based on this index. According to discriminating analysis, the power of repaying loans, revolving capital, current property, cooperative's income and the level of credotorship were the main variables affecting cooperative success. Other variables entered into the equation showed that financial management of cooperatives is the most important factor affecting on their successesتحقیق حاضر با عنایت به اهمیت تعاونی ها در توانمند سازی زنان و لزوم بهبود عملکرد آن ها، با هدف بررسی عوامل متمایز کننده تعاونی های موفق و نا موفق زنان اجرا شده تا از این طریق به شناسایی شرایط موفقیت آمیز تعاونی ها دست یابد. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن مشتمل بر 12819 نفر از اعضاءی هیات مدیره تعاونی ها و 1500 نفر از کارشناسان وزارت تعاون بودند. از بین این افراد 153 نفر از کارشناسان و 453 نفر از اعضاءی هیات مدیره به عنوان نمونه به شیوه چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات تنی چند از اساتید و کارشناسان مورد تائید قرار گرفت و به منظور سنجش میزان پایایی ابزار تحقیق از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای مقیاس پرسشنامه اعضاءی هیات مدیره 97/. و برای مقیاس پرسشنامه کارشناسان 84/. بدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد مناسب این مقیاسها برای سنجش مقیاس اصلی تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش تحلیل خوشهای و تحلیل تشخیصی در نرم افزار SPSS به کار گرفته شد. در این تحقیق شاخص ترکیبی عملکرد تعاونی های استان های مختلف کشور به عنوان یک متغیر مورد نظر بوده و به روش سلسله مراتبی مورد تحلیل خوشهای قرار گرفت. به این ترتیب استان های منتخب بر حسب نحوه عملکرد طبقه بندی شدند. از طریق تحلیل تشخیصی نیز متغیرهای موثر بر عملکرد تعاونیها شناسایی شدند. بر این اساس قدرت باز پرداخت وام، سرمایه در گردش، دارایی جاری، درآمد تعاونی و میزان بستانکاری از مهمترین متغیرهای اثر گذار بر موفقیت تعاونیها شناخته شدند. سایر متغیرهای وارد شده به معادله نیز حاکی از نقش مدیریت مالی تعاونی ها به عنوان مهمترین عامل در ارتقائ عملکرد آن ها می باشد.https://jhgr.ut.ac.ir/article_27724_0fdc6d5576e9d5434498a41576db97a0.pdf